روزنامه اعتماد روز دوشنبه این هفته ( 28 مهر 1399) با تیتر اصلی "دلواپسان علیه رئیسجمهور"، گزارشی سراسر انتقادی، با نثری به شدت شلخته، درباره تلاشهای نمایندگان مجلس برای استیضاح و برکناری حسن روحانی منتشر کرد.
الیاس حضرتی در روزنامه اعتماد در حالی نگران اقدامات "دلواپسان علیه رئیسجمهور" و عزل حسن روحانی از قدرت است که این روزنامه در ششم مهر ماه امسال تیتر اصلیاش "پیشنهاد کنارهگیری رئیسجمهوری" بود.
اعتماد به عنوان دومین بوق مطبوعاتی دولت روحانی (بعد از روزنامه ایران) در آغاز ماه مهر در حال فضاسازی لازم برای پایان پیش از موعد زمامداری حسن روحانی بود ولی در پایان مهر ماه تلاش اصولگرایان برای تحقق این پایان پیش از موعد را مصداق ضدیت با رئیسجمهور قلمداد کرده است.
اگر مساله اصلی این است که ایران با ادامه زمامداری روحانی آب خوش از گلویش پایین نخواهد رفت و به همین دلیل اتمام عمر دولت روحانی ضروری است، چه فرقی میکند که روحانی به پیشنهاد روزنامه اعتماد صندلی قدرت را رها کند یا به همت "مجلس انقلابی" مجبور به رها کردن صندلی قدرت شود؟
در واقع در قصه کنار رفتن روحانی از مقام ریاست جمهوری، دعوایی جناحی در میان است و مدیر روزنامه اعتماد و تندروهای مجلس یازدهم برای مصلحت ملت تره هم خرد نمیکنند.
به دیگر سخن، استعفای روحانی به سود افرادی نظیر الیاس حضرتی است که این پیشنهاد را مطرح کردهاند اما عزل روحانی به سود اصولگرایان است. در حقیت مساله اصلی این است که چه کسی و چگونه شر روحانی را از سر ملت ایران کم میکند.
در سه سال اخیر، که حسن روحانی تقریبا قید پیگیری مطالبات رایدهندگانش را زد و در موارد عدیده لباس خدمتگزاری کانون اصلی قدرت را به تن کرد، روزنامه اعتماد نیز غالبا به ساز دولت دوم روحانی میرقصید و برای هسته مرکزی قدرت دم تکان میداد.
یکی از دلایل این امر البته انتخاب یک روزنامهنگار حزباللهی به عنوان سردبیر اعتماد بود. علی میرفتاح، سردبیر اعتماد (از اوایل مهر 96 تا اوایل تیر 99)، به گواهی کارنامه مطبوعاتیاش، یک راستگرای افراطی است و تنها چیزی که حساب او را از حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان جدا میکند، مختصراعتقادی به گشایش سیاسی در داخل کشور است؛ گشایشی در این حد که افرادی مثل الیاس حضرتی (و نه اصلاحطلبانی همانند سعید حجاریان) از امکان حضور در ساختار قدرت سیاسی ایران برخوردار باشند.
از این تفاوت سردبیر سابق اعتماد و سردبیر کیهان که بگذریم، کافی است صفحات اول روزنامه اعتماد را در بازه زمانی مذکور مرور کنیم تا آشکارا ببینیم تیترهای نخست روزنامه اعتماد چقدر غربستیزانه و "انقلابی" و کیهانصفتانه و وطنامروزی بود.
مثلا زمانی که کاخ سفید سپاه پاسداران را یک گروه تروریستی اعلام کرد، روزنامههای کیهان و جوان و وطنامروز در تیترهای اصلی به خود بر "حماقت آمریکا" تاکید کردند، روزنامه اعتماد هم با تیتر "من هم یک پاسدارم" کاسه داغتر از آش شد و الیاس حضرتی با انتشار سرمقالهای با تیتر "سپاهی به وسعت ایران"، برای هسته مرکزی قدرت خوشرقصی کرد (سهشنبه 20 فروردین 1398).
حمایت مضحک روزنامه اعتماد از سپاه پاسداران در حالی صورت گرفت که اعتماد در سال 1388 روزنامه حامی جنبش سبز و سپاه پاسداران نیز سرکوبگر آن جنبش بود.
اما دو سال و نیم خوشرقصی حضرت حضرتی برای "نظام" با قدرشناسی ارباب قدرت توام نشد و مدیر روزنامه اعتماد در انتخابات مجلس یازدهم رد صلاحیت شد.
با بیرون افتادن حضرتی از مجلس و کوتاه شدن دست او از کرسی نان و آبدار ریاست کمیسیون اقتصادی مجلس، کشتیبان را سیاستی دگر آمد و حضرتی تصمیم گرفت زین پس درِ دکان "اعتماد" به پاشنه رادیکالیسم بچرخد.
این تغییر جهت سیاسی، موجب استعفای میرفتاح راستگرا از سردبیری اعتماد شد. در چند ماه اخیر، روزنامه اعتماد زیر نظر شورای سردبیری اداره میشود و الیاس حضرتی عملا سردبیری این روزنامه را هم به عهده دارد.
دقیقا به همان دلیل که حزباللهیگری روزنامه اعتماد در دوران سردبیری میرفتاح، در خدمت منافع شخصی مدیر این روزنامه بود، اصلاحطلبی رادیکال و نوظهور این روزنامه نیز در دوران پسامیرفتاح، قرار است آب در آسیاب منافع شخصی مدیر این روزنامه بریزد.
هم از این روست که الیاس حضرتی خوش دارد حسن روحانی به پیشنهاد روزنامه اعتماد از قدرت کنارهگیری کند؛ اما وقتی که احتمال کنار گذاشتن روحانی از سوی نمایندگان مجلس قوت میگیرد، مدیر روزنامه اعتماد که در فرصتطلبی سیاسی ید طولایی دارد (و عام و خاص او را به این صفت میشناسند)، چون این شکل از کنار رفتن روحانی را به سود خودش نمیبیند، با تیتر "دلواپسان علیه رئیسجمهور" به احتمال عزل روحانی واکنش منفی نشان میدهد.