اهم اخبار
news-details

آزادی همجنسگرایی در ایران، نیازمند ظهور مجتهدین قدَر است


 

قتل فجیع و اندوهبار علی فاضلی منفرد، جوان همجنسگرای ۲۰ سالۀ اهوازی، با واکنش گسترده‌ای در فضای مجازی مواجه شده است. بسیاری از منتقدین این جنایت هولناک، قوانین کشور را عامل اصلی این واقعه می‌دانند؛ قوانینی که مطابق آن‌ها، همجنسگرایی جرم است و مجازاتش می‌تواند اعدام هم باشد. اما برخی هم بر این نکته تاکید کرده‌اند که فرهنگ جامعۀ ایران در قبال همجنسگرایان، عمیقا غیر دموکراتیک است و مشکل همجنسگراستیزی در ایران، فراتر از نظام سیاسی، ریشه در جامعۀ ایرانی دارد. نعمت احمدی، حقوقدان و وکیل دادگستری، در گفت‌وگو با جمهوری ایرانی بر این نکته تاکید می‌کند که مطابق قوانین ایران، از قاتل یک فرد همجنسگرا هیچ حمایتی نمی‌شود ولی همجنسگرایی هم جرمی است که زدوده شدن آن از دایرۀ جرایم، نیازمند ظهور یک مجتهد قدَر است. آقای احمدی، جدا از بحث حقوقی ماجرا، معتقد است جامعۀ ایران نگاهی سنتی به مساله همجنسگرایی، دارد و تا پذیرش قانونی همجنسگرایی، راه درازی در پیش دارد.

 

 

 

بعد از قتل جوان همجنسگرای اهوازی، علی فاضلی منفرد، نقدهای زیادی به قوانین ایران، از حیث نسبت این قوانین با مسالۀ حمایت از همجنسگرایان، مطرح شده. شما چه نظری در این زمینه دارید؟

در این مورد قانون قاتل را حمایت نمی‌کند. قتلی اتفاق افتاده که قتل عمد و باانگیزه بوده و مجازاتش هم برابر قانون قصاص است. اما اگر اولیای دم، یعنی پدر این جوان، قاتل را ببخشد، قاتل از قصاص نجات پیدا می‌کند. مثل همۀ پرونده‌های قتلی که ولی دم قاتل را می‌بخشد. در این مورد، قانونگذار از قاتل حمایت نمی‌کند اما موارد دیگری وجود دارد که از قاتل حمایت می‌شود. مثل مورد رومینا اشرفی. در آن ماجرا پدر قاتل بود و پدر به عنوان ولی دم، مجازاتش حداکثر ده سال حبس است نه قصاص. 

 

قانون در ایران تحت شرایطی همجنسگرایان را به صرف همجنسگرا بودن محکوم به اعدام می‌کند و این برخورد خشن، احتمالا عده‌ای را تشویق می‌کند به رفتار خشن با همجنسگرایان. 

در قوانین ایران کجا برای همجنسگرایی مجازات اعدام داریم؟

 

رفتار جنسی همجنسگرایان ذیل عنوان "لواط" در قانون درج شده است.

اینکه من با قانون موافقم یا مخالفم، بحث دیگری است. من این جا در مقام بیان و بررسی قانون هستم. همجنسگرایی در خیلی از کشورها ممنوع است. در خیلی از کشورها هم برای همجنسگرایان حقوقی قائل شده‌اند و حتی ازدواجشان را هم به رسمیت شناخته‌اند. اما در ایران این طور نیست که قانون به شخصی غیر از مجری قانون انگیزۀ قتل همجنسگرایان را بدهد. چنین انگیزه‌ای هم اگر در کار باشد، از قانون برنمی‌خیزد؛ از فرهنگ برمی‌خیزد. در قوانین ایران لواط مثل زنای محصنه می‌توانند مجازات اعدام داشته باشند. این‌ها جزو قوانین عرفی ایران است. اما قانون به فرد دیگری به غیر از مجری قانون اجازه نمی‌دهد که کسی را بکشند به این بهانه که او همجنسگرا بود. قانون از چنین افرادی حمایت نمی‌کند ولی همجنسگرایی را هم تایید نمی‌کند. 

 

شما در دوران فعالیت حقوقی‌تان، تا حالا موردی را دیده‌اید که کسی یک همجنسگرا را کشته باشد و قصاص شده باشد؟

چنین موردی را به خاطر ندارم. اینکه کسی، کس دیگری را به دلیل همجنسگرایی‌اش کشته باشد و قصاص نشده باشد، من یادم نمی‌آید. موارد خاصی از قتل را داریم که قانونگذار مجازاتی برای قاتل در نظر نگرفته است. مثلاً مطابق مادۀ ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی، اگر مردی زن خودش را با یک مرد اجنبی در یک رختخواب ببیند و آن‌ها را بکشد، این کارش مجازاتی ندارد و یا اگر ولی دم فرزندش را بکشد، مجازاتش قصاص نیست. مجازاتش حبس است. 

 

حالا اگر کسی برادر خودش را با یک مرد اجنبی در رختخواب ببیند و آن‌ها را بکشد، تکلیف چیست؟

مجازاتش قصاص است. یعنی اعدام می‌شود. در زمان شاه، علاوه بر شوهر، اگر پدر یا برادر زنی هم آن زن را با مرد غریبه در رختخواب می‌دیدند و او را می‌کشتند، مجازاتشان اعدام نبود و فقط زندانی می‌شدند. اما در جمهوری اسلامی، اگر برادر و پدر یک زن مرتکب چنین قتلی شوند، مجازاتشان اعدام است. 

 

به نظر شما در جمهوری اسلامی این امکان وجود دارد که تمهیدات قانونی برای حمایت از همجنسگرایان اندیشیده شود؟

در جمهوری اسلامی نه. چون مجازات لواط، مجازاتی شرعی است. دربارۀ قوم لوط در قرآن آیه داریم و چون این مجازات شرعی است، برابر مقررات اسلامی، من پیش‌زمینه‌ای نمی‌بینم که چنین حمایتی شامل حال همجنسگرایان شود. 

 

ولی در قرآن مجازاتی برای عمل جنسی همجنسگرایان تعیین نشده است. 

من اطلاع قرآنی ندارم. ولی فکر نکنم چنین چیزی در قرآن نباشد. 

 

حالا اگر در قرآن مجازاتی در این زمینه تعیین نشده باشد، بر چه اساس اعدام همجنسگرایان را شرعی می‌دانید؟ 

ما در کنار قرآن، موازین اسلامی هم داریم. موازین اسلامی برآمده از نظر مجتهدین است. اگر این مجازات فقط برآمده از نظر مجتهدین باشد، مجتهدین دیگری می‌توانند نظری خلاف نظر مجتهدین سابق و فعلی داشته باشند. کما اینکه الان در مسیحیت هم پذیرفته‌اند که همجنسگرایی مجازات دنیوی ندارد. در اسلام اگر نص مبنای مجازات همجنسگرایان نباشد، مجتهدین می‌توانند آنچه را که در این زمینه موازین اسلامی قلمداد می‌شود، تغییر دهند. قانونگذار در مقابل نص کاری نمی‌تواند بکند اما اگر نص مبنای قانون نباشد و قانون برآمده از نظر مجتهد باشد، در این صورت دست قانونگذار برای تغییر قوانین فعلی باز می‌شود. ولی با این حال من هنوز فکر می‌کنم که مجازات همجنسگرایان برآمده از قرآن است و نظر شما اشتباه است. 

 

با توجه به اینکه شمار همجنسگرایان در جهان زیاد است و این همه آدم را که نمی‌توان اعدام کرد، آیا بهتر نیست مجتهدین فکری به حال این مشکل قضایی و قانونی بکنند؟

من نه مجتهدم نه قانونگذار. اما اگر اعدام همجنسگرایان مجازاتی قرآنی نباشد، باید یک مجتهد قدر پیدا شود و نظری خلاف رویۀ فعلی بدهد. 

 

بسیاری از امور ممنوع فقهی، مثل ترانه‌خوانی، گروه‌خوانی زنان و بازی شطرنج و ورزش بوکس، در دوران جمهوری اسلامی مجاز قلمداد شده. چرا فقها اعدام همجنسگرایان را لغو نمی‌کنند؟

احتمالا دلیلش این است که آن مجتهد قدر در این زمینه پیدا نشده است. البته اگر فرض شما را بپذیریم که مجازات همجنسگرایی، صرفا برآمده از نظر مجتهدین است و متکی به نص نیست. 

 

با توجه به فرهنگ جامعۀ ایران، وقتی کسی یک همجنسگرا را می‌کشد، به خانوادۀ مقتول فشار می‌آورند که رضایت بدهد و از قصاص بگذرد؟

چه کسی فشار بیاورد؟ من چهل و چند سال است که وکیلم. تا حالا موردی را ندیده‌ام که کسی فردی را به صرف همجنسگرا بودن بکشد و زبانش هم در دادگاه دراز باشد. 

 

جدا از جنبۀ حکومتی ماجرا، به نظرتان جامعۀ ایران مستعد این است که همجنسگرایی را به عنوان امری بدون مجازات بپذیرد؟

نه، جامعۀ ایران این آمادگی را ندارد. کما اینکه در جامعۀ روسیه، ارتدوکس‌ها این آمادگی را ندارند. جوامعی که بنیۀ مذهبی از نوع ارتدوکسی دارند، مثل روسیه و جوامع اسلامی، شرایط فعلی‌شان اجازۀ پذیرش همجنسگرایی را نمی‌دهد. حداقل من فتح بابی را در این زمینه ندیده‌ام. یعنی ندیده‌ام هیچ مجتهدی در این زمینه اظهار نظری کرده باشد. ولو یک اظهار نظر احتیاطی. حکومت و جامعه از هم جدا نیستند. وقتی همجنسگرایی در جامعه پذیرفته نیست، حکومت هم نگاهش تا حد زیادی مثل نگاه جامعه است. همجنسگرایی در غرب هم پس از جنگ جهانی دوم کم‌وبیش پذیرفته شد. سابقۀ پذیرش قانونی همجنسگرایی در بسیاری از کشورهای غربی، حتی به دو دهه هم نمی‌رسد. عمر قوانین مربوط به تسهیل زندگی برای همجنسگرایان، حتی در کشورهای توسعه‌یافته، کوتاه‌تر از عمر یک نسل است. 

 

جامعۀ ایران مطالبات دموکراتیک و لیبرالیستی زیادی دارد. به نظرتان چرا نگاهش به موضوع همجنسگرایی، چندان همسو با ارزش‌های لیبرال‌دموکراتیک نیست؟

جامعۀ ایران جامعه‌ای مذهبی و سنتی است. چنین جامعه‌ای راه درازی برای ورود به این مبحث دارد. شما حتی راجع به آزادی خرید و فروش مشروبات الکلی، نوشته‌هایی را می‌بینید ولی راجع به آزادی همجنسگرایی نه. 

 

ولی مطالبۀ آزادی بی‌حجابی و آزادی رقص و اموری از این دست، در جامعۀ ایران پررنگ است. یعنی در این موارد، جامعۀ ایران خیلی سنتی نیست.

در این موارد سنتی نیست، ولی در بحث همجنسگرایی، نگاه جامعه همچنان سنتی است. خرق عادت در این زمینه سخت‌تر است. حتی در کشورهای توسعه‌یافتۀ غربی، کار راحتی نبوده و مدت زیادی هم از آزادی ازدواج همجنسگرایان در کشورهای غربی نمی‌گذرد. بعد شما انتظار دارید در یک جامعۀ شرقیِ سنتی، همین فردا بیایند ازدواج همجنسگرایان را آزاد کنند؟

 

به نظر خود شما، ازدواج همجنسگرایان باید به رسمیت شناخته شود؟

من در این زمینه اظهار نظری نمی‌کنم. 

 

اشتراک در شبکه های اجتماعی