اهم اخبار
news-details

حمله به کوی دانشگاه و تولد واژه "اصلاحات"


 

 

 

 

 

 در ۱۸ تیر ماه ۱۳۷۸، نیروی انتظامی و گروه‌های فشار به کوی دانشگاه تهران حمله کردند و دانشجویان را به خاک و خون کشیدند. در اعتراض به آن خشونت باورنکردنی، جنبش دانشجویی وارد فاز اعتراضات خیابانی رادیکال شد. جمع قابل توجهی از مردم معترض نیز به دانشجویان پیوستند و وقایعی در خیابان‌های امیرآباد و فاطمی و انقلاب رقم خورد که سرآغاز تحولی مهم و نه چندان آشکار در جنبش دوم خرداد شد.

در روزهای پس از واقعه کوی دانشگاه، خیابان امیرآباد عملا از کنترل نیروی انتظامی و بسیجیان خارج شده بود. دانشجویان و مردم معترض با شعارهای تند و تیز علی خامنه‌ای را هدف گرفته بودند. موج جمعیت از کوی دانشگاه به سمت پایین در حرکت بود و شعار "قاتلین فروهر زیر عبای رهبر" خیابان امیرآباد را فراگرفته بود. وقتی که دانشجویان و مردم معترض به مسجد امیر رسیدند، بسیجیان را بالای پشت بام مسجد دیدند و همگی شعار دادند "فاشیست برو گمشو".

چنین شعارهای صریح و تندی در آن زمان، تازگی داشت و نه تنها تکانه‌ای بود برای نظام، بلکه اصلاح‌طلبان را نیز به تامل واداشت؛ تاملی که در غوغای آن روزها چنان‌که باید به چشم نیامد ولی تاثیر خودش را بعدها نشان داد.

تا پیش از واقعه کوی دانشگاه، تقریبا هیچ کس از واژه "اصلاحات" برای توصیف جنبش دوم خرداد و برنامه دولت خاتمی استفاده نمی‌کرد. تا پایان سال ۱۳۷۷ ردپایی از واژه اصلاحات در مبطوعات دوم خردادی جهت توصیف برنامه خاتمی مشاهده نمی‌شود و به تبع آن، تقسیم‌بندی اصلاح‌طلبان-محافظه‌کاران نیز تا آن زمان هنوز در ادبیات سیاسی جامعه ایران رواج نیافته بود. مثلا در قطعنامه پایانی ششمین اردوی سالانه دفتر تحکیم وحدت – که پیشروترین و رادیکال‌ترین تشکل جبهه دوم خرداد بود – در مرداد ماه ۱۳۷۷، به‌رغم پرداختن مفصل این قطعنامه به مشکلات جنبش دوم خرداد، اثری از کلمه اصلاحات به چشم نمی‌خورد (روزنامه سلام، ۱۹/۵/۱۳۷۷، ص ۲).

تا پایان سال ۷۷ نه تنها واژه اصلاحات در هیچ یک از تیترهای نخست روزنامه‌های اصلی جبهه دوم خرداد به چشم نمی‌خورَد، بلکه در یادداشت‌ها و گزارش‌های صفحات داخلی این نشریات نیز از عباراتی نظیر اصلاحات، اصلاح‌طلبان، محافظه‌کاران، جنبش اصلاحات، دولت اصلاح‌طلب و ... استفاده نشده است.

مطابق تتبع نگارنده، نخستین رد پای واژه اصلاحات در فروردین ماه ۱۳۷۸ در روزنامه خرداد قابل رؤیت است: «آنچه مسلم است، تکیه‌گاه و پشتیبان اصلی جنبش اصلاحی دوم خرداد افکار عمومی و توده‌های مردم هستند و آقای خاتمی به عنوان پیشگام این حرکت اصلاحی... محسوب می‌شوند.» (خرداد، ۱۹/۱/۱۳۷۸، ص ۲)

شاید نخستین کاربرد واژه اصلاحات در توصیف برنامه دولت خاتمی را بتوان در سخنان سفیر ژاپن در دیدار از روزنامه خرداد یافت: «دولت ژاپن از اصلاحات خاتمی حمایت می‌کند... دولت ژاپن برنامه‌های اصلاح‌طلبانه آقای خاتمی را نه تنها برای ایران... که برای دنیا و مناسبات بین‌المللی مفید ارزیابی می‌کند.» (خرداد، ۳۱/۱/۱۳۷۸، ص ۲)

در اردیبهشت ۱۳۷۸ نیز روزنامه صبح امروز در سرمقاله خود در واکنش به طرح استیضاح عطاالله مهاجرانی می‌نویسد: «طراحان استیضاح فکر می‌کنند با... متوقف کردن چرخ سیاست‌های فرهنگی دولت می‌توانند موج مشارکت‌خواهی و تقاضای اصلاحات سیاسی و فرهنگی را متوقف کنند.» (صبح امروز، ۱۱/۲/۱۳۷۸، ص ۱)

در خرداد ماه ۱۳۷۸، اکبر گنجی واژه "اصلاح‌طلبان" را در توصیف اعضای جبهه دوم خرداد و سایر حامیان خاتمی به کار برد: «اصلاح‌طلبان جنبش جامعه مدنی به قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی التزام عملی دارند و در چارچوب قانون از اصلاحات دفاع می‌کنند.» (صبح امروز، ۱/۳/۱۳۷۸، ص ۳)

در آغازین روزهای تیر ماه ۱۳۷۸، محمد قوچانی در نقد شعار قانونگرایی خاتمی، از تقسیم‌بندی اصلاح‌طلبان-محافظه‌کاران استفاده کرد: « یکی از ضد حمله‌های موثری که پس از دوم خرداد بارها توسط محافظه‌کاران و علیه اصلاح‌طلبان به کار گرفته شده، ضد حمله استفاده سیاسی-جناحی از قانون بوده است.» (نشاط، ۲/۴/۱۳۷۸)

استفاده از تقسیم‌بندی اصلاح‌طلبان-محافظه‌کاران در تیتر نخست روزنامه‌های دوم خردادی، برای نخستین بار در روزنامه نشاط و بدین شکل ظاهر شد: «موقعیت اصلاح‌طلبان و محافظه‌کاران در نقشه سیاسی انتخابات مجلس ششم» (۱۲/۴/۱۳۷۸)

با اینکه ممکن است بتوان در لابلای مطبوعات اصلاح‌طلب (و غیر اصلاح‌طلب) مواردی را یافت که حاکی از آن باشد که عناوین اصلاحات، اصلاح‌طلبان و محافظه‌کاران به لحاظ زمانی اندکی قبل‌تر از آن‌چه که در نمونه‌های فوق آورده شد، به کار رفته‌اند، اما یقینا تنها پس از حادثه کوی دانشگاه (۱۷ تیر ۱۳۷۸) بود که واژه اصلاحات و مشتقات آن، نظیر اصلاح‌طلبان، دولت اصلاح‌طلب خاتمی و ... به صورتی گسترده از سوی مطبوعات و چهره‌های شاخص جبهه دوم خرداد به کار رفت.

مثلا چهار روز پس از حادثه کوی دانشگاه، تیتر نخست روزنامه نشاط چنین شکل گرفت: «هر گونه خشونت، دولت اصلاح‌طلب خاتمی را تضعیف می‌کند» (۲۲/۴/۱۳۷۸).

این روزنامه در سرمقاله همان روز خود به قلم ماشاءالله شمس‌الواعظین، تعابیر دولت اصلاح‌طلب خاتمی، محافظه‌کاران و جریان اصلاح‌طلب را به کار برد. شمس‌الواعظین در این سرمقاله، ضمن هم‌دلی با دانشجویان معترض، نهایتا نوشته بود دانشجویان معترض نباید فراموش کنند که جنبش دوم خرداد یک جنبش اصلاح‌طلبانه است و رفتارهای انقلابی موجب جدایی جنبش دانشجویی از جنبش دوم خرداد خواهد شد.

یک روز بعد، روزنامه صبح امروز در سرمقاله خود نوشت: «اصلاحات به هیچ قیمتی نبایستی متوقف شود. توقف اصلاحات یعنی به بن‌بست راندن جامعه و زمینه‌سازی برای انفجارهای غیر قابل کنترل در آن. اما اصلاحات تنها از طریق روش‌های غیر خشونت‌آمیز به نتیجه خواهد رسید. اصلاحات نیازمند برنامه و گام‌های سنجیده است. رفتار شورشی در مقابل اصلاحات قرار دارد.» (صبح امروز، ۲۳/۴/۱۳۷۸)

روزنامه نشاط نیز در آخرین روز ماجرای کوی دانشگاه، تیتر نخست زیر را برگزید: «حامیان اصلاحات در ایران خواهان توقف فوری ناآرامی‌ها شدند.» (۲۳/۴/۱۳۷۸)

در واقع از این مقطع به بعد بود که واژه اصلاحات به شکل پررنگی به ادبیات سیاسی نشریات و سیاستمداران دوم خردادی راه یافت. آنچه موجب کاربرد فراگیر واژه "اصلاحات" شد، چیزی نبود جز اعتراضات رادیکال جنبش دانشجویی در روزهای پس از حمله به کوی دانشگاه تهران.

سرمقاله شمس‌الواعظین سردبیر روزنامه نشاط در روز سه‌شنبه ۲۲ تیر ۱۳۷۸، سرشت اصلاحات محمد خاتمی را به خوبی بازتاب می‌داد. سرشتی که اقتضایی جز این نداشت که اگر نظام به خطر بیفتد، راه اصلاح‌طلبان از راه رادیکال‌ها جدا خواهد شد. عملا نیز در ادامه جنبش اصلاحات چنین اتفاقی افتاد. اصلاح‌طلبان به رهبری محمد خاتمی برای اینکه نظام به خطر نیفتد، مدام در برابر خامنه‌ای و شورای نگهبان و سپاه پاسداران کوتاه آمدند و با عقب‌نشینی و سستی نشان دادن مداومشان، موجب سرخوردگی نیروهای اجتماعی عظیمی شدند که در دوم خرداد ۷۶ به خاتمی رای داده بودند.

در واقع نکته مهم و تقریبا مغفول درباره اعتراض جنبش دانشجویی پس از واقعه کوی دانشگاه، شکل‌گیری ماهیت واژه "اصلاحات" بود. ماهیتی که سرشتی محافظه‌کار داشت؛ چراکه در برابر اعتراضات رادیکال جنبش دانشجویی شکل گرفت نه در برابر ارتجاع و سنت‌گرایی جناح محافظه‌کار.

در طول سال‌های ۷۶ و ۷۷ که دوم خردادی‌ها با جناح راست در تعامل و تقابل بودند، هیچ گاه نمی‌گفتند ما اصلاح‌طلب هستیم و آمده‌ایم برای رفرم در جمهوری اسلامی. اما وقتی که جنبش دانشجویی از در اعتراض رادیکال به نظام و رهبری نظام درآمد، دوم خردادی‌ها خطاب به جنبش دانشجویی گفتند که ما اصلاح‌طلب هستیم و اگر شما به این رویه ادامه دهید، از دایره اصلاح‌طلبان و اصلاح‌طلبی خارج شده‌اید.

هم از این رو روزنامه صبح امروز، که رادیکال‌ترین روزنامه جریان دوم خرداد بود با نقد تلویحی نحوه اعتراض جنبش دانشجویی در روزهای پس از واقعه کوی دانشگاه، نوشت: «اصلاحات به هیچ قیمتی نبایستی متوقف شود. توقف اصلاحات یعنی به بن‌بست راندن جامعه و زمینه‌سازی برای انفجارهای غیر قابل کنترل در آن. اما اصلاحات تنها از طریق روش‌های غیر خشونت‌آمیز به نتیجه خواهد رسید.».

اما تاریخ نشان داد که با وجود اتخاذ روش‌های غیر خشونت‌آمیز، اصلاحات خاتمی و یارانش در جمهوری اسلامی به نتیجه نرسید. اکنون جامعه ایران در بن‌بست قرار گرفته است ولی علت این بن‌بست نه رادیکالیسم جنبش دانشجویی بلکه همان استراتژی محافظه‌کارانه اصلاح‌طلبان بوده است. آن استراتژی قادر نبود مقاومت ارتجاعی-استبدادیِ سنت‌گرایان ایدئولوژیک را در هم بشکند و مطالبات دموکراتیک اکثریت ملت ایران را محقق کند.

در مقام جمع‌بندی باید گفت که اعتراض رادیکال جنبش دانشجویی در روزهای پس از حمله نیروهای رژیم به کوی دانشگاه، منجر به تحولی مهم در ادبیات سیاسی جامعه ایران شد. کاربرد فراوان واژه "اصلاحات" مظهر بارز این تحول بود. اما از آن‌جایی که این تحول برای مهار رادیکالیسم جوان‌ترین و پیشروترین لایه جنبش دوم خرداد (یعنی جنبش دانشجویی) حادث شده بود، واژه اصلاحات از همان آغاز سرشتی محافظه‌کارانه پیدا کرد و نهایتا نیز سرنوشتی مطابق با سرشت خودش برای اصلاح‌طلبان رقم زد و آن‌ها را به نیروهایی محافظه‌کار در جامعه ایران بدل کرد. سرنوشتی که اکنون به تمامی محقق شده و عیانی‌ست که حاجت به بیان ندارد. 

اشتراک در شبکه های اجتماعی