صرف نظر از اینکه در ایران آینده چه نوع دولتی مستقر خواهد شد (در بهترین حالت جمهوری پارلمانی یا مشروطه پارلمانی) ٬ احتمال گذار از جمهوری اسلامی با فعالیتهای تشکلی احزاب سیاسی و ائتلاف آنها به مراتب بیشتر خواهد بود تا با فعالیتهای فرد محوری و اتحاد افراد. با چنین پیش فرضی٬ این مقاله به سه سوال زیر می پردازد: (۱) ویژگیها و کارآیی احزاب سیاسی مشروع چیستند؟ (۲) تقاوتهای حزب محوری/دموکراسی و فرد محوری/حکومت اکثریت چیستند؟ (۳) چرا حزب محوری مرحله گذار از جمهوری اسلامی را تسهیل و فرد محوری (و یا حتی اکثریت محوری) این مسیر را سقل میکند؟ (۴) شرایطی که سازماندهی حزبی را فراهم می کنند کدامند و آیا اپوزیسیون خارج از ایران از این شرایط در جهت کمک به جنبش داخل ایران استفاده می کند؟
احزاب بخش جدایی ناپذیر سیستمهای دموکراتیکی هستند که در آنها پستهای مهم دولتی با برگزاری انتخابات رقابتی و منصفانه تعیین میشوند. جامعه شناسی سیاسی ریشه فرهنگ حزبی در دموکراسی های غربی را به حدود چهار قرن پیش و دوران انقلاب صنعتی واصلاحات بست میدهد. امروز هیچ کشور دموکراتیکی را نمیتوان نام برد که در آن احزاب سیاسی نقش کلیدی در حفظ و بقای دموکراسی آن کشور نداشته باشند. یکی از دلایل واضح که احزاب سیاسی را تبدیل به چرخ دنده دموکراسی ها ی مدرن کرده است این است که بدون وجود و فعالیت آنها قانون گذاری بی ثبات و حکومت به سرعت غیر دموکراتیک می شود. حتی محققانی که در تحقیقات خود جنبه های منفی احزاب را پر رنگ می کنند (که بی شک پر شمارند)، به نقش بدیهی و مهم احزاب در حفظ یک سیستم دموکراتیک اذعان دارند. به عبارتی، محققین منتقد احزاب سیاسی با در نظر گرفتن اهمیت آنها در حفظ و ثبات دموکراسی، فاکتورهایی را که موجب مخرب بودن آنها هستند را برجسته می کنند و نه اصل ایده را. در کشورهای دموکراتیکی که در آنها آزادی بیان و مشارکت شهروندان از حقوق محفوظ هستند و حقوق شهروندی به تمام شهروندان تعمیم داده می شود، وجود حتی احزب سیاسی بد (به طور مثال یک حزب راستگرای افراطی) هم می تواند اثرات مثبتی داشته باشد از این رو که دولت و احزاب دیگر برای به قدرت نرسیدن آن حزب تلاش بیشتری در روشنگری مردم و بهبود قواعد، دستورات، و شرایط اجتماعی ومشیتی آنها می کنند.
ویژگی های اصلی یک حزب سیاسی داشتن ایدئولوژی و منشور مشخص و روشن است که رهبران و اعضای حزب را در درسیاستها وعملکردشان هدایت می کند. در یک حزب سیاسی مشروع، نه تنها تصمیمات، تغییرات، و عملکردها مبتنی بر فرآیندهای مشخص و قابل مطالعه هستند، بلکه مشارکت رسمی، فعال، و آرای اعضا است که به آنها مشروعیت لازم میبخشد. یک حزب سیاسی مشروع در برابر اعضا و هواداران خود پاسخگو و در امور خود شفافیت سازی می کند. مهمتر اینکه، عملکردها ی یک حزب سیاسی مشروع خودسرانه نیست، بلکه بنا بر قوانین حزب و کشوری است که در آن فعال هستند. در مجموع، چهارچوب یک حزب سیاسی مشروع بر مبنای ایدیولوژی٬ اساسنامه٬ مرامنامه٬ مصوبه ها و پروسه های خاص و قابل مطالعه بنا میشود و با مشارکت فعال اعضا مشروعیت و استحکام می یابد. به این ترتیب، تغییرات ایدیولوژیکی، منشوری٬ و عملکردی ودیگر وجوه احزاب سیاسی مشروع به سادگی صورت نمی گیرند و بالبداهه نیستند. حتی احزاب مشروعی هم که تنها هدفشان راهیابی به زمام قدرت است مشروعیت شان را از پیروی از استاندادهای حزبی و آرای اعضا به دست می آورند و در قبال رای دهندگان مسئولیت پذیرند. در نقطه مقابل اما٬ تصمیمات٬ عملکردها، و فعالیتهای فردی مستلزم هیچ استاندار و پروسه ای نیست زیرا حق کنش٬ تصمیم گیری٬ و تغییرات فکری و سلیقه ای از پایه ای ترین حقوق هر فرد است—حتی اگر آن فرد از محبوبیت و پایگاه مردمی بالایی برخوردار باشد. تنها موردی که فراد را ملزم به وفاداری به نظرات کنونی خود می کند اخلاق است. اخلاق اما یک امر شخصی و موضوعی متغیر است. به عبارتی دیگر٬ هر فردی حق مسلم دارد که نظرش را در هر موردی٬ در هر زمانی٬ و بدون هیچ الزامی عوض کند. به طور مثال فردی محبوب و پرهواداری که امروز خود را دموکراسی خواه معرفی میکند این حق مسلم را دارد که چند صباحی دیگر نظر و باورش را بالبداهه عوض و به یک سلطنت طلب موروثی مطلق تبدیل شود. چنین حقی برای یک حزب سیاسی مشروع محفوظ نیست. این تقاوت فاحش بین حزب سیاسی و فرد سیاسی از نکات بسیار مهمی است که متاسفانه در گفتمان جنبش فعلی ایران و عملکردهای افراد خاص در پیرامون این جنبش گنجانده نشده است. بر عکس، گفتمان غالب پیرامون این جنبش که در رسانه های اجتماعی و دیگر رسانه ها در حال انتشار است اکثریت محور و فردگرا است. بطور مثال در میان هشت نفری که در نشست «آینده جنبش دموکراسی ایران» در ۱۱ فوریه ۲۰۲۳ در دانشگاه جرج تاون شرکت داشتند، فقط یک نفر آنها نمایندگی حزبی را بر عهده داشت. هفت نفر دیگر اما تک افرادی بودند که محبوبیت اجتماعی و مدنی آنها را در آن نشست قرار داده بود. این مثال فقط یکی از نشانه هایی است که گویای فرهنگ فراگیر اکثریت محوری و فرد گرایی است که بر جنبش اخیر غالب شده است. این حقیقت اما با اشتیاق و نیاز شدید ما به گذار از جمهوری اسلامی و رسیدن به یک نطام مردم سالار و دموکراتیک همخوانی ندارد. طبق آخرین نظر سنجی موسسه گمان اکثریت به اتفاق شرکت کنندگان در این نظر سنجی خواستار «داشتن یک نظام سیاسی مردمسالار و دموکراتیک» هستند.
بر طبق نتایج این نظرسنجی ۸۸٪ جامعه «داشتن یک نظام سیاسی مردمسالار و دموکراتیک» را (بسیار یا تا حدی) خوب میدانند. از سوی دیگر ۶۷٪ جامعه داشتن «ساختار و نظامی که بر اساس قوانین دینی اداره میشود» را (بسیار یا تا حدی) بد ارزیابی میکنند و حدود ۲۸٪ آن را خوب میدانند. همچنین ۷۶٪ جامعه مخالف «اداره کشور توسط ارتش و نظامیان» هستند.[i]
این در حالی است که ادبیات افرادی که صدای جنبش شده اند هم همواره از دموکراسی خواهی آنها نشات میگیری. باید اما توجه داشته باشیم که فاکتور اصلی که دموکراسی هایی چون هند، ترکیه، وتونس (و دیگر کشورهایی که پیوسته عقبنشینی دموکراتیک دارند) را از دموکراسی های با ثبات (مثل کانادا وکشورهای اسکاندیناوی) مجزا میکند این است که عموم وخاص مردم آن کشورها یا مفهوم دموکراسی را درک نکرده اند، یا تمایلی به دموکراسی ندارند، ویا آنرا با اکثریت گرایی اشتباه گرفته اند. یکی از تقاوتهای عمده بین دموکراسی و اکثریت محوری این است که توسعه دموکراسی و فرهنگ آن به زمان زیاد، تلاش، مشارکت، و ساز و کارهای مختص و پیوسته نیاز دارد. به عبارتی، دیگر دموکراسی در بطن پروسه های طولانی مدت وساختارهای مشخص می روید و مستقر می شود. در مقابل، سیستم های اکثریتی به سرعت بوجود می آیند و رهبر یا رهبرانی با ساز و کارهای پوپولیسم تعیین میکنند، و به همان سرعت هم می توانند به دیکتاتوری تبدیل شوند. تفاوتهای بسیار دیگری بین دموکراسی و حکومت های اکثریتی وجود داردی. مثلا، در سیستم اکثریتی میزان رای اکثریت است و در آن اقلیت نه حق و نه قدرت تصمیم گیری دارد. در چنین سیستمی سازشی وجود ندارد (مگر قبل از استقرار یافتنش) و این اکثریت است که «وکالت» جمعی را در اختیار شخص یا اشخاصی قرار میدهد و به آن ترتیب حق تصمیم گیری برای تمام جوامع و اقشار را به آن فرد یا افراد تقدیم می کند. سیستم اکثریتی به مفهوم فاعلیت شهروندان (حتی اکثریت) نیست، بلکه مردم در چنین سیستمی مفعول اند مگر در زمانی که به رای بی زحمت آنها نیاز باشد. در سیستم اکثریتی، قدرت اندیشیدن، فعالیت، و تصمیم گیری به شکل «وکالتی» به فراد منتخب واگذار می شود. در این محتوا اما صحبت از دموکراسی و یا تمایل به آن بازی با مفاهیم است، زیرا که رسیدن به دموکراسی با بخشیدن «وکالت» امکان پذیر نیست و ملزم به فاعلیت فعال مردم و مشارکت آنهاست، که البته کار چندان دشواریست. خوشبحتانه اما مکانیزمهای حزبی می تواند تا حد زیادی از دشواریها و سردرگمی های مربوط به فاعلیت فعال و مشارکت در دموکراسی بکاهد. اما وضعیت حزبی حال حاضر ما چطور است؟
در حال حاضر احزابی که بعلت مخالفت با جمهوری اسلامی در داخل ایران امکان فعالیت را ندارند به چهار گروه جمهوریخواه٬ فدرالیست٬ پادشاهی خواه٬ وسوسیالیست/کمونیست دسته بندی می شوند. در هر یک از این دسته بندی ها می توان أحزاب زیر را نام برد.
جمهوریخواهان: جبهه ملی٬ اتحاد جمهوریخواهان٬ همبستگی جمهوریخواهان٬ حزب سکولار دموکرات٬ و حزب سوسیال دموکرات
پادشاهی خواهان: انجمن پادشاهی ایران٬ حزب مشروطه ایران٬ شورای ملی ایران٬ وایران نوین
احزاب سوسیالیست وکمونیست: سازمان مجاهدین خلق ایران٬ حزب توده ایران٬ حزب کمونیست ایران٬ حزب کمونیست کارگری ایران٬ سازمان فداییان خلق ایران٬ حزب چپ ایران٬ وراه کارگر
احزاب فدرالیست ومردمی: حزب دموکرات کردستان ایران٬ حزب کومله کردستان ایران٬ سازمان خبات کردستان ایران٬ حزب کمونیست کردستان٬ گروه اسلامی کردستان٬ حزب کارگران کردستان٬ حزب سوسیال دموکرات کردستان٬ حزب آزادی کردستان٬ اتحادیه دموکراتیک زنان کردستان٬ جنبش آزادیبخش ملی آذربایجان جنوبی٬ جنبش بیداری ملی آذربایجان٬ جبهه دمکراتیک خلق عرب اهواز
به استثنای احزاب کرد و سازمان مجاهدین خلق، هیچ یک از أحزاب بالا فعالیتهای گسترده، ممتد، سازمان یافته٬ و یا عضو گیری فعال ندارند. به نظر میرسد که فرهنگ حزبی در میان مردم کرد نسبتا جا افتاده است. به همین ترتیب، نکته قابل توجه این است که تنها حزبی که در نشست «آینده جنبش دموکراسی ایران» جرج تاون شرکت داشت، حزب کومله کردستان ایران بود که تجربه «ائتلاف» را به معنای واقعی به همراه داشت. حزب کومله کردستان ایران یکی از احزابی است در «مرکز همکاری احزاب کردستان» شرکت دارد. مرکز همکاری احزاب کردستان زمینه یا پلتفرمی را فراهم کرده است که بر اساس آن پنج حزب سیاسی کردستان ایران بر طبق نقاط مشترک به ائتلافی دست یافته اند که هم می تواند ثبات و تداوم داشته باشد و هم مبارزات مردم کرد را سازمان دهی کند.[ii] ائتلاف احزاب کرد در مرکز همکاری احزاب کردستان بر اصولی است که کارآمدی آن در استمرار تظاهرات و اعتصاب عمومی در کردستان، و همچنین اتحاد مردم کرد ایران به وضوح نمایان شده است. شعار «کردستان چشم و چراغ ایران» شعاری بسیار پر معنا ست از این نظر که دهه ها مبارزه علیه استبداد و زورگویی حاکمان، کردهای ایران را در مورد چگونگی های مبارزه شان آب دیده کرده است. تجربه های حزبی مردم کرد ایران می تواند و باید چراغی در راه مبارزه، فرهنک حزبی، و ائتلاف حزبی، و اتحاد بین تمام مردمان ایران باشد.
مسلم آن است که کثرت گرایی و فرد محوری گذار از جمهوری اسلامی را بسیار سقیل می کند٬ چه بسا که ایران را از دیکتاتوری فعلی به دیکتاتوری بعدی بکشاند و به تکرار چرخه از ماهیتابه به داخل آتش پریدن منجر شود. این نکته مهم را در درجه اول باید افرادی که در خارج از ایران به عنوان رهبران (و یا «صدای») جنبش ایران فعالیت می کنند بپذیرند. ادعای دموکراسی خواهی این افراد کافی نیست زیرا که دموکراسی به همان اندازه که با فرد محوری و اکثریت گرایی منافات دارد، ملزم به گسترش فرهنگ و توسعه فعالیتهای حزبی است. نکته مثبت اما در این است که وجود و کثرت این افراد سیاسی می تواند به تقویت و یا ایجاد احزاب تسهیل بخشد و پایه های اساسی دموکراسی در ایران آینده را فراهم کند، بخصوص اینکه شرایط برای چنین مهمی بس فراهم است.
در شرایط فعلی، جز اقلیتی محدود، جملگی ایرانیان (در خارج و داخل ایران) به خطرات و پیامدهای برگشت ناپذیر و پر هزینه سیاست های حکومت جمهوری اسلامی واقف هستند. اکثریت به اتفاق هم خواستار گذار از این حکومت استبدادی اند. مباحث و تحقیقات در مسائل حزبی، چنین فرآیندی را استثنایی می شمارند زیرا که در چنین شرایطی مردم خود به نتیجه رسیده اند و نیازی به قانع کردن آنها به مشارکت نیست.[iii] در چنین شرایطی، سازماندهی حزبی و عضو گیری به مراتب آسان تر از مواقع عادی است. ایجاد احزاب جدید و یا اشاعه احزاب موجود و سازماندهی طبق استانداردهای حزبی نه تنها به مردم (که فوریت گذار از جمهوری اسلامی را درک کرده اند) امید می بخشد، بلکه جنبش را به جنبشی سازمان یافته و نتیجه مدار تبدیل می کند. متاسفانه نیروهای اپوزیسیون هنوز از این شرایط بهره برداری حزبی نکرده اند، و به همان نسبت جنبش هم از این مهم بی بهره مانده است. در صورتی که یک سیستم منسجم حزبی می تواند نتایج هنجاری و فرهنگی عمیقی داشته باشد که هم برای دوره گذار و هم برای دوران پسا جمهوری اسلامی مفید خواهد بود. فقدان چنین سیستمی اما به سازمان های ترد شده ای چون سازمان مجاهدین خلق فرصت های دوباره می دهد و در عرصه های بین المللی آنها را به آلترناتیو جمهوری اسلامی تبدیل می کند.[iv]
منیره محمدی
تورنتو
مارچ ۲۰۲۳
[i] گمان. (۱۱ فروردین ۱۴۰۱). گزارش نظرسنجی «نگرش ایرانیان به سیستم سیاسی مطلوب».
https://gamaan.org/fa/2022/03/31/political-systems-survey/
[ii] وبسایت مرکزی حزب دمکرات کردستان
https://fa.kurdistanukurd.com/?p=13852
[iii] Goldstone, J. A. (Ed.). (2003). States, Parties, and Social Movements. Cambridge University Press.;
Stokes, S. C. (1999). Political Parties and Democracy. Annual Review of Political Science, 2(1), 243-267.
[iv] mcclintock.house.gov (8 February 2023). ‘McClintock Introduced House Resolution with over 160 Co-sponsors in Support of a Free, Democratic, and Secular Republic in Iran.’ https://mcclintock.house.gov/newsroom/press-releases/mcclintock-introduced-house-resolution-with-over-160-co-sponsors-in-support
در این جلسه مریم رجوی، رهبر سازمان مجاهدین، به نمایندگی از طرف جنبش ایران سخنرانی کرد.