اهم اخبار
news-details

نه این و نه آن


یک جریان سیاسی در حال شکل گیری است. جریانی که صدا و سیمای جمهوری اسلامی از صبح تا شب در حال تبلیغ آنهاست. آنها در حال حاضر تلاش می‌کنند بیرون از نام‌های شناخته شده معرفی شوند. اصرار بر این دارند که نه «این» هستند نه «آن». اصرار دارند به کلی ناشناخته‌اند و باید این فرصت را پیدا کنند تا خود متمایزشان را از هم «این» و هم از «آن» به مردم اثبات کنند. یکی از تئوری پردازان این جریان شب پیش ضمن گفتگو با تلویزیون اعلام ‌کرد نسخه حل قطعی همه مشکلات کشور در دست او و هم پیمانان اوست. راه‌حل‌های صریح و ساده و زود بازده. برای آنکه هیچ کس این سنخ از اظهارات را با محمود احمدی نژاد مقایسه نکند، می‌گفت اگر مردم برای «نخستین بار» به آنها اعتماد کنند، همه مشکلات کشور را از پیش پا برخواهند داشت.

او همه «این»‌ و «آن‌»های چهل سال گذشته را نولیبرال خواند و مدعی شد آنها برای «نخستین بار»، یک نسخه اسلامی و انقلابی در جیب دارند.
در الگوی تبلیغات انتخاباتی چندان اشتباه نمی‌کرد. تا اطلاع ثانوی در این کشور، همچنان می‌توان از جاذبه طرح دو الگوی ناب بهره برد: یکی الگوی ناب اسلامی و انقلابی و دیگری الگوی ناب مدرن و تجدد خواه. یکی برای طبقات متدین و سنتی پرجاذبه است و دیگری برای طبقات مدرن و شهری. همیشه آنچه در زمین است، درآمیخته است.

سنت‌ها و تجربیات بشری به نحو کارآمد یا مضحک و ناکارآمد با هم درآمیخته‌اند. اما هر چه در زمین جاری است، ناقص است و پر تعارض و مشکل زا. ناب‌خواهی اما وعده دهنده است. افق ایجاد می‌کند. مخاطب را وسوسه می‌کند. نکند می‌توان به کلی از تعارض‌ها و ناسازه‌های واقعیت رها شد و در یک جهان یکسره سازگار و بی مشکل زیست. تبلیغاتچی‌ها از همین قابلیت مردم استفاده می‌کنند و از ناب خواهی سخن می‌گویند.

ما چهل سال، نه بیش از صد سال است در این الگوی تبلیغاتی تجربه اندوخته‌ایم و الحق که کارآزموده‌ایم. آنچه هیچ گاه تمایلی به آن نداشته‌ایم توجه به مسائل عینی، اینجا و اکنونی ما، و بهره‌گیری از همه تجربیات بشری برای حل آنهاست. آنکه کارآزموده حل مسائل عینی است، گاه سنتی است، گاه چپ، گاه لیبرال و گاه هیچ کدام. چنانکه اغلب نظام‌های کمونیستی جهان، از جهاتی لیبرال هم بودند و از جهاتی حتی سنتی. نظام‌های لیبرال جهان هم، از جهاتی چپ‌اند و از جهاتی سنتی. تنها به نحو پسینی می‌توان گفت یک نظام بیشتر لیبرال است و دیگری بیشتر چپ.

عمل درگیر نام‌ها و مرزهای نظری نیست. بلکه درست به عکس. خود گشاینده راه‌های تامل تازه و نظرورزی‌های بدیع است.

آنکه قرار است حقیقتاٌ مشکلی را حل کند، خوب است نشان دهد مسائل کشور چیست، برای هر کدام چه راه‌حل‌هایی پی گرفته شده و نقاط قوت و ضعف هر کدام چه بوده است و او در نتیجه ارزیابی انتقادی آنچه پیش از او گذشته، چه راه‌حل‌هایی عرضه می‌کند. همزمان مشکلات و معضلات راه حل خود را هم بیان کند. اما نشان دهد از سایر گزینه‌ها به دلایلی بهتر است.

البته حق با آنهاست. مردم از صحنه عمل برای فهم و حل مسائل خودشان بیرون نهاده شده‌اند. بنابراین راهی ندارند که سر بچرخانند گاهی به این سو و گاهی به آن سو. هر کدام بیشتر تخیلاتشان را تحریک کرد، به او رو می‌کنند. اما خیال می‌کنم گردنشان خسته شده است. گوش‌هاشان کم شنوا. چشم‌هاشان خواب آلود.

شاید در انتظار طنین صدایی هستند که از صداقت و انصاف بیشتر بهره داشته باشد.

اشتراک در شبکه های اجتماعی