موضع گیری مشترک تروئیکای اروپا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی، نقطه عطفی در رویارویی ایران و غرب در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ است. نقطه اهمیت این موضعگیری فقط در منتسب کردن حمله موشکی – پهپادی به تاسیسات نفتی آرامکو به جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه اعلام اینکه زمان گفتگوی همزمان در مورد برجام، مسائل منطقه ای و برنامه موشکی با ایران شروع شده است، اهمیت بیشتری دارد.
حمله ۱۴ سپتامبر به عربستان سعودی آشکارا شرایط منطقه و مناسبات جهانی را در خصوص ایران تغییر داده است. اروپا تا پیش از آن متمایل به جدا نگه داشتن برجام از مسائل اختلافی دیگر بود. اما اکنون موضع اروپا مشابه دولت آمریکا شده است که با خروج از برجام خواهان شکل گیری توافقی جدید با درنظرگرفتن همزمان ملاحظات هسته ای، موشکی ،منطقه ای و تروریسم هست. آنچه باعث این تغییر سیاست پردامنه اروپا شد، اطمینان از نتیجه ارزیابی های نهادهای امنیتی غرب از مسئولیت حکومت ایران در انفجار آرامکو است. بدینترتیب اروپا به آمریکا نزدیک شده و ترمیم شکاف بین آنها جمهوری اسلامی را در تنگنای بیشتری برای دور زدن تحریم ها و خنثی سازی فشار حداکثری دولت آمریکا قرار داده است.
این موضعگیری همزمان با تلاش های میانجیگرانه امانوئل ماکرون ریاست جمهوری فرانسه صورت گرفت که می کوشد با تمهیدات و انعطاف هایی از سوی دولت های ایران و آمریکا مذاکرات بلوک ۱+۵ شروع شود. اگرچه دولت فرانسه خواهان تنش زدایی است اما امتداد طبیعی ابتکارات پیشنهادی آن شکل گیری برجام ۲ است و قالب کنونی برجام امکان اینکه تحریم های آمریکا متوقف شده و شرایط جمهوری اسلامی در دنیا عادی شود، را در عمل و از نگاه ابجکتیو ندارد، مستقل از اینکه خروج دولت آمریکا از توافق اتمی ایران و ۱+۵ موجه نبود.
جمهوری اسلامی در روزهای اخیر پالسهایی برای تعدیل خواستههایش صادر کرده است. نخست خامنهای مخالف مطلق با دیدار با ترامپ را به مخالفت مشروط تغییر داد و اعلام کرد امکان دیدار در صورتی که دولت آمریکا به برجام برگردد و تحریمها را کنار بگذارد در چارچوب مذاکرات ۱+۵ وجود دارد. جواد ظریف بعد از حضور در نیویورک برای شرکت در اجلاس سازمانملل در مصاحبه با شبکه خبری سیانان تفسیر فنی و اجرائی سخنان خامنهای را اعلام کرد که حکومت در صورت بازگشت آمریکا به برجام و خاتمه دادن به تحریمها حاضر است نظارت دائمی بر برنامههای هستهای را بپذیرد. این اظهار نظر که در عمل به معنای آمادگی جمهوری اسلامی برای تغییر در برجام و شکل گیری مذاکرات برای اصلاح برجام و یا انعقاد برجام ۲ تفسیر شد، در سخنان روحانی بعد از حضور در نیویورک صراحت بیشتری یافت. خبرگزاری رویترز گزارش داد که روحانی اعلام کرده جمهوری اسلامی حاضر است در صورت بازگشت آمریکا به برجام تغییرات کوچکی در آن را بپذیرد.
البته ساعاتی بعد پرویز اسماعیلی معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهور با تکذیب خبر خبر گذاری رویترز اظهار داشت که روایت درست از سخنان روحانی تمایل برای کوتاه کردن زمان اجرای برجام است که قبلا در سخنان ظریف پیرامون تعهد ۲۰۲۵ اعلام شده بود که مفاد آن تصویب همزمان پروتکل الحاقی در مجلس ایران و لغو نهائی تحریم ها در کنگره آمریکا و امکان مذاکره در چارچوب ۱+ ۵ است. به عبارت دقیق تر منظور ظریف از پذیرش نظارت دائمی آژانس بین المللی بر فعالیت های اتمی حکومت ، اجرای پروتکل الحاقی به عنوان قانونی الزام آور است. منابعی از داخل حکومت به خبرگزاری الجزیره اطلاع داده اند: «ایران به صورت مشروط با تغییرات محدودی در برجام در بخش های فنی و نظارت بین المللی می تواند موافقت می کند. … تغییرات پیشنهادی ایران در برجام شامل سرعت بخشیدن به اجرای برجام و آغاز گام هایی است که قرار بود تا سال ۲۰۲۳ اجرا شود.»
البته وزارت خارجه ایران همسو با فرمانده سپاه با لحنی تند بیانیه تروئیکای اروپایی را رد کرده و اعلام کرد سیاست های منطقه ای و موشکی ایران قابل مذاکره نیست. همزمان اصول گراین تندرو ونیروهای حامل وحامی نهاد ولایت فقیه کمپینی راه انداخته اند که روحانی باید دیدارهایش با بوریس جانسون نخست وزیر بریتانیا و ماکرون را در اعتراض به موضع گیری اخیر تروئیکای اروپا لغو کند. اما روحانی با بوریس جانسون، ماکارون و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان دیدار کرد و مخالفتش با موضع گیری اخیر سه کشور اروپایی آلمان، بریتانیا و فرانسه را اعلام نمود. جمهوری اسلامی در شرایطی نیست که بخواهد سیاست تقابلی با آمریکا را به اروپا تعمیم دهد و نیروهای فوق بعید است که متوجه شعاری بودن خواسته های شان نباشند.
کماکان علی رغم صف بندی های چالشی اخیر که تنش ها را افزایش داده است، دو طرف در مرحله پیشا مذاکره هستند. مجمع عمومی سازمان ملل در شرایطی شروع شده است که ایران محور اصلی آن بشمار می آید. فضا تحت الشعاع ملاقات احتمالی ترامپ وروحانی است که بعید است محقق شود. همانطور که عباس عراقچی معاون وزیر خارجه تاکید کرده است مذاکره مستقیمی بین مقامات ایرانی و آمریکائی انجام نمی شود. اما گفتگوها به صورت غیر مستقیم انجام خواهد شد و جلسه ۱+۴ ( برجام منهای آمریکا) در این خصوص تعیین کننده است که اروپایی ها ملاحظات مطرح را به دولت آمریکا منتقل می کنند.
البته علی رغم نزدیکی بیشتر اروپا و آمریکا کماکان اختلافاتی بین دو طرف وجود دارد. ماکرون در سخنرانی اش در مجمع عمومی سازمان ملل دوباره مخالفت دولت متبوعش با فشار حداکثری دولت آمریکا را تکرار کرد و مدعی شد که اعمال سختگیرانه تحریم های سنگین باعث افزایش تنش در منطقه شده و حکومت ایران فشار آمریکا را با فشار بر همسایگانش پاسخ داده است. او اعلام کرد فضا برای ملاقات مستقیم روحانی و ترامپ آماده است. وی طرحی نیز پیشنهاد کرد که برداشتن تحریم ها علیه ایران را به تعیین نقشه منطقه ای، امنیت ترابری دریایی و پایان جنگ یمن به نوعی مشروط ساخته است. این اختلافات هنوز اجازه نمی دهد تا اروپائی ها همراهی با تحریم های آمریکا در کوتاه مدت داشته باشند و همچنان راهکارهای دیپلماتیک و تنش زدایی را ترجیح می دهند. ترامپ نیز بار دیگر تصریح کرد نه تنها تحریم ها کاهش پیدا نمی کند بلکه در مهار رفتار جمهوری اسلامی ممکن است افزایش پیدا کند. او حتی مدعی شد جمهوری اسلامی تمایل به مذاکره دارد و وی فعلا نپذیرفته است. البته وی کماکان درهای مذاکره را باز نگه می دارد که در چارچوب سیاست های دولتش عملا به معنای تحمیل مذاکره بر جمهوری اسلامی است. دولت بریتانیا در زمان نخست وزیری جانسون آشکارا سمت گیری بیشتری نسبت به دولت آمریکا انجام داده است. جانسون اعلام کرد که زمان مذاکره برای توافق جدید با ایران فرارسیده است. با این وضعیت دیگر برجام شانسی برای گریز از مرگ قطعی ندارد.
اکنون جمهوری اسلامی در شرایط سخت تری قرار گرفته است. افزایش کاهش تعهدات برجامی عملا آن را به نقطه پایان می رساند و امکان فعال کردن مکانیزم ماشه از سوی سه قدرت اروپایی را افزایش می دهد که آن وقت حکومت علاوه بر تحریم های آمریکا باید با تحریم های بین المللی قبل برجامی نیز دست و پنجه نرم کند. راهبرد ” نه مذاکره و نه جنگ” با تاکتیک تشدید تنش از طریق افزایش جنگ های نیابتی و اقدامات تهاجمی کنترل شده نتایج مد نظر برای جمهوری اسلامی نداشته است. مانور بر سر ” اقتدار نظامی” اگرچه در کوتاه مدت مزیت هایی برای حکومت در داخل و منطقه داشته اما شکل گیری آرایش قوای جدید جهانی نشان می دهد پیامدهای اتفاق به ضرر حکومت شده و اکنون حلقه محاصره بر آن به صورت نسبی تنگ تر شده است.
الان از دید بخش بزرگی از جامعه جهانی جمهوری اسلامی متهم به جنگ طلبی است و عربستان سعودی فرصت پیدا کرده تا خود را در موضع مظلوم قرار دهد که امنیت ملی و زیرساخت های اقتصادی اش مورد تهاجم حکومت ایران قرار گرفته است. فضای تازه توان مقاومت حکومت را به اندازه ملموسی کاهش می دهد ودر نتیجه امتناع از مذاکره دشوارترشده و چه بسا نرمش قهرمانانه ۲ به دلیل خطای محاسبه حکومت و تشدید آسیب پذیری اش احتمالش نه تنها بیشتر از گذشته شود، بلکه حتی زمان محتمل آن هم جلو بیفتد.
در حال حاضر حکومت دامنه حرکت های ایذائی و تهاجمی اش نیز محدود شده و غلط نیست اگر گفته شود، تقریبا به سقف تحرکات تقابلی خود رسیده است. تشدید تنش در این شرایط می تواند پیامدهای مرگبار برای مقامات تهران داشته باشد. استیضاح ترامپ نیز که از سوی حزب دمکرات کلید خورد حتی اگر نتیجه مثبت هم پیدا کند، باز گره ای از مشکلات حکومت باز نمی کند. اکنون همگرایی در داخل فضای سیاسی آمریکا در مهار جمهوری اسلامی نیز افزایش پیدا کرده و اکنون پیشنهاد گریزناپذیری برخورد سخت با حکومت “یاغی” طرفداران بیشتری در واشنگتن دارد. حتی طبق نظر سنجی های اخیر حامیان حمله نظامی به ایران اگرچه کمتر از مخالفان هست اما بیش از ۴۴ درصد مردم آمریکا است که عدد بالایی محسوب می شود و اتفاقات اخیر براحتی می تواند شمار آنها را افزایش دهد. البته هنوز برخی از دمکرات ها خروج از برجام را عامل زمینه ساز تشدید تنش ها در منطقه می دانند اما آنها هم نگران اقدامات تهاجمی جمهوری اسلامی هستند و سکوت در برابر آن را مشکل آفرین ارزیابی می کنند. غرب مناسبات راهبردی اقتصادی و امنیتی با عربستان سعودی دارد. این کشور نیز اکنون در رویارویی با ایران از حمایت بیشتری در اتحادیه عرب برخوردار است.
حال باید دید در روزهای آینده چه اتفاقی می افتد اما به احتمال زیاد مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۹ نتیجه ملموسی در شکل دهی به آینده رویارویی ایران و غرب خواهد داشت و چه بسا در رویکردی دیالکتیک افزایش تنش درهفته های گذشته و نگرانی از مخاطرات آن در ارزیابی های دو طرف نزاع شتاب بخش زمینه سازی برای مذاکرات احتمالی ایران و ۱+۵ برای شکل دهی توافق تازه شود.