اهم اخبار
news-details

فاشیسم، همین تصویر کریهی است که در آیینه می‌بینیم!


۶ سال و ۶ ماه و یک هفته؛ این طول مدت زمانی است که «غوطه شرقی» در محاصره کامل قرار داشت. منطقه‌ای با جمعیت ۴۰۰هزار نفری که در تمام طول این مدت، علاوه بر محاصره کامل، به صورت مداوم بمباران می‌شد. با انواع و اقسام سلاح‌های متعارف و حتی نامتعارف. با بمب‌های بشکه‌ای و حتی گازهای شیمیایی. در بخشی از گزارش کمیساریای پناهندگان سازمان ملل در مورد آوارگان این منطقه آمده: «اغلب مصاحبه شوندگان مبتلا به عفونت‌های شکمی، انواع هپاتیت، بیماری‌های پوستی و ناراحتی‌های روان بوده‌اند که به دلیل سال‌ها کمبود دسترسی به دارو و تجهیزات درمانی ایجاد شده است. اکثر کودکان و زنان از شپش و بیماری انگلی پوستی رنج می‌بردند و بسیاری دارای سوءتغذیه‌ی شدید و متوسط هستند». (گزارش ۱۷ مارس ۲۰۱۸، پیوند به مطلب)
 
ابعاد جنایاتی که اسد در کشور خودش رقم زد فقط با جنایات عربستان در یمن قابل مقایسه است. مطالبه ارتش سوریه از مردمان این مناطق نیز دقیقا همان مطالبه اردوغان از کردهای شمال سوریه است: «جابجایی»! این رژیم‌ها، با سرپوش و بهانه مبارزه با تروریسم تلاش می‌کنند بخش‌های بزرگی از جمعیت‌های بومی را به کوچ اجباری وادار سازند. اقدامی که بر اساس تعاریف سازمان ملل از مصادیق «جنایات جنگی» به شمار می‌آیند؛ اما نه تنها بیشتر دولت‌ها، بلکه گاه بسیاری از شهروندان و ناظران نیز در مواجهه با چنین جنایت‌هایی با استانداردهای دوگانه رفتار می‌کنند. درست، مثل همین تصویر فعلی که در مواجهه با حمله ترکیه به کردستان به چشم می‌بینیم.
 
* * *
 
این روزها، موج محکومیت تصمیم اردوغان و ارتش ترکیه در کشور ما فراگیر و فراجناحی به نظر می‌آید و دقیقا همین فراگیری است که ما را به تعجب می‌اندازد! این همه دوست‌دار بشریت و انسانیت، این همه جناح‌های سیاسی و فعالین ضد جنگ ناگهان از کجا پیدا شدند؟ چطور آن زمان که هم‌پیمان ما در دمشق از سلاح‌های شیمیایی استفاده می‌کرد این همه صداهای بشردوستانه از کشور ما بلند نبود؟ چطور آن زمان که سپاه برای سرکوب رفراندوم استقلال کردهای عراق وارد این کشور شد نیمی از همین محکوم کنندگان ترکیه از حرکت سپاه حمایت کردند؟ البته خوشتن‌داری نیروهای اقلیم کردستان عراق باعث شد که لشکرکشی نظامی مخالفان بدون خشونت و با تسلیم یکجانبه کردها به پایان برسد، اما اگر خویشتن‌داری کردها نبود، کار به کجا می‌رسید؟ آیا محکوم کنندگان امروز ارتش ترکیه، برای قتل‌عام احتمالی کردهای عراق هم اینچنین سوگواری به راه می‌انداختند؟
 
* * *
 
دستگاه دیپلماسی ایران، برای توجیه مداخلات نظامی خود در سوریه و عراق موافقت دولت‌های مرکزی را دست‌مایه قرار می‌دهد. توجیهی که البته در چهارچوب حقوق بین‌الملل می‌تواند کارآمد باشد، اما دو ایراد دارد:
 
نخست اینکه چطور حامیان این سیاست به عربستان حق نمی‌دهند که دقیقا با همین توجیه در یمن مداخله نظامی کند؟ گویا فراموش کرده‌اند که تمام جنایات عربستان در یمن، دقیقا با دعوت و درخواست همان دولتی صورت می‌گیرد که از نظر سازمان ملل دولت قانونی یمن است. (مثل وضعیت اسد در سوریه)
 
مساله دوم، وضعیت فعالین سیاسی و مدنی است. آنانی که دیگر نمی‌توانند رفتارهای خود را با اصول و قواعد حقوق بین‌الملل توجیه کنند. آیا جنایت ترکیه علیه کردهای سوریه محکوم است، صرفا به این دلیل که با دعوت دولت مرکزی سوریه انجام نشده؟ یعنی اگر اسد به اردوغان چراغ سبز نشان بدهد، دیگر قتل‌عام کردها اشکالی ندارد؟ اگر انسان‌دوستی حضرات در همین سطح خلاصه می‌شود، پس چندان هم نمی‌توان به اشک‌ و آه‌هایشان وقعی نهاد!
 
* * *
 
سال‌ها پیش، «لئون تروتسکی» در تئوریزه کردن سیاست مخوف رژیم کمونیستی گفته بود: «انگلیسی‌ها ضرب‌المثلی دارند که می‌گوید کشور من چه حق داشته باشد و چه حق نداشته باشد بر هر چیز دیگری ارجح است. ما توجیه تاریخی بسیار بهتری برای تعیین حق و ناحق در موارد عملی تصمیم‌گیری‌های فردی داریم و آن این است که حزب من همیشه بر حق است». (توتالیتاریسم، ص41) این رویکرد، بنیان رفتاری پیاده‌نظام‌ رژیم‌های توتالیتر را به خوبی توضیح می‌دهد. چیزی شبیه رفتاری که در این چند سال زیاد به چشم دیده‌ایم.
 
 
در میان سیاست‌ورزانی که ما سراغ داریم، تنها «مصطفی تاجزاده» بوده که با شجاعت تمام، نظامی‌گری منطقه‌ای را، فارغ از آنکه از جانب ایران، ترکیه یا عربستان باشد محکوم کرده است. دیگران، غالبا از همان فرمول جناب تروتسکی بهره می‌برند: «کشور ما هر کاری بکند بر حق است»! بد نیست این گروه دست‌کم در خلوت خود به یاد داشته باشند وقتی از جنایات «رژیم فاشیستی اردوغان» ابراز انزجار می‌کنند، در برابر آینه‌ای قرار گرفته‌اند که تصویر کریه رفتارهای خودشان را بازنمایی می‌کند.

اشتراک در شبکه های اجتماعی