روشنگری محمد حسین رستمی در دفاع از خود، رد اعترافات روح الله زم و حمله به حسین طائب رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران اتفاق مهمی است که میتواند فاکتور تغییر دهنده بازی در قدرت نمایی سپاه و سناریوهای متعاقب احتمالی شود. رستمی با انتشار دو فایل صوتی در وهله نخست مدعی می شود که اتهامات انتسابی به وی در خصوص "جاسوسی برای اسرائیل" صحت ندارد و او به دلیل "حمل سلاح گرم" بازداشت شده است. البته وی میگوید در دوران بازجویی چنین اتهامی به او زده شده بوده اما مستنداتی در این خصوص وجود نداشته و در نهایت قاضی صلواتی در حکم محکومیت وی در دادگاه بدوی او را به خاطر "قرار دادن اطلاعات در اختیار افراد ناصالح که متضمن جاسوسی است"، مجرم شناخته است.
همچنین او ارسال خبر به رسانه «آمد نیوز» و دریافت پول از آن را تکذیب کرده است. وی می گوید اگر فایل صوتی پخش شده به نام وی واقعی باشد، چرا در مجازاتهای وی رد مال وجود ندارد؟ او تعارض برخورد اطلاعات سپاه با زم، قبل و بعد از بازداشت را برجسته کرده و به درستی وجه پارادوکسیکال ماجرا را آشکار می سازد که چطور ناگهان و ظرف چند روز اظهارات فردی که پیش از این "فاسق" و "دروغگو" نامیده شد، معیار حقیقت و درستی تفسیر از رویدادها می شود!
رستمی در ادامه کدهایی علیه حسین طائب داده که بخشی از آنها از قبل مطرح بوده و بخشی جدید است. محمود احمدی نژاد نیز طائب را کسی نامیده بود که تنها هنر وی پرونده سازی است. نزدیکان روسای دولتهای نهم و دهم مدعی شدهاند احمدی نژاد در برابر وزیر اطلاعات شدن طائب مقاومت کرده است.ادعاهای رستمی علیه رئیس اطلاعات سپاه و از افراد متنفذ نزدیک به خامنهای حاوی اتفاقاتی در تاریخ جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته است که شرایط را در مسیر مورد نظر بخش مسلط قدرت شکل داده است. تاثیر موضعگیری رستمی مستقل از درستی و یا نادرستی سخنانش، در مبارزه طلبی است که با دستگاه قضائی و اطلاعات سپاه انجام داده است. البته او از موضع یک فرد باورمند به سنت گرایی ایدئولوژیک از مذهب شیعه و نظام جمهوری اسلامی، حملات خود را علیه جریانی سامان داده است که به زعم وی در چارچوب نظریه توطئه "مشکوک به نفوذی بودن از سوی دولتهای آمریکا، اسرائیل و روسیه است چرا که نتایج اقدامات آنها علاوه بر تضییع حقوق مردم برای نظام مسئله ایجاد کرده است".اگرچه در حرفهای رستمی نوعی خودبزرگ بینی قابل مشاهده است و وی مستنداتی نیز ارائه نداده و فقط یک سری اتهامات را لیست میکند، اما اظهاراتش در حدی قابل اعتنا است که چالش بزرگی را برای اطلاعات سپاه ایجاد میکند. این چالش چند لایه دارد. لایه نزدیک و دم دستی آن ایجاد دردسر برای برنامه اطلاعات سپاه در خصوص روح الله زم است. به عبارت دقیق تر برخورد تبلیغاتی سپاه با بازداشت روح الله زم از همین نقطه میتواند دچار فروپاشی شود. البته بزرگ نمایی سپاه از این ماجرا و تلقی از آمد نیوز به مثابه تهدید اول امنیتی نظام پیشاپیش حکم به شکست اطلاعاتی، تشدید تنزل یافتگی و ابتلای بیشتر سپاه پاسداران به شکنندگی امنیتی داده است. حمله به رستمی در دومین فیلمی که از روح الله زم در صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شده است، نشان از اهمیت پرونده رستمی از دید اطلاعات سپاه دارد. در عین حال ممکن است این اهمیت نه به خاطر مسائل پیرامون رستمی بلکه به خاطر بحث جاسوسی باشد تا ادعای سپاه در خصوص وابستگی زم به دستگاه جاسوسی اسرائیل و غرب باورپذیر شود.
اما رستمی از موضعی تهاجمی و از درون زندان سناریوی مدنظر سپاه با نقش آفرینی روح الله زم را در همان پلان اول زیر سئوال برده است که مواجهه دو طرف و نمایش مستندات میتواند برنامه سپاه را یا خنثی کرده ویا ابعاد استفاده آن را محدود سازد. رستمی شواهدی برای استفاده سپاه از زم جهت تسویه حساب با رقبای سیاسی و همچنین تضعیف و تخریب نیروها و یا جناح های امنیتی ناهمسو و اطلاعاتیهایی که با انگیزههای شخصی منفعت طلبانه، باندی و یا اجتماعی اخباری را به صورت هدایت شده برای آمد نیوز اطلاعاتی ارسال کردهاند، ارائه کرده است. همچنین وی در دو فایل صوتی منتشر شده سعی کرده از نیروهایی که به صورت بالقوه آماج حمله اطلاعات سپاه هستند، یارگیری کرده و توجه آنها را جلب کند.
البته در این خصوص واکنش اطلاعات سپاه عامل مهمی است، اما اگر ادعاهای رستمی با سکوت مواجه شود و یا وی تحت مراقبتهای شدید قرار بگیرد، آنگاه چه بسا مراحل بعدی اعترافات زم با موانع عبورناپذیری برای القاء حتی در جمع خودیهای نظام مواجه شود بخصوص که عقبه و تبار سیاسی رستمی نیز مانند محمد سرفراز و وحید جلیلی اصول گرایان ولایی است. انتقادات از سوی این جریان نسبت به وضع موجود و برخی از کارگزارانی که در مسئولیت نهادهای زیر نظر رهبری هستند، رو به افزایش است. برخی از نیروهای مورد اعتراض مانند حسین طائب مدت زمان مدیریت شان آنقدر طولانی شده است که گویی نوعی کاست ولایی و یا الیگارشهای ارزشی در درون هرم قدرت نظام بوجود آمده است.
اظهارات رستمی بخصوص در مواردی که اشاره به رفتار متفاوت و استاندارد دوگانه قوه قضائیه در مبارزه با فساد و رسیدگی غیرعلنی به تخلفات نیروهای ولایت مدار دارد، حفظ ژست فساد ستیزی ادعایی ابراهیم رئیسی را نیز سخت تر میکند.
اگر روح الله زم پلی برای برخورد و یا به دام انداختن مهره های بزرگ تر باشد، آنگاه باید گفت تکمیل مرحله ای این پروژه با توجه به ریل گذاری ابتدائی آن ناگزیر باید ابتدا مسئله رستمی را حل کرده و مبارزه طلبی اش را ناکام بگذارد.
اما انجام این کار نیازمند خنثی سازی برخورد تهاجمی رستمی با طائب است. نفس ورود به مسئله هزینه زا است و طبیعی است سپاه ترجیح دهد که وارد پاسخگویی به یک چهره نه چندان شناخته شده در افکار عمومی برای دفاع از یکی از مدیران ارشد خود نشود. اما رستمی یکی از نمادهای اقتدار و هراس افکنی سپاه را هدف دفاع و اعاده حیثیت خود قرار داده است. حسین طائب از اواخر دهه هفتاد شمسی که در راس سازمان جدید اطلاعات موازی قرار گرفت تا کنون با شدید ترین رفتارها و برخوردهای افراطی کوشیده است تا اقتدار نهاد ولایت فقیه را برقرار سازد.
رستمی میگوید دلیل اصلی بازداشت و زندانی کردن وی تلاش برای روشنگری پیرامون تخلفات طائب بوده که زمانی در وزارت اطلاعات نام مستعارش "میثم" بود. همچنین مدعی است امتناع وی از مشارکت در پرونده سازی برای حاج علی فدوی فرمانده نیروی دریایی و قائم مقام فرماندهی سپاه باعث خشم و انتقام طائب شده است.اتهامات انتسابی از طرف رستمی به طائب خیلی سنگین است از موارد سیاسی وامنیتی سنگین شروع می شود و به فساد اقتصادی گسترش می یابد. بحث ارتباط طائب با "هلدینگ یاس" ، "مدیربانکی که صاحب مال های نولیبرالی در تهران است" و " تصاحب زمین های طاهباز" وی را در مظان اتهام فساد اقتصادی گسترده قرار می دهد.
بحران سازی در روابط ایران و آلمان با بی اعتبار سازی مقام ارشد امنیتی جمهوری اسلامی هنگام سفر به آلمان، اعطای موقعیت های ویژه به بازجوهای متهمان قتل های زنجیره ای و دادن امتیازاتی چون خانه ای در نزدیکی بیت رهبری، نقش آفرینی در مرگ مشکوک کاووس سید امامی با فشار بر وی جهت اعتراف علیه وابستگی رفسنجانی و روحانی به غرب، نابود کردن زندگی کارگران و کارفرمایان بسیار به دلیل اقدامات غلط کنترلی و پلیسی کردن فضای اقتصادی و تضییع حقوق گسترده مخالفان سیاسی و عقیدتی از برجسته ترین اتهامات سیاسی و امنیتی است که به طائب زده شده است.
رستمی سئوال مهمی را پیش می کشد که پاسخگویی به آن در نهایت با خود خامنه ای است که چطور اخراجی وزارت اطلاعات (طائب) در دوران دولت دوم اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس نهاد اطلاعاتی موازی شده است! البته این تعارض ها در نظام ولایت فقیه که اصل بر استمرار "وضعیت ویژه" است، امر غیرعادی نیست. طائب بارها در دوران مدیریت اطلاعاتی اش با وزارت اطلاعات درگیر بوده و در تمامی موارد پشتش به بیت رهبری گرم بوده است.
البته اگر بتوان رستمی را خاموش کرد، اما رقبای طائب و حلقه نزدیکان روحانی که آماج حمله اصول گرایان تندرو قرار گرفته و قربانیان بالقوه پرونده آمد نیوز و روح الله زم مدیر این شبه رسانه هستند، می توانند بسامد روشنگری ها را افزایش دهند. اعتبار ادعاهای یادشده و ارائه مستندات و یا شواهد قابل اعتنا می تواند در حکم سرعت گیر و یا تابلوی ورود ممنوعی شود که سناریوی اعتراف گیری از زم را در گام های اولیه متوقف ساخته و حداکثر به شناسایی حفره های اطلاعاتی در درون نظام و پوشاندن مقطعی آنها منتهی شود. امری که یک بار حسین طائب در پرونده موسوم به " براندازان خاموش" تجربه کرد و برخورد امنیتی ابتدائی با اپوزیسیون و نیروهای جامعه مدنی به مقصد طراحی شده نزدیکان سید محمد خاتمی نرسید و برنامه جاه طلبانه اش در برخورد با زمین سخت واقعیت ها و مقاومت جامعه هدف به ناچار در میانه راه متوقف شد.