استعفای برایان هوک و جایگزینی الیوت آبرامز به عنوان مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا رویداد مهمی است. اهمیت آن در تغییر دو فرد نیست که در مواضع کلان سیاسی و نگاه منفی به جمهوری اسلامی ایران اشتراکات بالایی دارند. این تغییر مقدمه اتفاق بزرگ دیگری است. برای فهم بهتر مسئله باید چند رخداد را در نظر گرفت. نخست تماس آن لاین جواد ظریف با ولادیمیر پوتین در مسکو بود که گفتگوی طولانی و مهمی بر سر تنشهای پیرامون ایران در عرصه بینالمللی بین آنها درگرفت. طبق گزارش منابع روسی بعد از این گفتگو پوتین با دونالد ترامپ بلافاصله صحبت کرده و از نتایج صحبت ها از دو طرف ابراز رضایت شد. این رضایت میتواند دال بر عقبنشینی جمهوری اسلامی و نرمش در مذاکرات احتمالی باشد.
دونالد ترامپ چند روز پیش طی اتشار یک توئیت مدعی شد که اگر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نبود، ایران ظرف ۲۴ساعت پای مذاکرات میآمد. بر اساس نظر یکی از مدیران سابق وزارت خارجه آمریکا تغییر هوک با هدف زمینه سازی برای انداختن بار ناکامی دولت آمریکا از آوردن جمهوری اسلامی ایران بر سر میز مذاکره بر دوش او انجام شدهاست. البته هوک چنین نقشی نداشت او مجری سیاست ها بود. اما اظهار نظر مایک پمپئو در خصوص تاکید مجدد بر عدم مذاکره با چند گروه اپوزیسیون جمهوری اسلامی شکل گیری فضای تازه در دولت ترامپ را نشان میدهد که تمایل دارند به مقامات تهران این پالس را به صورت قویتری بدهند که برنامهای برای تغییرات سیاسی در ایران ندارند و امتیازات مدنظر آنها در حوزه مناقشات امنیتی و راهبردی است.
رصد کردن تحولات نشان میدهد مذاکرات محتمل برای برجام۲ بعد از انتخابات آمریکا وارد مرحله جدی تری شدهاست و دیگر دولت آمریکا نیاز به استفاده از اهرم فشار اپوزیسیون ایران ندارد. تا پیش از این برایان هوک نقش فعالی در ارتباط و برگزاری جلسات با شماری از فعالان سیاسی مخالف ایرانی داشت تا این تصویر را تقویت کند که دولت ترامپ در کنار مخالفان ایستاده است؛ اما در عین حال این موضع صریح را در چارچوب راهبرد عدم مداخله در روند دمکراتیزاسیون در خاورمیانه را نیز بازتاب می داد که خواست دولت آمریکا «تغییر رفتار» است. البته افرادی که وی با آنها دیدار می کرد با نقض پروتکلهای متعارف در دیپلماسی دنیا عمدتا به نیروهای درجه پایین در اپوزیسیون ایران تعلق داشتند که حتی برای دولت آمریکا در جمع معترضان به وضع موجود در ایران ایجاد مشکل کرد.
از سویی دیگر ترامپ اعلام کرده که در صورت انتخاب مجدد به ریاست جمهوری آمریکا به سرعت با دولتهای ایران و کره شمالی توافقی را امضا میکند. این اصرار ترامپ بر توافق با جمهوری اسلامی ایران باعث اختلاف بین او و جمهوری خواهان تندرو شدهاست؛ مانند اتفاقی که برای جان بولتون رخ داد.
بنابراین آماده سازی فضای مذاکرات و ترغیب مقامات جمهوری اسلامی به مذاکره در ماه های نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیاز به یک قربانی داشت.
اما تفاوت های شخصی برایان هوک .و الیوت آبرامز نیز قابل تامل است. برایان هوک در جمع پرسنل وزارت خارجه آمریکا فرد محبوبی نبود و شکایتهایی از وی انجام شد. آبرامز از چهرههای قدیمی و کلاسیک جمهوری خواهان آمریکا است. هوک به نیروهای جدید تعلق داشت که در دولت ترامپ رشد کردند. آبرامز به جمع نئوکان تعلق دارد و از مدافعان پرشور اسرائیل در سیاست خارجی آمریکا است. مواضع شخصیاش علیه جمهوری اسلامی شبیه هوک است. اما تفاوت در روش فعالیت است. آبرامز به شیوههای فعالیت متعارف سیاسی و حزبی در آمریکا پایبند است. او روابط خوبی با جریان میانه دموکراتهای آمریکائی دارد.
وی در حال حاضر پژوهشگر بخش خاورمیانه شورای روابط اجتماعی آمریکا است، پژوهشکدهای که از دید آن دسته اپوزیسیون ایرانی که خواهان قرار گرفتن راهبرد براندازی در سیاست خارجی آمریکا بودند، متهم به لابیگری برای جمهوری اسلامی است.
البته طیف چپ حزب دمکرات روی آبرامز بشدت نظر منفی دارند و به دلیل سابقه وی در شهادت دروغ در کنگره آمریکا در پرونده ایران-کنترا وی را فردی فاقد صلاحیت برای تصدی گری مسئولیت دولتی میدانند.
اما آبرامز در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰١۶ آمریکا مخالف ترامپ بود و پیشبینی کرد که او شکست میخورد. او به صورت تلویحی متمایل به هیلاری کلینتون بود؛ به همین دلیل تیلرسون اولین وزیر خارجه ترامپ نتوانست او را در سمت معاون خود انتخاب کند.
در شرایط کنونی به نظر می رسد آبرامز رفتار متفاوتی نسبت به هوک در تعامل با مخالفان سیاسی ایرانی داشته باشد. دیدار های هوک به دلیل عدم شناخت از سیاست ایران باعث شد تا فضای تبلیغاتی کنترل نشدهای در اختیار بخشی از مخالفان سیاسی پرهیاهو ولی فاقد سابقه معتبر ایران قرار بگیرد که در عمل مانعی برای انجام مذاکرات شده بود. همچنین هوک به دلیل عدم تجربه عملا تحت نفوذی تعداد کم شماری از اندیشکدهها و فعالان سیاسی آمریکا قرار گرفته بود که حامی سیاست تغییر رژیم بودند و تقویت رضا پهلوی به عنوان رهبر مخالفان ایرانی را دنبال میکردند.
آبرامز دههها است که در خصوص تنظیم سیاست با ایران فعالیت میکند و شناخت به مراتب بیشتری دارد. اما مساله اصلی این است که وی تاثیری در تنظیم سیاستها ندارد. شرایط تغییر کرده و انتخاب او مانند تحولی که در سال آخر ریاست جمهوری جوج بوش رخ داد، این پیام را به آن دسته از اپوزیسیون ایرانی حامی سیاستهای سختگیرانه دولت ترامپ می دهد که انتظاری در خصوص تقویت براندازی از سوی دولت آمریکا نداشته باشند.
حضور وی در جریان سخنرانی رضا پهلوی در اندیشکده هادسون اتتفاقی عادی در سیاست ورزی و فعالیت اندیشکده ها در آمریکا است و حاوی معنای خاصی نیست. همان بزرگ نمایی که در خصوص اصل آن برنامه شد در این خصوص نیز تکرار شدهاست.
فضای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مستقل از اینکه چه نتیجه ای داشته باشد، تقویت کننده تغییرات سیاسی مردم بنیاد و نفی مداخله ناموجه خارجی خواهد بود.