اهم اخبار
news-details

اروپا و چین و چچن و امت اسلامی


در روزهای اخیر، اتحادیۀ اروپا در واکنش به نقض حقوق بشر در چین، چند تن از مقامات چینی و یکی از نهادهای این کشور را تحریم کرد. یک دیپلمات اتحادیه اروپا در این خصوص به خبرگزاری رویترز گفت: «این اقداماتِ محدودکننده علیه نقض جدی حقوق بشر توسط دولت چین اتخاذ می‌شود. مقام‌های چینی حقوق بشر را در قبال اقلیت مسلمان اویغور نقض می‌کنند و باید برای این منظور اقداماتی صورت می‌گرفت.»

کارشناسان حقوقی سازمان ملل می‌گویند دست‌کم یک میلیون مسلمان در اردوگاه‌های منطقۀ دورافتاده در غرب سین کیانگ بازداشت شده‌اند. چین همچنین متهم است که این اقلیت مسلمان را تحت شکنجه، کار اجباری و همچنین عقیم‌سازی قرار می‌دهد.

در سی و دو سال گذشته، این نخستین بار است که اتحادیۀ اروپا چین را تحریم می‌کند. تحریم‌های قبلی اروپا علیه چین، پس از فاجعۀ خونبار میدان "تیان آن من" صورت گرفته بود. در آن ماجرا حدود سه هزار معترض چینی ظرف چند ساعت در میدان تیان آن من کشته شدند. 

اروپا در سه دهۀ گذشته، موارد نقض حقوق بشر در چین را صرفا محکوم کرده بود. اعمال تحریم علیه این کشور به دلیل وضعیت مسلمانان اویغور، نشان‌دهندۀ اهمیت ویژه وضعیت غیرانسانی اویغورها برای اتحادیۀ اروپا است. واقعه‌ای هم‌تراز سرکوب میدان تیان آن من، و شاید هم مهم‌تر از آن. 

تحریم چین از سوی اروپا به دلیل نقض حقوق انسانی مسلمانان در حالی صورت می‌گیرد که رهبر جمهوری اسلامی در آخرین روزهای سال گذشته، در توجیه روابط حسنۀ جمهوری اسلامی با چین و روسیه، به آیات مشهور سورۀ ممتحنه استناد کرد و گفت: «ما از قرآن یاد گرفته‌ایم که با کسانی که با نظام اسلامی دشمنی نمی‌کنند خوش‌رفتاری کنیم. در سوره‌ی ممتحنه است که "لا یَنهیٰکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَلَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوِّا اِلَیهِم"؛ این کفّاری که با شما سر ستیزه ندارند، سر جنگ ندارند، عملاً با شما دشمنی نمی‌کنند، شما به اینها نیکی کنید، با اینها هم به قسط و عدل عمل کنید؛ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین. اِنَّما یَنهیٰکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِی الدّینِ وَاَخرَجوکُم مِن دِیـارِکُم وَ ظاهَروا عَلیًّ اِخراجِکُم اَن تَوَلَّوهُم. بنابراین آیه‌ی قرآن این را می‌گوید. این جور نیست که می‌گویند جمهوری اسلامی با همه سر ستیزه دارد؛ نخیر، ما با کسانی که با ما دشمنی نمی‌کنند -از هر دینی، از هر مذهبی- مشکلی نداریم، به اینها نیکوکاری هم می‌کنیم. تأکید اسلام مقابله‌ی با دشمنان است، کسانی که دشمنی می‌کنند، نه کسانی که دینشان با شما یکی نیست.»

در آیۀ مورد استناد رهبر جمهوری اسلامی، "لم یقاتلوکم فی الدین" دلالت دارد بر ستیزه کردن در کارِ دین. مثلا بهاالدین خرمشاهی آیۀ مذکور را چنین ترجمه کرده است: «خداوند شما را از کسانی که با شما در کار دین کارزار نکرده‌اند ... نهی نمی‌کند.» اما خامنه‌ای می‌گوید «ما از قرآن یاد گرفته‌ایم با کسانی که با نظام اسلامی دشمنی نمی‌کنند خوش‌رفتاری کنیم.» این تلقی از آیه، مساله‌ای دینی را به مساله‌ای سیاسی بدل می‌کند. 

دولت چین با نظام اسلامیِ ایران دشمنی نمی‌کند ولی مسلمانان اویغور را دقیقا به دلیل مسلمانی‌شان در تنگنا قرار داده است. اما حتی اگر برداشت سیاسی خامنه‌ای از آیۀ مذکور را بپذیریم و در دقت و صحت آن چون و چرا نکنیم، باز سوال اصلی باقی می‌ماند و آن اینکه "لا ینهیکم الله" در این آیه خطاب به چه کسانی است؟ یعنی وقتی آیه می‌گوید "خداوند شما را نهی نمی‌کند"، دقیقا چه کسانی را نهی نمی‌کند؟ مخاطب این "شما" چه کسانی‌اند؟

جمهوری اسلامی در پاسخ به این سوال، سیاست یک بام و دو هوا را اتخاذ کرده است. یعنی در پاسخ به سوال فوق، گاهی مفهوم "امت اسلامی" را پیش می‌کشد و گاهی به مفهوم "دولت-ملت" استناد می‌کند. مثلا در ماجرای چین و ایغورها، فرض جمهوری اسلامی این است که چین با دولت-ملت ایران رابطۀ خصمانه‌ای ندارد و مسالۀ اویغورها ربطی به ملت ایران و نظام اسلامی‌اش پیدا نمی‌کند. اما در درگیری اسرائیل و فلسطین و یا درگیری عربستان و حوثی‌های یمن و یا وقایع سوریه و بحرین، سیاست خارجی جمهوری اسلامی امت‌محور می‌شود. 

اینکه کجا سیاست خارجی ایران ملت‌محور باشد و کجا امت‌محور، برآمده از منافع سران نظام جمهوری اسلامی است نه توصیۀ مندرج در آیات ۸ و ۹ سورۀ ممتحنه. 

از آنجایی که مفهوم دولت-ملت در قرآن وجود ندارد، اگر سیاست خارجی جمهوری اسلامی مبتنی بر قرآن و امت‌محور باشد، قاعدتا ستم حزب کمونیست چین به مسلمانان این کشور (و یا سرکوب مسلمانان چچن از سوی دولت روسیه) به مراتب مهم‌تر از انقلاب مردم مسلمان سوریه علیه دیکتاتور سکولاری مثل بشار اسد است. 

اگر هم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ملت‌محور باشد، همان دلایلی که موجب می‌شوند حکومت ایران از هزینه دادن بابت بدرفتاری دولت‌های چین و روسیه با مسلمین اویغور و چچن اجتناب کند، قاعدتا باید مانع شکرآب شدن روابط جمهوری اسلامی با عربستان بابت تقابل ریاض و حوثی‌های یمن شود؛ چراکه مخدوش شدن روابط ایران با مهم‌ترین کشور جهان عرب، قطعا به سود منافع ملی ایران نیست. 

مادامی که معلوم نشود مخاطب واژۀ "شما" در آیۀ هشتم سورۀ ممتحنه کیست، می‌توان گاهی به این آیه استناد کرد و گاهی آن را نادیده گرفت. "شما" در این آیه یعنی کل مسلمانان به عنوان یک امت و یک پیکرۀ واحد؟ یا اینکه خطابی است به گروه‌ها و اقوام و اجتماعات مسلمان، بدون توجه به وضعیت سایر گروه‌ها و اقوام و اجتماعاتی که دینشان اسلام است؟

علی خامنه‌ای در ماجرای اختلاف هند و پاکستان بر سر کشمیر، جانب پاکستان را گرفته است. او ده سال قبل در پیامی به کنگرۀ حج، همدردی و همراهی با ملت کشمیر را جزو "وظایف بزرگ امت اسلام" قلمداد کرده بود و در اسفند ماه ۱۳۹۸  هم از دولت هند خواست که مانع مسلمان‌کشی در این کشور توسط هندوها شود. 

اگر ملاک حسن روابط با دولت‌های غیر اسلامی، دشمنی نکردن آنان با "نظام اسلامی" است، نظام سیاسی هند با نظام اسلامی ایران هیچ گاه خصومتی نداشته است. بنابراین خامنه‌ای باید در برابر سیاست‌های هند هم، همانند مورد چین، سکوت کند. اما اگر ملاک روابط حسنه با دولت‌های غیر اسلامی، پرهیز آنان از ستمگری در حق مسلمین است، خامنه‌ای باید علیه چین هم، مثل مورد هند، موضع‌گیری کند. 

کاملا پیداست که اگر جمهوری اسلامی از قدرت کافی برخوردار بود، سیاست خارجی‌اش در قبال چین هم امت‌محورانه می‌شد؛ چراکه رهبران انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی را مقدمۀ حکومت جهانی اسلام می‌دانند. 

آنچه موجب می‌شود خامنه‌ای دشمنی نکردن "کفار" با "نظام اسلامی" و نه با مطلق مسلمانان را دلیل حسن رابطۀ جمهوری اسلامی با برخی از حکومت‌های غیر اسلامی بداند، چیزی جز ضعف جمهوری اسلامی نیست. ضعفی که سیاستی دوگانه را در پی داشته که حتی‌المقدور مبتنی بر مفهوم "امت اسلامی" است و گاهی نیز به محدودۀ "ملت مسلمان ایران" یا "نظام اسلامی ایران" عقب‌نشینی می‌کند. 

عقب‌نشینی خامنه‌ای از سیاست خارجی امت‌محور در حالی صورت می‌گیرد که جمهوری اسلامی سیاست خارجی‌اش نه فقط محدود به تامین منافع ملی نبوده، بلکه به افق‌هایی فراتر از امت اسلامی هم نظر داشته است. مفهوم "مستضعفین" مبنای سیاست خارجیِ "فراتر از امت" در نظام جمهوری اسلامی بوده است. مبنای تئوریک حمایت جمهوری اسلامی از ونزوئلا و روابط حسنه‌اش با کرۀ شمالی و کوبا، اعتقاد به مفهوم "مستضعفین" است. بر این اساس از مستضعفین عالم باید حمایت کرد، حتی اگر جزو امت اسلامی نباشند. 

اما خامنه‌ای همان طور که در سیاست داخلی قید حمایت از مستضعفین را زد (آبان ۹۸)، در سیاست خارجی نیز هر گاه ضرورت ایجاب کند، قید حمایت از مستضعفین و امت اسلامی را می‌زند.

طنز ماجرا این‌جاست که سیاست خارجی جمهوری اسلامی، با ملاک‌های خود این نظام، منطقا باید ابتدا به منافع "ملت مسلمان ایران" بیندیشد، سپس به منافع "امت اسلامی"، و نهایتا به منافع "مستضعفین عالم". اما در شرایط فعلی، منافع "مستضعفین ونزوئلا" برای رهبر جمهوری مهم‌تر از منافع بخشی از "امت اسلامی" است که تحت ستم دولت چین قرار دارد.

آنچه این پرش از "امت اسلامی" به "مستضعفین عالم" و بی‌توجهی به اولی و توجه به دومی را توجیه می‌کند، چیزی جز "تئوری بقا" نیست. دفاع از امت اسلامی مستقر در چین به ضرر بقای "نظام اسلامی" ایران و دفاع از مستضعفین ونزوئلا به سود بقای این نظام است.     

 

 

مطلب فوق نظر نگارنده بوده و الزاما بیانگر دیدگاه هجا نیست.

اشتراک در شبکه های اجتماعی