اینها توصیف و تصویر ذهنی محمدمهدی اسماعیلی، وزیر پیشنهادی رییس جمهور منتخبِ دستگاه بیت رهبر ایران برای تصدی پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، است که در برنامه وی برای این وزارتخانه منتشر شده: «عرضه تولیدات ضد ارزش»، «ایجاد محیط مساعد برای توسعه و تعمیق حیاءزدایی، کشف حجاب و هجو ارزشها»، «تبدیل گالریها و نگارخانهها به پاتوق ضدانقلاب و جریان فرهنگی معارض انقلاب اسلامی»، «برگزاری برنامههای همسو با حراجیهای خارجی، بینسبت با هنر و هنرمند انقلابی» در زمینه هنرهای تجسمی، «ترویج سکولاریسم، تخریب انقلاب، ترویج سبک زندگی غربی، ترویج دیالوگهای رکیک و وقیحانه»، «همکاری با سفارتخانههای کشورهای بیگانه، قبحزدایی از کشف حجاب، انحراف و ابتذال در تالارهای خصوصی، حیاءزدایی از همجنسگرایی و تجمید از زنان بیحیاء» در هنرهای نمایشی و بسیاری موارد مشابه در سینما که البته در تمام هنرها یک بند مشترک وجود داد «اعطای فرصت بالندگی و مجوز به آثار هنرمندان مشهور اما معارض انقلاب اسلامی».
سیدابراهیم رئیسی که در دور قبل رقابتهای ریاست جمهوری برای جلب آرای بیشتر مردم و جوانان حتی حاضر شد کنار امیر تتلو، خواننده سبک هیپهاپ بنشیند، حالا پس از پیروزی در انتخاباتی بدون رقیب، فردی را بعنوان وزیر ارشاد دولت خود برگزیده که بیش از پیش پردههای ریاکاریاش را کنار میزند. محمدمهدی اسماعیلی که سِمتهایی همچون «معاون پژوهشی مرکز اسناد انقلاب اسلامی»، «مشاور فرهنگی و اجتماعی رئیس قوه قضائیه» و «مشاور فرهنگی تولیت آستان قدس رضوی» را در کارنامه دارد هنوز بر صندلی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی تکیه نزده، نوک پیکان تهمت و توهین خود را به سوی هنرمندان تئاتر، سینما، موسیقی و تجسمی نشانه رفته است.
اسماعیلی در برنامههای اعلامی خود از عبارات و ترکیبهایی استفاده کرده از دهه شصت به اینسو بین دولتمردان نظام چندان بهکار گرفته نمیشد و تنها بخش لمپن حاکمیت، تحت عنوان لباسشخصیها و مداحان معمولا به زنان، دختران و جوانان ایرانی با چنین عناوین و القابی توهین میکنند. گرچه به گمان فعالان فرهنگیِ داخل ایران، چنین رویکردی در مواجهه با اصحاب فضل و فرهنگ و هنر از هیچ مقام مسئولی در نظام ولایت فقیه که اصل را بر پیروی کورکورانه از منویات پیشوا میداند، امر بعیدی نیست، از این منظر تکلیف چهرهای تندرو که «معاون فرهنگی مرکز برررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در دولت نهم» یعنی همان دولت محمود احمدینژاد را در کارنامه ثبت کرده است جای خود دارد.
نکته قابل تامل اینجا است که محمدمهدی اسماعیلی برنامه هشتادوسه صفحهای خود را همزمان با ورود نیروهای افراطی طالبان به کابل، پایتخت افغانستان منتشر کرد و در قالب آن تولید آثار ضد ارزش و ضد فرهنگ توسط هنرمندان ایرانی را از جمله آسیبهای سالهای اخیر این عرصه دانسته که لازم است نظام با ایجاد موانع بیشتر در مرحله "اعطای" مجوز و ممنوعالفعالیت کردن افراد، همینطور افزایش سانسور و گسترش نظارت در برابر آنها بایستد. جالبتر آنکه اسماعیلی با صدای بلند فریاد میزند در بین ۷۰ اثر نمایشی رصد شده (دو سال است که به دلیل شیوع کرونا و ناتوانی نظام حاکم در مهار ویروس، سالنهای تئاتر تعطیلاند) ۲۹ نمایش به تخریب انقلاب و ترویج سکولاریسم پرداخته، ۵۱ نمایش القای ناامیدی کرده، ۲۵ نمایش مروج قانونگریزی و نمایش دهنده ناکارامدی نهادها بوده و ۳۹ نمایش ترویج کننده سبک زندگی غیر اسلامی. بگذریم از این که جمع آثار مورد اشاره عدد ۱۴۴ را نشان میدهد، نه ۷۰ و بهتر بود درصدبندی شود؛ اما مشاوران اسماعیلی ناخواسته از تهران قلب امالقری جهان اسلام، گزارش میدهند که از میان ۷۰ نمایش به صحنه رفته در پایتخت، (یعنی بین ۷۰ کارگردان، نمایشنامه نویس، بیش از ۳۰۰ بازیگر این نمایشها و دیگر دستاندرکاران هنرهای نمایشی در ایران) هیچکدام برای ارزشهای مد نظر نظام اسلامی تره هم خرد نکردهاند. همین رویکرد در تجسمی، موسیقی و سینما نیز مشاهده شده است. هیچیک از هنرمندان تراز اول کشور حاضر نیستند به تفکرات پوسیده و ایدئولوژی منحط نظام حاکم بر ایران امروز تن دهند، وگرنه باید در قالب نقاشی و مجسمه و فیلم و تئاتر جایی در بررسیهای وزیر ارشاد دولت سیزدهم به خود اختصاص میداد.
درست شبیه بازگشت طالبان به قدرت پس از بیست سال که با وحشت و فرار مردم و نگرانی جامعه فرهنگی افغانستان همراه شده اما در مقابل استقبال مسئولان جمهوری اسلامی را به دنبال داشته که با انتصاب ابراهیم رئیسی، شکلگیریِ "حکومت اسلامی" را در کنار "امارت اسلامی" جشن میگیرد، این اتفاق شاید برای مسئولان جمهوری اسلامی نشانه مثبت قلمداد شود، اما جامعه مدنی و فرهنگی ایران هرگز در برابر وضعیت بوجود آمده سر خم نخواهد کرد. چنانکه همایون اسعدیان، تهیهکننده و کارگردان سینما به سرعت نسبت به ادبیات و رویکرد طالبانی مندرج در برنامههای وزیر ارشاد تازه رسیده واکنش نشان داد و در صفحه اینستاگرامی خود نوشت «آقای اسماعیلی، برنامه پیشنهادی شما را خواندم. کمی دیر آمدهاید. همفکرانتان در این سالها آنقدر ما را خنداندهاند که نه دیگر حوصله خندیدن به این شوخیهای بیمزه شما را داریم، نه اشکی برای ریختن به حال خودمان... راستی خبر دارید دوستانتان وارد کابل شدند...؟ اینجا ایران است.»
«خانه تئاتر» نهاد صنفی شناخته شده هنرهای نمایشی در ایران نیز با انتشار بیانیهای اعتراضی نسبت به اظهارات و رویکرد افراطی گزینه وزارت ارشاد رئیسی واکنش نشان داده است «بنابر آنچه شما در ارزیابی و برنامههایتان نگاشتهاید، و با تهمتهایتان زحمتهای یارانِ رفته و خستهگانِ ماندهی ما را نادیده گرفتهاید، بیتعارف، ما، شما را جزماندیشی باورمند یافتیم که اصولش تغییر نمیکنند. اکنون با شما چگونه باید گفتگو کرد؟» نویسندگان این بیانیه در بخش دیگری نشان میدهند به نقش امنیتیهای پروندهساز در زیرمتن برنامههای وزیر ارشاد نیز پی بردهاند «شما گزارشها و آمارهای دولتِ سیاهی که عمرش بهپایان آمده، و صحت و سقم آن را هیچکس تأیید نمیکند، چماقی برای کوفتن بر فرق ما کردهاید! و دیگر این که این متنِ موهن و سراسر افترا و خائنانهای که علیه خانوادهی فرهیخته و بزرگانِ عرصهی هنر نمایش ایران نوشته شده را برای اطلاع به کدام «کمیسیون تخصصی» ارائه دادهاید؟ هشتسال ظلم و جفای دولت نهم و دهم بر خانوادهی تئاتر کم نبود، که هشتسال دولتِ به ظاهر: تدبیر و امید، اما در باطن: تزویر و دروغ از راه رسید؛ شانههایمان زیر بار فشارِ سانسور خم شد، کارگردانهای بزرگ و فرهیختهمان به قوهی قضاییه و پاسخگویی در برابرِ قضات فرا خوانده شدند، تهمتهای بعضی روزنامهها و خبرگزاریها که عزیزانی را به ارتباط با سفارتخانهها متهم کردند؛ باعث شد یکی از همین چهرههای جوان، سهسال حبس را تحمل کند تا بالاخره هفتهی پیش حکمِ بیگناهی و برائتِ ایشان صادر شود، اما دریغ از عذرخواهیِ قلمبهدستان مزدوری که با جان و آبروی هنرمندان بازی میکنند.»
محمد رضاییراد، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر در ایران نیز با ظرافت رد پای امنیتیها در برنامههای اسماعیلی را رصد کرده است «آقایی که قرار است وزیر ارشاد شود برنامههایش را اعلام کرده است، برنامههایی که تقریبا سطر به سطر از بولتنهای تاریکخانههای پنهان رونویسی شده است. ... از قول من به این وزیر جوان برسانید که: آقاجان، آقای عزیز، اگر قرار بود دستورالعملهای چون شمایی جواب بدهد، دستورالعملهای اسلاف شما در چهل سال گذشته جواب داده بود. من و امثال من چهل سال است که مسیر خودمان را میرویم (و باز خواهیم رفت) و شما و امثالتان چهل سال است در بیراهه مسدود خودتان درجا میزنید. که اگر درجا نزده بودید احتیاجی به این افاضات مکرر نبود که چهل سال است شنیدهایمشان. حقا که شما استاد برنده شدن در بازیهای باخت-باخت هستید.»
علاوه براین جمع زیادی از هنرمندان تئاتر ایران به ادبیات و ذهنیت موجود در این برنامه ۸۳ صفحهای انتقاد کردهاند. از جمله میتوان به یادداشت انتقادی علیاصغر دشتی، طراح و کارگردان شناخته شده تئاتر اشاره کرد. این هنرمند ادبیات بهکار رفته در متن مد نظر وزیر ارشاد دولت سیزدهم را نشان دهنده «فاصله نجومی» او با «فرهنگ و هنر» دانسته است. «آنچه که شما در حال استخراج آمار از آن هستی (تئاتر) را همکاران من – از پیر تا جوان با جان و دلشان و گاهی با دست و جیب خالیشان- ساختهاند؛ نه شما که هرگز در تاریکی هیچ سالنی به زلالی یک اجرا نگاه نکردهاید، و نه بولتن نویسانی که با مغزهایی ناپالوده، چرکنویسهایشان را در اختیار شما گذاشتهاند.»
این تنها چند نمونه از واکنشها به وزیر از راه نرسیدهی ابراهیم رئیسی است. با توجه به همسویی این جریان با گروهک تروریستی بازگشته به قدرت در کشور افغانستان، احتمالا در هفتهها و ماههای پیشِ رو باید منتظر بسته شدن فضای فعالیتهای فرهنگی در ایران باشیم؛ اما درعینحال اعتراض شجاعانه هنرمندان از حالا نشان میدهد در برابر عملکرد وزارت ارشاد و جریان باند امنیتی، مقاومتهای جدی فرهنگی هنری نیز شکل خواهد گرفت.