در دورۀ اول ریاست جمهوری احمدینژاد، بسیاری در داخل و خارج کشور منتقد سخنان افراطی احمدینژاد دربارۀ اسرائیل و آمریکا و غرب و اسلام و غیره بودند. در واکنش به این انتقادات، علی خامنهای مواضع رئیس جمهور محبوبش را "سیاست خارجی تهاجمی" نامید و با این نامگذاری، به تجلیل از مواضع احمدینژاد پرداخت.
واقعیت این است که رهبر جمهوری اسلامی در ادارۀ امور کشور نیز به "سیاست داخلی تهاجمی" اعتقاد دارد؛ چراکه او معتقد است انقلابیون از نفس افتاده، طی این چهار دهه به تدریج به سکولارهایی بدل شدند که موریانهوار درخت نظام اسلامی را از درون خوردهاند و به همین دلیل او به عنوان رهبر و مسئول اصلی حفظ نظام، در برابر آنها باید سیاستی تهاجمی را در پیش بگیرد تا عقب بنشینند یا از دایرۀ قدرت خارج شوند.
هم از این رو خامنهای که بیش از هر مقام دیگری باید پاسخگوی وضع موجود در دورههای گوناگون این ۳۲ سال اخیر میبود، همواره نقش منتقد وضع موجود را ایفا کرده است و طلبکارانه، مشکلات را به گردن زیردستانش میانداخت و خواستار پاسخگویی آنها در قبال نابسامانیهای موجود بود. بدون اینکه حاضر شود بپذیرد بسیاری از این نابسامانیها محصول سیاستگذاریهای خود او بوده است.
اما علیرغم این میل پایانناپذیر به تهاجم، آثار فجیع ممانعت خامنهای از ورود واکسنهای آمریکایی و انگلیسی به ایران، چنان بوده است که او و دستگاه تبلغاتی گستردهاش این روزها سخت در لاک دفاعی فرو رفتهاند. صداوسیما، خبرگزاریهای فارس و تسنیم، روزنامۀ کیهان و انبوهی از نشریات و سایتهای متعلق به جریان راست رادیکال، در یک هفتۀ اخیر کوشیدهاند دامن رهبری را از اتهام زمینهسازی قتل هزاران ایرانی در اثر ممنوعیت ورود واکسنهای آمریکایی و انگلیسی مبرا کنند.
در آخرین نمونه، روزنامۀ کیهان روز اول شهریور ۱۴۰۰ در "یادداشت روز" خودش با عنوان "داغ ما و رقص آنها"، مخالفان نظام جمهوری اسلامی را بابت افزایش آمار قربانیان کرونا در سال جدید به شادمانی سیاسی متهم کرده است. کیهان در حالی از داغ نظام در اثر شمار بالای قربانیان کرونا دم میزند که نه خامنهای و نه هیچ یک از نهادها و چهرههای نزدیک به وی، کوچکترین نشانهای از داغداری در این ایام سیاه و بینظیر در یکصد سال اخیر تاریخ ایران بروز ندادهاند.
صداوسیمایی که کرونا را در زمستان ۹۸ تحقیر میکرد و ناچیز میشمرد، اگر رسانۀ مسئولیتپذیری بود، بابت گزارشهای مضحک و غیر علمیاش دست کم عذرخواهی میکرد. اگر رهبر جمهوری اسلامی واقعا داغدار این همه جان از دست رفته بود، رئیس صداوسیما را بابت آن گزارشها از کار برکنار میکرد. اما خامنهای چطور میتواند چنین کاری بکند وقتی که خودش محکمتر از صداوسیما در کار تخفیف و ناچیز شمردن کرونا بود؟ عذرخواهی بابت ناچیز شمردن کرونا، کمترین کاری است که علی خامنهای در واکنش به مدیریت افتضاحش در ماجرای پر آب چشم "کرونا در ایران" باید انجام دهد.
کیهان با تکرار سخنان بدبینانه و توطئهاندیشانۀ خامنهای دربارۀ واکسن آمریکایی و انگلیسی در روز ۱۹ دی ۱۳۹۹، مجددا خواسته او را دلسوز ملت جلوه دهد. این روزنامه در همان ایام گزارشی مفصل در تایید سخنان خامنهای نوشت و سعی کرد با داد سخن سر دادن دربارۀ پارهای از تخلفات مالی و مالیاتی شرکتهای سازندۀ این واکسنها در آمریکا، واکسن آمریکایی را پدیدهای خطرناک جلوه دهد (رجوع کنید به گزارش کیهان در ۲۱ دی ۱۳۹۹ با عنوان "چرا نباید از آمریکا و انگلیس واکسن کرونا وارد کرد؟")
باید از این بلندگوی رهبر نظام پرسید این چه دلسوزیای بود که به مرگ چند ده هزار ایرانی طی هفت ماه اخیر منتهی شد؟ این دلسوزی، در بهترین حالت، محصول نادانی بوده است. اما کیست که باور کند قصه فقط "نادانی" رهبری و نیروهای تحت امرش است. الان که معلوم شده واکسنهای آمریکایی به شدت کارآمد و موثرند، چرا فرماندۀ کل سپاه پاسداران همچنان مخالف ورود واکسن آمریکایی است؟ چرا خامنهای علنا به او تذکر نمیدهد تا سایر مخالفان واکسن آمریکایی حساب کار دستشان بیاید؟ چرایش روشن است: خامنهای دلسوز خودش و نیروهای تحت امر خودش است نه دلسوز مردمی که در سالهای گذشته در ۲۰۰ شهر ایران فریاد "مرگ بر خامنهای" سر دادهاند.
کیهان نوشته است: «این تصور که اگر ممنوعیتی در این زمینه نبود، ایران میتوانست تعداد قابل توجهی واکسن از آمریکا یا انگلیس وارد کند، خیالی واهی بیش نیست.» این مدعا درست است. اما اولا همین مشکل هم تا حد زیادی ناشی از سیاست خارجی خامنهای است، ثانیا هر چقدر هم واکسن هم در زمستان سال گذشته وارد کشور میشد، غنیمت بود. هر یک نفری که از خطر مرگ نجات پیدا میکرد، بسیار باارزش بود چراکه به قول خود کیهان «ابتلای هر فرد به کرونا به معنای گرفتاری همان فرد نیست. اغلب، خانوادهها بهصورت گروهی مبتلا میشوند و فوت هر نفر به معنای داغدار شدن یک جمع است.»
وانگهی توضیحات جواد ظریف دربارۀ تلاش وزارت خارجه برای واکسن و مخالفت یک نهاد خاص با ورود واکسن خارجی، و نیز افشاگری رئیس ستاد مقابله با کرونا در تهران، به خوبی نشان میدهند که رهبری نظام اهتمامی برای ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به خرج نداده است. اگر چنین اهتمامی در کار بود و واکسنی به چنگ نمیآمد، تازه باید میرفتیم سراغ بحث سیاست خارجی نظام و اثرش در ناکامی در خرید واکسن آمریکایی. اما به رغم همین سیاست خارجی موجود، دولت بایدن از بهبود روابط با دولت روحانی استقبال میکرد و جمهوری اسلامی میتوانست در زمستان سال گذشته یا در بهار سال جاری، مقادیر قابل توجهی واکسن آمریکایی و انگلیسی خریداری کند.
حکومتی که تحریمها را دور میزند بلکه مختصری نفت بفروشد، اگر با اصل ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی مخالف نبود، میتوانست به هر طریق ممکن واکسن آمریکایی هم برای مردم تحت حاکمیتش بخرد. اما در آن ایام رهبر ایران و مجلس انقلابیاش دنبال بالا کشیدن فتیلۀ فعالیتهای هستهای بودند و دغدغهشان نه خرید واکسن که دشوارتر کردن بازگشت آمریکا به برجام، پیش از کسب امتیازات مد نظر نظام بود.
خامنهای در مذاکره با ۱+5 ناچار است برای بقای نظام دوباره نرمش قهرمانانه به خرج دهد. اگر این نرمش را در زمستان سال گذشته به خرج داده بود، واکسنهای آمریکایی و انگلیسی در بهار سال جاری میتوانستند وارد ایران شوند و امروز شاهد این وضع در سرتاسر کشور نباشیم.
کیهان مدعی است که آمریکا "در مقطعی" به کانادا هم واکسن نفروخته است. آن مقطع به هر حال سپری شده؛ اما سوال اساسی این است چرا کانادا گرفتار فلاکت کنونی ایران نشده است؟ دلیلش روشن است: چون بالاترین مقام سیاسی کانادا به طرز ابلهانهای دستش را بالا نبرد و فتوا نداد که "ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی به کشور ممنوع است."
در واقع قصه از این قرار است: فرد نادانی که به مهمترین نهادهای علمی جهان بدبین بود، با بدبینیاش مردم ایران را همچنان در معرض ویروسی بسیار کشنده نگه داشت.
خبرگزاری فارس هم بعد از کیهان مدعی شده است که رهبری فقط با واکسن تولید شده در آمریکا مشکل داشت و "واردات فایزر از دیگر کشورها مجوز مکتوب رهبری را داشت." بر این اساس، فارس میخواهد به مردم ایران بگوید هر چه دشنام و لعنت دارید، نثار سایر مقامات نظام بکنید و کاری به رهبری نداشته باشید. فارس ترجیح میدهد راجع به واکسن انگلیسی سکوت کند و فقط بحث واکسن آمریکایی را پیش بکشد. اما مسئله اساسی این است که خامنهای صریحا گفت ورود واکسن آمریکایی ممنوع است. او نگفت ورود واکسن تولید شده در آمریکا ممنوع است. واکسنهای آمریکایی هم فایزر و مدرنا بودند و ورودشان به ایران از هر جای دنیا، چه آمریکا چه اروپا چه شرق آسیا، ممنوع شد.
الان که نفرت ملی آشکاری متوجه خامنهای شده، کیهان مشغول تکرار مدعیات تکراری است بلکه رهبری نظام را از اتهامات بلاهت و جنایت تبرئه کند. فارس اما عقل بیشتری به خرج داده و با پناه بردن به "بازی با کلمات"، ترفند تازهای به کار بسته و امیدوار است مردم معنای "واکسن آمریکایی" را در سخنان خامنهای درک نکرده باشند و آن را صرفا به حساب واکسن تولید شده در آمریکا بگذارند و بگویند پدر دلسوز ما با واکسن آمریکایی تولید شده در آلمان یا کرۀ جنوبی مشکلی نداشت؛ فقط با واکسن آمریکایی تولید شده در آمریکا مشکل داشت!
در آن ایام، رسانههای اصولگرا مدام این ادعا را مطرح میکردند که واکسن فایزر در آمریکا و کشورهای اروپایی تلفات داشته است. مسئلۀ آنها این نبود که کدام کشور فایزر را تولید میکند. آنها در تلاش بودند که واکسن فایزر را از بیخ و بن ناکارآمد و به درد نخور جلوه دهند.
فارس و کیهان حتی اگر حرف صحیح میزدند و استدلالشان بینقص و درست بود، باز هم اکثریت مردم ایران قانع نمیشدند. همان طور که خامنهای به آمریکا بدبین است، اکثریت ایرانیان هم به خامنهای و صدر و ذیل نظام جمهوری اسلامی بدبین هستند. در چنین شرایطی، حتی معدود حرفهای حساب مقامات نظام هم به گوش ملت فرو نمیرود. چه رسد به اینکه در دفاع از رای نابخردانۀ خامنهای، دروغ و دغل را به هم بیامیزند و سخنانی بگویند که بطلانشان ناگفته پیداست.
بد نیست نگاهی بیندازیم به فرازهایی از گزارش کیهان در ۲۱ دی ۱۳۹۹، در توجیه ممنوعیت ورود واکسنهای آمریکایی و انگلیسی به ایران. کیهان دو روز بعد از سخنان خامنهای، برای موجه جلوه دادن دستور او، چنین نوشت:
«واکسن تولید شده توسط ستاد اجرایی فرمان امام در روزهای گذشته پس از موفقیت در تست های آزمایشگاهی و حیوانی وارد مرحله تزریق انسانی شد و تاکنون روند مطالعه بالینی آن رضایت بخش بوده است و امید است تا بهار و خرداد آینده واکسن تولیدی ایران به مرحله تولید انبوه برسد.
ساخت واکسن در کشورهای دیگر به طرز عجیبی تبدیل به وسیله ای برای برخی بازی های سیاسی و اهداف پشت پرده علیه کشورمان شد. یک روز هشتگ واکسن بخرید را به راه انداختند تا این طور وانمود کنند که ایران با بی توجهی نسبت به مردم خود و البته نخریدن واکسن آمریکایی از قافله واکسیناسیون عمومی کرونا عقب افتاده است و یک روز تن ندادن کشورمان به قوانین زورگویانه FATF را مانع خرید واکسن از سوی ایران و ظلم در حق مردم قلمداد کردند.
بسیاری از واکسن های موجود در دنیا به ویژه واکسن های غربی هنوز به طور واقعی امتحان خود را پس نداده اند و هر روز خبرهایی از مرگ عده ای در غرب به علت تزریق واکسن آمریکایی فایزر منتشر می شود.
برخی چهره های پزشکی و کارشناسان نسبت به خطرات واردات بی حساب و کتاب واکسن کرونا و لزوم اعتماد به واکسن های تولیدی کشورمان تاکید کرده بودند اما برخی خبرها از برنامه ریزی دولت برای واردات واکسن کرونا و حتی پیش خرید آنها منتشر شده بود ... جالب آنکه اخباری منتشر شد که برخی خیرین آمریکایی قصد اهدای ۱۵۰ هزار واکسن کرونای فایزر به ایران از طریق هلال احمر را دارند!
نتایج اخیر واکسن فایزر و مرگ ومیر چندین نفر پس از تزریق این واکسن در نروژ، پرتغال، ولز و... و برخی گزارش ها از فلج بیش از سه هزارنفر پس از تزریق واکسن کرونا در آمریکا یا افزایش شدید موج کرونا در سرزمین های اشغالی فلسطین علی رغم واکسیناسیون با سرعت بالا از طریق واکسن فایزر و برخی خبرهای دیگر بر اهمیت احتیاط در واردات چنین واکسنی تاکید می کند. نکته مهم اینکه به گزارش خبرگزاری ها، تزریق واکسن کرونای فایزر در آمریکا و انگلیس در حالی ادامه دارد که مواردی از مرگ و ابتلا پس از دریافت واکسن هر روز گزارش می شود. در حالی که آمار ابتلا به بیماری کرونا، به رقم ۸۹ میلیون و ۴۵۶ هزار و ۳۴۸ نفر و شمار تلفات این بیماری به رقم یک میلیون و ۹۲۴ هزار و ۹۶ نفر رسیده، خبرها درباره تاثیر واکسنهای تولید شده در غرب ناامیدکننده است.
با اینکه آمریکا در حال کار برای توزیع واکسن های کووید-۱۹ است، اما هیچ نشانه ای مبنی بر کاهش مبتلایان و جان باختگان در این کشور وجود ندارد و ویروس در برخی مناطق با سرعت نگران کننده ای پیش می رود. این آمار و ارقام از ابتلا و مرگ و میر در آمریکا در حالی است که بیش از ۶/۷ میلیون نفر در این کشور دوز اول واکسن کرونا را دریافت کرده اند.»
باید از کیهان و فارس پرسید که اگر مشکل ناکارآمدی ذاتی واکسن فایزر بوده، دیگر این دفاعیهتان چه فایدهای دارد که بگویید رهبری ورود واکسن آمریکایی تولیدشده در آمریکا را منع کرد و ورود واکسن آمریکایی تولیدشده در کشورهای دیگر را بلامانع دانست؟!
به هر حال این روزها میگذرد و سخنان سرشار از بلاهت خامنهای و فارس و کیهان به عنوان سیاهترین صفحات پروندۀ اندوهبار جمهوری اسلامی در تاریخ ثبت خواهد شد. ایرانیانی هم که از بحران ملی کرونا زنده بیرون بیایند، میتوانند با تامل در این همه کژاندیشی ایدئولوژیک، به تاسیس یک جامعۀ انسانی متکی به علم و دانش همت بگمارند.