ده سال پیش در چنین روزهایی فعالان شبکههای اجتماعی دنبال شناسایی چهرههایی بودند که سوار بر موتور به معترضان شلیک کردند. آنها چون امیدی به عدالت و رسیدگی قضائی نداشتند بر این باور بودند که شناساندن سرکوبگران باعث میشود در جامعه طرد و بیآبرو شوند. یکی از آن چهرههای شناسایی شده «حسن رعیت» بود که بعدها عکسهای او در کنار بابک زنجانی و حاج محمود کریمی (مداح مشهور) هم دست به دست میشد، مدیر عامل چند کارخانه بود و برای دور زدن تحریمها به دولت احمدینژاد کمک میکرد!
دیروز خبر رسید همان «حسن رعیت» بازداشت شد اما نه به اتهام دست داشتن در سرکوب معترضان سال ۸۸؛ بلکه به اتهام فساد ۳۷میلیون یورویی از طریق وام بانک صادرات و خارج کردن پول از کشور با ادعای وارادات کالا در حالی که هیچ کالایی به کشور وارد نشد.
خبرنگاری از ابراهیم رئیسی (رئیس قوه قضائیه) درباره پرونده او پرسید؛ او اگرچه وعده رسیدگی داد اما به روی خودش نیاورد کسی که این روزها را پیشبینی کرده بود ۹سال است که در حصر دوستانِ حسن رعیت است!
میرحسین موسوی ۱۳خردادماه ۸۸ در آن مناظرهی معروف خطاب به احمدینژاد گفت: تعطیلی سازمان برنامه و بودجه و شورای پول و اعتبار «عملا بانکها را تبدیل به حیات خلوت شما کرده. من میگویم این سیاست قجری است. مگر حکم قجری یا حاج میرزا آقا آغاسی چکار میکرده؟ یک خزانه داشته، دستش را میکرد توی این خزانه و به این و آن تخصیص میداده. آقا! شورای پول و اعتبار برای این است که بنده و شما را محدود بکند و نگذارد شما هر جور دلت خواست هزینه بکنید و نتیجه این بشود که دیوان محاسبات ما میگوید پولها گم شد یا به خزانه ریخته نشد. چند هزار تخلف شد».
بعد از انتخابات اما رهبری در خطبه نمازجمعه (۲۹خرداد۸۸) گفت «به رئیسجمهور نسبتهای خلاف دادند… ما که در جریان امور هستیم میبینیم میدانیم که اینها خلاف واقع است».
او که «در جریان امور بود» آیا میدانست که با «خلاف واقع» خواندنِ واقعیتها از حیات خلوت چه کسانی پشتیبانی میکند؟ اگر تمامقد پشت «سیاست قجری» نمیایستاد و نمیگفت «کش ندهید» آیا امثال حسن رعیتها و بابک زنجانیها مثل قارچ میروییدند؟ پاسخ این پرسش البته چندان پیچیده نیست: آن کس که تقلب را بصیرت و تحریم را نعمت میداند احمق نیست، تاجر است!