"تعداد زیاد مقامات ایرانی که دچار کرونا شدهاند نشان میدهد که این بیماری در ایران بسیار گستردهتر از آمار رسمی است."
فرض کنید شما در برابر یک سبد بزرگ سیب ایستادهاید و در حالی که نمیتوانید سیبها را ببینید اما میتوانید وارد شوید و یکی را بردارید. بیشتر سیبها خوشمزه هستند اما تعداد بسیار کمی از آنها فاسد شدهاند. دوست شما به شما اطمینان میدهد که اوضاع خوب است. شما چشمبسته دست میاندازید و یک سیب برمیدارید و میبینید پوسیده است. دوباره اقدام میکنید و این بار ۵۰ سیب برمیدارید و میبینید یک، دو، سه، چهار سیب فاسد دیگر. این بدان معنی است که سبد بزرگ سیب شما سیبهای فاسد زیادی دارد و دوست شما دروغ گفته است.
تا همین دیروز بر اساس آمار دانشگاه جان هاپکینز ایران ۶۵۶۶ مورد مبتلا به ویروس کرونا، یا تقریبا یک نفر از هر ۱۲۰۰۰ نفر جمعیت خود، را گزارش کرده است. اولین مورد کرونا در ایران ۱۹ فوریه گزارش شد و حالا ایران پس از چین با ۸۰۶۹۵ مورد و کره جنوبی با ۷۳۱۴ مورد در جایگاه سوم و بالاتر از ایتالیا با ۵۸۸۳ مورد است. اما آمار رسمی ایران دقیق نیست و احتمالا دولت تلاش کرده تا با پنهانکاری جلوی ناامیدی مردم را بگیرد.
شاید روزی که آیندگان داستان کرونا را بنویسند اینگونه شروع کنند: این بیماری در چین شروع شد اما در ایران برگشتناپذیر و غیرقابلکنترل شد. دانستن اینکه تعداد ایرانیهای درگیر با بیماری کرونا بسیار بیشتر از چیزی است که تاکنون فاش شده است به همه دنیا این پیام را میدهد که این بیماری بسیار فراگیرتر از چیزی است که آمارهای رسمی نشان میدهد.
اولین نشانه عدم صداقت حکومت ایران ۲۸ فوریه پدیدار شد، زمانی که معصومه ابتکار یکی از معاونان رییسجمهور اعلام کرد کرونا دارد. ابتکار یکی از مشهورترین مقامات ایرانی است که به دلیل نقش برجستهاش در گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی در سال ۱۹۷۹ حتی در غرب نیز شناخته شده است. البته این شهرت هیچ مصونیتی به او نمیدهد اما اینجاست که نخستین سیب پوسیده وارد سبد میشود.
اگر ویروس کرونا آنقدر نادر است که تا روز اعلام بیماری ابتکار فقط ۴۰۰ مورد از آن در ایران گزارش شده است، چقدر احتمال دارد یکی از بیماران یک سیاستمدار مشهور باشد؟ تازه خیلی زود سه اسم دیگر از مقامات ارشد حکومت ایران شنیده شد که نه تنها بیمار شدند بلکه کرونا جان آنها را گرفت: محمد میرمحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، حسین شیخالاسلام و هادی خسروشاهی، هر دو از دیپلماتهای سطح بالا. محمد صدر و رضا رحمانی از دیگر مقامات ایران هم هفته گذشته ابتلای خود به کرونا را به طور عمومی اعلام کردند. حتی رییس مجلس ایران به تازگی گفت نتیجه آزمایش ۲۳ نفر دیگر از نمایندگان مجلس هم مثبت است. دو نفر از آنها یعنی محمدعلی رمضانی و فاطمه رهبر جان باختند.
از نظر آماری تعداد سیبهای فاسد بسیار زیاد است. اما چرا حکومت ایران دروغ میگوید؟ انتخابات مجلس ایران به تازگی برگزار شد که در آن فقط کاندیدهای دستچین شده از طرف حکومت امکان شرکت داشتند. خیلی از مردم ایران برای نشان دادن مخالفت خود از رای دادن در این انتخابات خودداری کردند و با کاهش مشارکت در انتخابات تلاش کردند از مشروعیت حکومت کم کنند. حکومت ایران اما مدعی شد که آمریکا به کمک ویروس کرونا تلاش کرده تا مشارکت را پایین بیاورد. آنها همچنین گفتند هرکسی را که به انتشار شایعه درباره کرونا بپردازد مجازات خواهند کرد. ۴۳ درصد از مردم (بنا به آمار رسمی) رای دادند اما غافل از اینکه شیوع بیماری شروع شده است. شاید آنها میتوانستند با اعمال قرنطینه مسیر دیگری را بروند اما در عوض ایران به سوی فاجعهبارترین شیوع بیماری در تاریخ مدرن رفت.
به یاد داشته باشید که آمار رسمی ۶۵۶۶ مورد است اما شاخصهای دیگر نشان میدهد که افراد بیشتر
در ایران آلوده شدهاند:
میانگین همه تخمینهای بالا عددی حدود ۲ میلیون را نشان میدهد یعنی حدود ۲۵۰ برابر آمار رسمی و ۱۵ برابر کل موارد شناخته شده در دنیا. بر اساس مدلهای تخمینی، «تویت» به من گفت شیوع ویروس کرونا در کانادا ممکن است به ۵ تا ۱۰ درصد کل جمعیت هم برسد. این اعداد که متخصصان هم آن را دیدهاند نشان میدهد ایران ممکن است در این نقطه یا نزدیک به آن باشد.
آیا ایران واقعا ۲ میلیون شهروند مبتلا به کرونا دارد؟ شاید سیاستمداران چون حضور بیشتری در اجتماعات عمومی دارند بیشتر به کرونا دچار میشوند. اگر چنین است باید گفت برخی تخمینهای بالا، تعداد مبتلایان را بیش از واقعیت نشان میدهد. شاید هم سیاستمداران زودتر از بقیه بیماری را تشخیص میدهند و اقدامات مراقبتی را شروع میکنند. «ادوارد کپلان»، که در دانشگاه ییل در زمینه بیماریهای اپیدمی تحصیل میکند، به اعداد من نگاه کرد و گفت: بسیاری از سیاستمداران ایران پیرمرد هستند (میانگین سن اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام ۷۰ سال است) به همین دلیل بیشتر علائم کرونا را نشان میدهند و سهم بیشتری از ابتلا به این بیماری را نسبت به کل جامعه خواهند داشت. همچنین میتوان گفت این نمونه بیشتر مرتبط با تهران و قم است که بیشتر و زودتر از بقیه استانها درگیر چرخهی بیماری شدهاند.
موارد ناشناخته زیادی وجود دارد که ارزیابی این تخمینها را دشوار میکند، به همین دلیل کارشناسان مجبورند از زوایای مختلف دست به محاسبه بزنند تا با این فرض که خطاهای یک روش به روش دیگر ارتباطی ندارد به یک میانگین قابل قبول برسند. حتی اگر تخمینهای بالا دقیق نباشد، قطعا میتوان گفت شیوع کرونا در ایران از کنترل خارج شده است و مدیریت و کنترل آن از ظرفیت ایران و شاید هر کشور دیگری خارج است.
پیامهایی که در شبکههای اجتماعی از ایران میرسد به ویژه از طرف کارکنان بهداشت و درمان، نمیتواند من را قانع کند که اعدادم نادرست است. «دیوید فیسمان»، همکار دانشگاهی «تویت» در دانشگاه تورنتو، میگوید این ویروس پس از تردد مردم قم و تهران و با فرار آنها به شهرهای کوچکتر هم منتقل شده و در سراسر کشور پخش شده است. انتشار این اخبار سبب شده تا مردم محلی برخی استانها مانند مازندران خودشان برای جلوگیری از ورود سایرین به استان دست به کار شده و جادهها را ببندند.
شرایطی که پزشکان ایرانی توصیف میکنند، ناامیدکننده است. پرستاران مجبورند به دلیل کمبود امکانات از سفرههای یک بار مصرف به جای لباس و دستکش و ماسک استفاده کنند. آنها قسم میخورند که آمار رسمی غلط است. یک نفر در این باره نوشت: "فقط یک شب در بیمارستان بمانید تا بدانید درباره چه چیزی صحبت میکنم. اما اگر میخواهید زنده بمانید به خانه بروید و بیرون نیایید تا وقتی که شرایط عوض شود. جامعه ما این روزها بیش از امید به ترس نیاز دارد."
منبع:
* مجله آتلانتیک یکی از نشریات معتبر و پرسابقه در ایالات متحده امریکا است ولی این نکته به منزله صحت تمامی محاسبات یا تعمیم الگوهای عددی وآماری در جوامع مختلف نمیباشد. نویسنده بعضا از مدلسازیهای عددی استفاده نموده است که صحت علمی آن قطعی نیست اما در مجموع مقاله از نظر رویکرد و نمونه یابی و تعمیم، مورد قابل توجهی است.