دومین سهشنبه خاص به شبی درخشان برای جوبایدن کاندید پیشتاز حزب دموکرات تبدیل شد. وی توانست با قاطعیت در ایالت های میزوری، میشیگان، می سی سی پی، آیداهو پیروز شود. در ایالت واشنگتن نیز با شمارش ۹۵ درصد آرا، با فاصله ۲درصدی جلو است و به نظر میرسد پیشتازی را با اتمام شمارش آرای واریز شده به صندوقها حفظ کند، اگر اینگونه هم نشود در بدترین حالت خیلی نزدیک به رایهای سندرز خواهد بود. سندرز در داکوتای شمالی برنده شد که کمترین دلگیت (نماینده متعهد انتخاباتی: ۱۴) را داشت.
مهمترین حوزه رقابت میشیگان با بیشترین تعداد دلگیت (۱۲۵) بود که برنی سندرز در سال 2016 با فاصله کمی بر هیلاری کلینتون پیشی گرفته بود اما این بار با فاصلهی بیش از ۱۶ درصدی نتیجه را واگذار کرد. در واقع شکست در میشیگان کمر ستاد انتخاباتی سندرز را شکست و امیدها برای بازگشت به رقابت را نقش بر آب ساخت؛ بدینترتیب میشیگان به دروازهی خروج سندرز از رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری 2020 تبدیل شد. اما سنگینترین شکست در ایالت میسیسیپی رخ داد که سندرز نتوانست حتی حدنصاب ۱۵ درصدی کسب دلگیت را بهدست آورد. همچنین در ایالت واشنگتن که از لیبرالترین ایالتهای آمریکا است و در دوره قبل سندرز ۷۲ درصد آرای حزب دموکرات را بهدست آورده بود، اینبار در رقابتی شانه به شانه نتیجه را به رقیب واگذار کرد. برخلاف دوره قبل انتخابات در ایالت آیداهو را هم باخت، در حالی که در 2016 هیلاری کلینتون را شکست داده بود.
بایدن در سه شنبه 10 مارس هم موقعیت خود را به عنوان پیشقراول حزب دموکرات تثبیت کرد و هم مومنتوم بهدست آمده توسط هوادارانش را حفظ کرد. او توانست ائتلاف مهمی از سفیدپوستان با تحصیلات لیسانس به بالا، زنان، آفریقایی- آمریکاییها و اتحادیههای کارگری را پیرامون خود تشکیل دهد. همچنین اکثریت نسبی رایهای ساکنان حومههای شهر را نیز بدست آورد. حتی در بین سفیدپوستان بدون تحصیلات دانشگاهی و دانشجویان دوره کارشناسی نیز وی توانست فاصلهاش را با سندرز کم کند که عمدتا پایگاه اجتماعی حامی وی هستند. در بین کارگرها تقریبا رای سندرز و بایدن در میشیگان برابر بود. در حوزهی رایگیری که دانشگاه میشیگان در آنجا قرار دارد و سندرز تجمع بزرگی در این دانشگاه برگزار کرده بود اما نتیجه انتخابات نزدیک بود و سندرز تنها با فاصله کمی از بایدن پیشی گرفت. در کل افراد در رده سنی ۳۰ تا ۴۴ سال مطابق اکثر نظرسنجیها، بیشتر حامی معاون اول رئیس جمهور سابق آمریکا هستند. بایدن در بین لاتین تبارها و جوانان زیر سی سال کماکان درصد پایینی از حمایت را دارد اما درصد رایدهندگان جوان زیر ۳۰ سال در بین کل رایدهندگان پایینتر است و نسبت به سال 2016 نیز در مجموع کمتر در انتخابات شرکت کردند؛ به عنوان مثال در ایالت میشیگان در حدود ۷۰ درصد رایدهندگان در این رده سنی به سندرز رای دادند منتهی آنها در حدود ۱۴ درصد کل رایدهندگان را تشکیل میدهند. خروج الیزابت وارن برخلاف ادعای حامیان سندرز نه تنها به نفع کاندیدای مورد حمایت آنها نشد، بلکه بر عکس بیشتر رایهای حامی وارن به سبد رایهای بایدن اضافه شد در حالی که وی تا کنون به نفع هیچیک از دو کاندیدای اصلی حزب دموکرات سمتگیری نکرده است.
اضافه شدن زنان انرژی جدیدی به کارزار انتخاباتی بایدن بخشیده است. سه نماینده زن مجلس نمایندگان آمریکا چون الیز اسکاتلین، های استیون و برندا لارونس از وی پشتیبانی کردند. بایدن در ایالت های میشیگان، میسیسیپی و میزوری بیشتر از هیلاری کلینتون در سال 2016 از زنان رای گرفته است. برخی از فعالان زن محلی در میشیگان و دیگر ایالتها نیز بایدن را کاندیدای مورد حمایت خود معرفی کردند. در نظرسنجی خبرگزاری ای پی در شش ایالت یادشده، اکثریت زنان شرکت کننده بایدن را دارای شانس بیشتری در شکست ترامپ دانسته بودند.
اگرچه نرخ مشارکت در اکثر ایالتهای مزبور نسبت به دوره قبل افزایش یافته بود اما میزان رایدهندگان جوان نیز به طور نسبی کمتر شده بود. در ایالت میشیگان نرخ مشارکت تقریبا ۳۱ درصد افزایش پیدا کرد. در میسیسیپی و میزوری افزایش نرخ مشارکت به ترتیب ۱۷ و ۵ درصد بود. همچنین باید توجه داشت انتخابات در ایالت واشنگتن بر خلاف دوره قبل، دیگر به صورت «کاکِس» برگزار نشد. در شیوهی «کاکِس» که به آن «اجلاسی» یا «رایزنشی» هم میگویند، اعضا از نامزد مورد نظرشان به صورت علنی با بلند کردن دست حمایت میکنند اما در سیستم انتخاباتی «پریمیر» یا «مقدماتی» مشابه روال متعارف انتخاباتی، رای مخفی به صندوق ریخته میشود.
در کل سه شنبه شکست سنگینی برای سندرز بود و عملا پرونده امکان کسب حدنصاب کاندیداتوری را، عملا برای او بست. او در آستانهی تصمیمگیری مهمی قرار دارد که در آینده چگونه عمل کند. تصمیم وی در عدم صحبت بعد از روشن شدن نتیجه انتخابات نشانگر نیاز وی برای مشورت برای تصمیمگیری سخت و مهم است. او فعلا تصمیم گرفته است تا به کارزار ادامه داده و به جای انتخاب شدن تمرکزش را بر بعد ایدئولوژیک و گفتمانی بگذارد وسعی کند بایدن را به سمت توجه به بیمهی همگانی در امریکا و اصلاح نظام قضایی و مجازات در آمریکا بکشاند. بر خلاف فضاسازیها، او در ایالتهای صنعتی آمریکا عمدتا نتیجه انتخابات را واگذار کرد. شعار وی مبنی بر انتقاد از تجارت آزاد و حمایت از طبقه کارگر و خود را در کنار و برای آنها نامیدن نتیجه محصلی در بر نداشت و وی نتوانست حمایت اکثریت جامعه کارگری و اتحادیههای کارگری آمریکا را بهدست آورد. در ميدان سياست عملی، حرف و شعار ملاك نيست بلكه واقعيت ميدانى و نظر واقعی جامعه هدف مهم است؛ بايد ديد اقشار مختلف اجتماعی از جمله كارگرها چگونه راى مىدهند. درمجموع جنبش اجتماعی مد نظر وی به جنبش فراگیر اجتماعی ارتقاء نیافت اگرچه در ایجاد توازن در جامعه آمریکا و بهبود عدالت اجتماعی بی تاثیر نیست. تجارب سیاسی در دنیا و موازین علم سیاست نشان میدهد در انتخابات نمیتوان صرفا با اتکا به حمایت جوانان برنده شد.
بایدن با تاکید بر اینکه کارزار انتخاباتیاش از همیشه زندهتر است و امیدآفرینی برای حامیانش و ضرورت تمرکز بر وحدت دموکراتها، دست دوستی و کمک به سمت سندرز دراز کرد تا با کمک همدیگر ترامپ را شکست دهند. بزرگان حزب دموکرات نیز انتظار دارند که دیگر فضا از رقابت درون حزبی خارج شده و به سمت همگرایی و انسجام در رقابت بینحزبی تحول یابد. تصمیمگیری در این خصوص با سندرز است که آیا هنوز میخواهد با حمله به بایدن و بیان نقاط آسیب وی، مانع از کسب حد نصاب کاندیداتوری توسط وی شده و روی سوپر دلگیتها در نشست انتخاباتی حزب دموکرات حساب باز کند یا اینکه با واقعیت کنار آمده و با در نظر گرفتن هدف بزرگتر به انسجام حزب دموکرات کمک کند. او ۴ سال پیش این تصمیم را با پذیرش انتقادی کاندیداتوری هیلاری کلینتون پذیرفت. رشد کارزار انتخاباتی بایدن و بهخصوص توانایی وی در متحد کردن اقشار متنوعی از جامعه آمریکا همانند مردان سفید و کارگران فاقد تحصیلات دانشگاهی و ساکنان حومهی شهرها که کلینتون در چالش جلب نظر آنها انتخابات سراسری 2016 را باخت، زنگ خطر را برای ترامپ به صدا در آورده است.