شیوع ویروس کرونا که فرا گیر اعلام شد هموطنی از نگارنده سٌوال کرد «فکر نمیکنی این کار خودشونه؟» پاسخ دادم مقصودت از خودشون چه کسانی هستند. گقت «نمیدونم، یکی میگه کار چینیهاست. بعضیاهم میگن زیر سر آمریکائیها، اسرائیلیها یا انگلیساست.» به انگلیسا که رسید یاد «دائی جان ناپلئون» ایرج پزشکزاد افتادم و سکوت کردم. دائی جان ناپلئونیسم بدین مفهوم که وقایع نامطلوب یا خطرناک سیاسی را توطئه دشمن فرض کنیم در فرهنگ سیاسی ایران سوابقی دیرینه دارد. حداقل در دو قرن اخیر مستبدّین بلامنازع ایران جملگی دائی جان ناپلئون بودند.
شاه و خمینی در سمت رهبران بلا منازع تفاوتهای ارزشی، کرداری و رفتاری داشتند ولی نوشتهها و مصاحبات آنان نشان میدهد که در دو مورد شبیه یکدیگر بودند: ۱- در تصمیمات مربوط به کشورداری هرگز اشتباهی نکردند؛ ۲- هر واقعه سیاسی داخلی که قدرت آنان را به چالش میکشید تو طئه بیگانگان بود و هر فردی که از آنان انتقاد میکرد عامل خارجی یا فریبخورده خارجی بود. با وجود این تاریخ غمانگیز، شیوع یک ویروس فراگیر را توطئه دانستن حتّی دائی جان ناپلئون را متعجّب میکند.
در طی چهل سال گذشته رهبران، ارگانها و رسانههای فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران دائی جان ناپلئونیسم را چنان تبدیل به ابزاری برای توجیه فساد و خشونت کردهاند که توطئهبینی در امور فراگیرتر از هر زمانی شده است. در آمریکا نیز دائی جان نا پلئونیسم کارنامه قابل ذکری دارد. از آغاز تاریخ این کشور عناصر دست راستی مذهبی و سکولار در تلاش برای بیاعتبار کردن روشنفکران و فعّالین طرفدار برابری نژادی، جنسی، مذهبی و قومی از تئوریهای توطئه استفاده کردهاند. این واقعیّت انگیزه روانشناسان و جامعهشناسانی بوده و هست که چند و چون جذّابیت و استفاده ابزاری از تّئوریهای توطئه را مورد بر رسی قرار دادهاند.
این مطالعات نشان میدهند که وقایع و تحوّلات غیرمنتظره بخشهائی از مردم را چنان گرفتار ضعف و آسیبپذیری فکری میکنند که تٌئوریهای توطئه تبدیل به مُسکّن آنها میشود. پذیرش دستهای پنهان و کاسهای زیر نیمکاسه دیدن در وقایع نامطلوب تبدیل به آگاهی از اسرار میشود. ترامپ و ارگانهای تبلیغاتی دست راستی در آمریکا گرمایش زمین را، علیرغم اجماع دانشمندان، توطئه طرفداران ایده جهانشمولی میدانند. سنجش افکار نشان میدهد که حدود ۳۰ درصد مردم آمریکا این بینش را میپذیرند. حزب جمهوریخواه نیز به دلیل حمایت از منافع کمپانیهای نفت و ذغال سنگ گرمایش زمین و مسائل محیط زیست را جدّی نمیگیرند. تصمیم ترامپ در خروج آمریکا از توافقنامه پاریس در مورد تغییرات آب و هوا از حمایت اکژیت جمهوریخواهان بر خوردار بود.
دانلد ترامپ تنها رئیس جمهور آمریکا است که همه منتقدین و مخالفین خود را دشمن مینامد و مدّعی است که جملگی علیه او توطئه میکنند. او در دروغگوئی و غلو کردن هیچ حد و مرزی نمیشناسد و وقتی که نشریّات و روزنامهنگاران معتبر دروغهای او را فاش میکنند، ترامپ مقالات آنان را اخبار جعلی (fake news) مینامد و تلویزیون (Fox News) و دیگر برنامههای رادیوئی و شبکههای مجازی دست راستی ادعاها و پرخاشگریهای او را تائید میکنند. صاحبان و گویندگان این رسانهها شباهت زیادی به حسین شریعتمداری و روزنامه کیهان او دارند. لذا تعجّبآور نیست که در چهار سال اخیر بازار دائی جان ناپلئونیسم در أمریکا به شکل بیسابقهای گرم شده است. باید افزود که گسترش رسانههای اجتماعی در گرمی این بازار نقش مهمّی دارند.
پی بردن به این امرکه مهار انتقال ویروس کرونا از فرد به فرد فاصله گرفتن اجتماعی افراد از یکدیگر را ضروری میکند و الزام مردم به پیروی از این روش به بروز مشکلات بیسابقه اقتصادی میانجامد، رهبران چین، ایران و آمریکا بحران حاصله از فرو پاشی اقتصاد و ادامه خطر ویروس را برای موقعیت سیاسی خود چالشی بغرنج دیدند و تصمیم گرفتند که واقعیت را از مردم پنهان کنند، به این انتظار که عمر ویروس کوتاه باشد.
دولت چین سازمان بهداشت جهانی را از عمق فاجعه مطلع نکرد و اوّلین پزشکی را که در باره فرا گیر بودن ویروس اظهار نظر کرد دستگیر نمود. این پزشک بعد از آرادی از زندان مبتلا به ویروس کرونا شد و فوت کرد. رئیس جمهور آمریکا، همصدا با ولی فقيه ایران، شیوع ویروس کرونا را حقّه (hoax) یا توطئه دشمن نامیدند و به هشدار پزشکان و پژوهشگران بیماریهای مسری اعتنا نکردند. سر انجام وقتی که ویروس بیاعتنا به مومن و کافر و مرزهای جمکران و برج ترامپ (Trump Tower) در سطح جهان فراگیر شد، ترامپ و خامنهای با اکراه به کارشناسان تمکین کردند و به این نتیجه رسیدند که ویروس کرونا دائی جان ناپلونیسم و عوامفریبی را به بنبست کشانده است. البتّه جانشین امام غایب اجنّه را مقصّر دانست ولی هنوز معلوم نیست که شعار مرگ بر اجنه مورد تائید امام غایب قرار گرفته باشد.
در پایان لازم است ذکر کنم که استفاده از دائی جان ناپلئون پزشکراد در این مقاله نیت استعاری دارد، نه مقایسهای. چرا که شخصيّت داستان پزشکزاد مردی ساده لوح، حسّاس و نوعی دن کیشوت ایرانی است، حال آنکه ترامپ و خامنهای خود شیفتگان روانپریشی هستند که با اخلاق و معنویّت بیگانهاند و برای حفظ قدرت خود در استفاده از اصل «هدف وسیله را توجیه میکند» هیچ محدودیّتی قائل نیستند.