آیتالله خامنهای با حضور در جلسه مجازی ستاد مقابله با کرونا، ضمن برخورد تبلیغاتی با عملکرد جمهوری اسلامی در مدیریت بحران زیستی ویروس کرونا، کدهایی در خصوص بازگشایی مساجد در شبهای قدر در ماه رمضان صادر کرد.
البته او در خلال صحبتهایش تصریح کرد که «هیچ پیشنهادی در این باره ارائه نمیکنم و تابع نظر و تشخیص کارشناسی ستاد ملی مبارزه با کرونا هستم» اما عمل کردن به نظر کارشناسی را به متخصصانی مشروط کرد که «حقیقت و ضرورت دعا و توسل را درک میکنند»!
این سخنان تناقضنما با توجه به برجستگی «رفتار دوگانه» در سمتگیریهای علنی رهبری جمهوری اسلامی و پیچیدگی و فریبکاری حاکم بر هندسه کلام وی با هدف بازگشایی سریع مساجد در نقاط قرمز کشور ایراد شد.
پیام دستور کدوار و دوپهلو در واکنش سریع سعید نمکی بیشتر نمایان شد که به یکباره و فوری «از دستیابی به راهکار مناسب برای حضور مومنین مشتاق به مساجد با رعایت دستورالعملهای محکم خبر داد». در ادامه نیز تولیتهای آستانهای مقدس ایران بیانیهای صادر کرده و آمادگی خود را برای برگزاری مراسم شب قدر طبق دستورالعملهای بهداشتی لازم اعلام کردند.
این موضعگیری برگ تأیید دیگری از مسئولیتگریزی رهبری است که خواستهاش را بدون پذیرش مسئولیت و بیان صریح بر نظام سیاسی تحمیل میکند تا نظام جمهوریاسلامی نظامی استثنایی باشد که در آن قدرتمندترین فرد نظام نه پاسخگوست و نه مسئولیت اقدامات حکومت را میپذیرد، در حالی که مسئولان و نهادهایی که در ظاهر مسئولیت دارند، فاقد اختیارات و قدرت لازم هستند!
سمتگیری رهبر جمهوری اسلامی، آخرین حلقه از زنجیرهای از فعالیتهایی است که در ماه رمضان برای پایان دادن به تعطیلی مساجد و آغاز عبادتهای جمعی در ماه رمضان شکل گرفت. ابتدا منصور ارضی در مسجد ارک بنای نافرمانی را گذاشت و برای چند روز بیاعتنا به ممنوعیتها مراسم دعاخوانی را برگزار کرد که در نهایت متوقف شد.
سپس حجت الاسلام عباس رفعتی نائینی، سخنگوی آیت الله علیرضا اعرافی مدیر حوزههای علمیه که از نیروهای نزدیک به بیت رهبری است، در نامهای سرگشاده به روحانی خواهان تجدیدنظر در سیاست بسته شدن مساجد و بقاع متبرکه شد و در اظهار نظری عجیب مدعی شد کارشناسان وزارت بهداشت در جلسه ستاد مقابله با کرونا سهم مراکز مذهبی در اشاعه ویروس کرونا را کمتر از نیم درصد ارزیابی کردهاند! او خواهان عذرخواهی حسن روحانی به دلیل بستن زیارتگاهها شد.
در ادامه آیتالله سیدمحمدمهدی میرباقری از فقهای نزدیک به خامنهای و عضو مجلس خبرگان به میدان آمد و مدعی شد در مورد کرونا بزرگنمایی میشود و او این ویروس را چه طبیعی باشد و چه دستساز انسان، زمینهساز رویارویی تمدنی غرب علیه اسلام معرفی کرد! و خواهان توجه خاص و متفاوت پزشکان ایرانی از نسخههای تجویزی سازمان بهداشت جهانی شد. میرباقری سالهاست که مدعی ضرورت تبعیت علم از مبانی معرفتی اسلام است تا گونه ویژهای از قبیل علم شیمی اسلامی و یا فیزیک اسلامی خلق شود!؛ البته او تا کنون جز حرفهای شعاری هیچ تولید قابل اعتنایی در عرصه علمی نداشته است.
به نظر میرسد مقاومتهای اولیه که منجر به تأخیر در بسته شدن مراکز مذهبی بخصوص در شهر قم شد و نقش انکارناپذیری در گسترش بیماری کووید-۱۹ داشت، اکنون به بازگشایی زودهنگام این مراکز تغییر جهت داده است. گویا متولیان امر تصور کردهاند که زنجیره انتقال ویروس کرونا کند شده و الان دیگر برای آنها هزینه چندانی ندارد تا خواهان بازشدن مساجد و زیارتگاهها شده و بار دیگر نقش دعا، توسل به ائمه شیعه و شفاعت آنها در حل مشکلات جسمی و روحی انسانها را برجسته کنند؛ تا به این ترتیب آسیبی که به برداشتهای غالب در فقه شیعه دوازده امامی رسیده بود، جبران شود!
البته آنها در میانه راه تسلیم شدند چون کاملاً و به صورت عینی نادرستی ادعای مصونیت حرمها در برابر کووید-۱۹ معلوم میشد. حال تصور میکنند خطر گذشتهاست، لذا برای رونق دوباره متاع خود در جستجوی انداختن بار تقصیرها بر دوش دولت و وزارت بهداشت و کلاً مسئولانی هستند که به زعم آنها باوری به تأثیر مناجات و برخی باورهای مشهور شیعه اثنی عشری ندارند.
باور به شأن فرا انسانی امامان و بزرگان شیعه دوازده امامی و کرامات گذشته و حال آنها حلقه مشترک بین نگرش سنتگرایی و بنیادگرایی اسلامی است. جمهوری اسلامی از سوی بخشی از نیروهای سنتی مذهبی جامعه تحت فشار بوده و به نوعی مشروعیت مذهبیاش به دلیل تعطیلی موقت مراکز مذهبی مورد چالش قرار گرفته است. اما بنبست الهیات سنتی شیعه فقط پاسخگوی دستور عملی خامنهای برای بازگشایی سریع مساجد نیست؛ بلکه عناصر قدرت-بنیاد و هویتی و اقتصادی نیز مطرح هستند.
شبهای قدر و کلا ماه رمضان یکی از دو موعد بزرگ طلاب شیعه برای تبلیغ در کل کشور و سخنرانیهای مذهبی است که هم درآمد مالی برای آنها دارد و هم گفتمان مورد نظرشان را ترویج میکنند. جمهوری اسلامی با کنترل منابع مذهبی بخش عمده اعزام روحانی و طلبه در موعدهای مذهبی را در اختیار گرفتهاست. تعطیلی مساجد در کل ماه رمضان آنها را از این فرصت اقتصادی، سیاسی و گفتمانی محروم میکند.
اما عامل اصلی که برای نهاد ولایت فقیه مشکلساز است، زیر سؤال رفتن پایههای فقه امامیه است. در صورتی که یکی از شالودههای این مکتب یعنی توسل، عبادات جمعی و آئینهای نمایشی به اهداف مورد نظر منتهی نشده و یا امکان بروز نداشته باشند، آنگاه صحت و درستی تئوری ولایت فقیه که بر اساس یک روایت ضعیف از احادیث امامان شیعه است، بیشتر مورد تردید و شک قرار میگیرد؛ بنابراین خامنهای با آگاهی از این تنگنا بستهماندن بیشتر امکان مذهبی را به مصلحت نمیبیند.
در این چارچوب او با عبور کشور از نقطه اوج بیماری کووید-۱۹، زمان را برای باز کردن مساجد مناسب ارزیابی کردهاست منتهی باز جانب احتیاط را رعایت کرده تا مسئولیتی در صورت بروز مشکل متوجه او نشود، در عین حال اگر اوضاع بسامان شد، اعتبارات به حساب او گذاشته شود. همچنین در سطح نظری و گفتمانی نیز پذیرای بنبست الهیات شیعه نشود و به اصطلاح عامیانه شتر دیدی ندیدی! مشکل بستن مراکز مذهبی نیز کار غلطی بوده که متخصصان غربزده و بی اعتقاد به سنتهای شیعه دوازده امامی بر نظام و جامعه مذهبی کشور تحمیل کردند!
به این ترتیب وجه دیگری از بیاعتنایی عامدانه رأس هرم قدرت جمهوری اسلامی به حفظ جان و سلامت مردن و قربانی کردن آنها در پای نگرشهای ادئولوژیک و هویتطلبانه و منافع سیاسی روشن میشود.