تعداد بالا وبیسابقه آتشسوزیهای گسترده و کاهش مدت زمان توالی آنها در ماههای گذشته شک و تردید نسبت به غیرطبیعی بودن آنها را به میزان زیادی افزایش داده است.
در بین آنها دو آتشسوزی گسترده در نزدیکی مجتمع صنعتی-نظامی در خجیر و تأسیسات هستهای نطنز برجستگی بیشتری دارند. ارزیابی تصاویر ماهوارهای و بررسیهای کارشناسی صحت ادعای مقامات مسئول در جمهوری اسلامی ایران در تقلیل و کوچکسازی آنها به آتشسوزی را رد کرده و بر وقوع انفجارهای شدید صراحت دارد.
البته در مورد نطنز شورای امنیت ملی ایران در موضعگیری مبهم و دوپهلو به دلایل امنیتی علت وقوع حادثه را به آینده نامعلوم موکول کرد. این موضعگیری که شبیه واکنشهای انکارآمیز نظام در برابر حملات موشکی و هوایی ارتش اسرائیل به مراکز نظام در سوریه است، تردیدها نسبت به خرابکاری بودن اتفاق را بیشتر کردهاست.
پیشتر سازمان انرژی اتمی ایران با تأخیری ۱۰ ساعته حادثه را اعلام کرد و مدعی شد که یک سوله در حال احداث در مرکز غنیسازی «شهید احمدی روشن» دچار سانحه شده است.
همچنین برخی از منابع که ترافیک شبکه اینترنت در ایران را رصد میکنند، فاش ساختند که همزمان با حادثه اینترنت استانهای مرکزی و جنوبی کشور برای چند ساعت قطع شده و یا سرعت آن کاهش زیادی پیدا کردهبود. البته بعد از تأخیری چند روزه، بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی پذیرفت که حادثه در مرکز مونتاژ سانتریفوژها رخ داده و آسیبهای جدی به تجهیزات و وسائل زدهاست.
تیتر روزنامه وطن امروز که بازتاب دهنده افراطیترین بخش نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی است که حادثه نطنز را «پاتک هستهای» نامید، همچنین نقش بستن «اسرائیل نابود میشود» بر صفحه اول روزنامه رسالت به عنوان تیتر اول و مطلب خبرگزاری ایرنا که فرض عملیات تخریبی با منشأ خارجی را برجسته کرده و ضرورت تغییر در سیاستهای راهبردی و دفاعی نظام را گوشزد ساخته بود، دیگر نکاتی هستند که امکان اقدام خرابکارانه را محتمل میسازد.
سه نفر از مقامات مطلع در مصاحبه با خبرگزاری رویترز بدون اینکه اسامی آنها منتشر شود، مدعی وجود عملیات تخریبی سایبری شدند؛ البته آنها مدرکی دال بر تأیید ادعای خود نکردند.
غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل، در گفتوگو با برنامه ویژه خبری صدا و سیما در این خصوص گفته اگر که ثابت شود، عملیات خرابکاری سایبری بوده واکنش نشان میدهیم. در عین حال جلالی اظهار داشته که عمده این حوادث به دلیل رعایت نکردن مسائل ایمنی است.
اگرچه دولت های اسرائیل و آمریکا نقش داشتن در این حوادث را رد کردند، اما رصد کردن شرایط و بررسی سوابق گذشته این فرضیه را قوت میبخشد که اتفاقات یادشده خرابکاری با طراحی دولتهای خارجی بویژه دولت اسرائیل بودند. در این میان بر عهده گرفتن مسئولیت «انفجار» توسط «یوزپلنگان وطن» نکته جدیدی است که در موارد گذشته مشاهده نشده بود.
انتشار مقالهای بدون نام نویسنده در وبسایت «نور نیوز» که گفته میشود نزدیک به علی شمخانی دبیر شورای امنیت ملی است و باز انتشار آن در رسانههایی چون ایرنا، ایلنا و ایسنا نیز نشان میدهد این فرضیه مورد توجه بلوک قدرت در ایران نیز است و احتمالاً آنها به مصلحت نمیبینند رسماً موضوع را اعلام کنند
در بخشهایی از این مقاله با اشاره به پخش برنامه تلویزیونی «تهران» در اسرائیل که به ماجرای جاسوسیهای متقابل دولتهای ایران و اسرائیل در شکلی تخیلی میپردازد، گفته شدهاست: « عبور از هنجارهای جهانی، مفهومسازی و تولید ادبیات در موضوع ضربهزدن به مراکز هستهای تبعات جبرانناپذیری را برای صلح و امنیت بینالمللی بدنبال دارد».
در ادامه دولت اسرائیل این چنین تهدید شدهاست:
«اگرعرصههای تقابل از خطوط قرمز عبور کرده و وارد حوزههایی شود که به صورت بالقوه امکان به خطر انداختن امنیت و سلامت منطقهای و جهانی را دارد» در آن صورت «نمیشود مدلهای تخیلی چون "سریال تهران" را به خورد جامعه جهانی داد».
بررسی فنی عکسها از محل صدمه دیده احتمال انفجار را بیش از گزینه حمله هوایی مورد ادعای ایدی کوهن خبرنگار اسرائیلی و خرابکاری دیجیتالی مورد ادعای برخی از مقامات حکومتی میکند. طبق نظر برخی از کارشناسان انتساب سانحه به «خرابکاری سایبری» برخوردی شتابزده و خام است.
رویارویی سایبری از طریق هک و خرابکاری دیجیتالی سالهاست به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم بین جمهوری اسلامی و اسرائیل و آمریکا در جریان است. برخی از آنها علنی شده و برخی نیز از سوی دو طرف مخفی نگه داشتهشدند. اخیرا روزنامه واشنگتنپست گزارشی را منتشر کرد که جمهوری اسلامی تلاش ناموفقی در ایجاد اختلال در یک تأسیسات آبی اسرائیل داشته و دولت اسرائیل نیز در واکنش سیستم کنترل بندر شهید رجایی در بندر عباس را برای ساعاتی مختل ساخت. یک مقام مسئول در بندر شهید رجایی این ادعا را رد کرد و ولی پذیرفت «اختلالهایی در سامانههای رایانهای بندر شهید رجایی به وقوع پیوست که میتواند ناشی از حمله سایبری باشد». اما شواهد موجود برای در نظرگرفتن سانحه نطنز در زنجیره عملیات متقابل خرابکاری سایبری ضعیف هستند و بیشتر به نظر میرسد شاید مکمل عملیات فیزیکی بودهاست.
نشریه نیویورک تایمز به نقل از یک مقام اطلاعاتی در خاورمیانه که نامش را بنا به درخواست وی فاش نکرده، اعلان کرده که انفجار در سایت نطنز در نتیجه قرار دادن یک دستگاه انفجاری درون تأسیسات بود. به گفته وی این انفجار، اغلب مناطق روی زمین تأسیسات هستهای نطنز را نابود کردهاست. محل انفجار محتمل مرکز مونتاژ سانتریفوژ بود که در آنجا قطعات مختلف سانتریفوژها ترکیب شده و بعد از بالانس شدن آماده قرار گرفتن در آبشارهای تولید سوخت هستهای میشدند. این مرکز دو سال پیش افتتاح شد. در این مرکز غنیسازی صورت نمیگیرد و همچنین مواد منفجره و یا دارای قابلیت اشتعال بالا در آن وجود ندارد که عملیات سایبری باعث انفجار در سطحی بشود که افراد زیادی در فاصلههای دور با مرکز غنیسازی نطنز صدای آن را شنیده بودند.
حجم تخریب امکان بمبگذاری از طریق عوامل نفوذی را تأیید میکند. اتفاق مشابهی نیز در مرکز صنایع موشکی حکومت در خجیر رخ داد که نوع شعلههای دود و حجم تخریب نشانگر انفجار شدید در داخل شبکه تونلی بود.
سازمان انرژی اتمی نیز تأیید کرده که زمان سانحه هیچیک از بازرسان پادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در محل حادثه حاضر نبودند و مکان یادشده حاوی مواد هستهای نبوده است.
این مسائل نشان میدهد که عملیات در نظنز خیلی حرفهای و دقیق؛ و به نوعی هدفگذاری شده بود که تلفات انسانی نداشته باشد، مشکلی برای نظارت آژانس انرژی اتمی بینالمللی ایجاد نکند، منجر به تشعشعات اتمی نشود و از همه مهمتر آسیب جدی به گسترش قابلیتهای برنامه غنیسازی اورانیوم بزند که جمهوریاسلامی میخواهد از آن به عنوان اهرم فشار بر اروپا جهت اجرای تعهدات برجامیاش استفاده کند.
جمهوری اسلامی بر اساس برخی از گزارشها در حال آمادهسازی برای وارد کردن سانتریفوژهای نسل پیشرفته آیآر ۸ به مدار تولید و افزودن بر شمار نسل آیآر ۶ است که زنجیره ۳۰ تایی از آنها در آبان سال ۹۸ در مرکز غنیسازی نطنز نصب و آغاز به کار کرد. این سانتریفوژها سرعت و حجم غنیسازی را چند برابر سانتریفوژهای موجود افزایش میدهد.
البته به نظر میرسد در صورت راستی این فرضیه، عملیات در سطح هشدار بوده و مقدمه حرکت بزرگتری در صورت نادیده گرفتن اخطار از سوی حکومت باشد. جمهوری اسلامی هم به دلیل حساسیت ماجرا از موضعگیری سریع اجتناب ورزیده و از ناحیه واکنش سریع احساس خطر کردهاست. برای جمهوری اسلامی اعلام مبهم حادثه هزینه کمتری از پذیرش رسمی خرابکاری دارد که ناگزیر فضا را به سمت تشدید تقابل میبرد که در مقطع فعلی احتمال تحقق خواست حکومت در تحقق تحریمهای تسلیحاتی را ضعیفتر می سازد. البته حکومت به صورت غیر مستقیم و غیررسمی هشدارهایی به دولت اسرائیل و آمریکا داده که آستانه تحملش رو به اتمام است که به نظر میرسد هدفی بازدارنده را فعلاً دنبال میکند.
متغیر مهم سانحه نطنز اعلام تشکیل گروه «یوزپلنگان وطن» است که اطلاعات دقیقی از عملیات بلافاصله بعد از وقوع انفجار ارائه داد. فقط محل عملیات را کاشان اعلام کرد که غلط بود. ولی با توجه به اینکه جمعیت کلیمیهای ایران بیشترین حضور در کاشان را دارند، میتواند این ادعا پیام خاصی داشته باشد. این گروه هیچ سابقه قبلی نداشت و به یک باره مطرح شد. ممکن است یک نام خلقالساعه و موقت باشد که برای پوشش عملیات خارجی بوده و دیگر کاربردی در ادامه ندارد.
اگرچه شباهتهایی بین مواضع این گروه با سمتگیریهای سازمان مجاهدین خلق وجود دارد، ولی سازمان فوق مشارکت در اتفاق را تکذیب کردهاست. اگرچه نمیتوان انتساب این گروه به جریانهای افراطی در اپوزیسیون را به صورت مطلق منتفی دانست، اما احتمال بیشتری وجود دارد که واقعاً گروهی از نیروهای سابق و لاحق امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی تشکیل شده باشد که در خدمت سازمانهای امنیتی اسرائیلی و یا آمریکایی است. البته با توجه به سابقه همکاری این نهادها ممکن است اسرائیلیها چنین نیرویی تشکیل داده باشند و سیا نیز در جریان گرفته باشد.
با توجه به حجم زیاد نفوذ نهادهای اطلاعاتی غربی و اسرائیلی تا جایی که دفترچه حاوی صورت جلسه محرمانه مربوط به فعالیتهای هستهای در اختیار آنها قرار گرفتهبود، ربودن بیش از ۵۵ هزار صفحه و فایل دیجیتال در قالب ۱۸۳ سیدی از «یک آرشیو اتمی» در شورآباد و خارج کردن موفقیتآمیز آنها از کشور و همچنین نفوذ در جاهای حساس امنیتی و راهبردی نظام تشکیل چنین گروهی دور از انتظار نیست.
وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه در دو دهه گذشته دفعات متعددی مدعی کشف و خنثیسازی شبکه جاسوسی شدهاند که البته در برخی موارد معلوم شده که ادعاهای آنها غلط بوده و متهمان مجبور به اعتراف اجباری شده بودند.
حال به نظر میرسد استمرار نشت اطلاعاتی از نهادهای حساس و اسناد محرمانه نظام حاکی از وجود یک حفره عمیق پرناشدنی در ساختار امنیتی نظام است که بر خلاف برخی از تحلیلها هدف اثرگذاری بر سیاستهای نظام و تشویق به تندروی را دنبال نمیکند بلکه اهداف ضداطلاعاتی و خنثیسازی و یا اخلال در فعالیتهای ستیزهجویانه و ماجراجوییهای جمهوری اسلامی را تعقیب میکند.
ادبیات بهکار رفته در موضعگیری «یوزپلنگان وطن» با موضعگیریهای جاسوس پناهندهها در دوران جنگ سرد ((defector تطبیق دارد که معمولاً اقداماتشان را در همکاری با دولتی که از سوی حکومت مستقر «متخاصم» محسوب میشود، در قالب احساسات ناسیونالیستی توجیه میکردند که شر بزرگی را از سر کشور دور کرده است.
اعلام تشکیل این گروه و بیانیه آنها احتمال تداوم فعالیت را تقویت میکند که برنامهای پشت سر این اعلام وجود دارد؛ به گونهای که برخی از سازمانهای اطلاعاتی خارجی یک نیروی عملیاتی در داخل خاک ایران شکل دادهاند که دسترسی خوبی به جاهای حساس دارد؛ به این ترتیب هشدار جدی به جمهوری اسلامی داده شده که ماجراجویی هستهای و خروج از خطوط قرمز اسرائیل و آمریکا تحمل نمیشود و نظام در درون ساختار امنیتی و نظامیاش آسیبپذیر است.
این اتفاق اگر رخ داده باشد و نیروی فوق دارای توانایی عملیاتی دامنهدار باشد نه تنها برای نظام جمهوری اسلامی ناخوشایند و مشکلساز است، بلکه پیامد منفی برای امنیت ملی ایران در درازمدت نیز دارد.