اهم اخبار
news-details

علی حاتمی از «مدار» خارج بود، ناصر تقوایی هم!


علی حاتمی از «مدار» خارج بود، ناصر تقوایی هم!

کاوه سپهری

مدیر شبکه سه تلویزیون جمهوری اسلامی بعد از مدتی غیبت تلاش کرد دوباره به صدر خبرها بازگردد. در حقیقت اگر به زمان کوتاه بر سر کار آمدن علی فروغی با حمایت بستگان پرنفوذش توجه کنیم؛ نام او فقط در یک مورد، یعنی «کودتا علیه عادل فردوسی‌پور» تهیه‌کننده و مجری خوشنام برنامه‌های ورزشی تلویزیون شنیده شده است، به‌طوری‌که گروهی معتقدند حذف فردوسی‌پور تنها ماموریت مدیر نزدیک به غلامعلی حداد عادل بوده و او پس از انجام وظیفه محوله از سوی جریان‌های درون بیت رهبر ایران، برنامه‌ دیگری ندارد.

فروغی پیش از حضور در شبکه سه و راه‌انداختن غائله پرحاشیه حذف فردوسی‌پور، انگار وجود خارجی نداشت. چنانچه شاهد بودیم این بی‌نام و نشانی بعد از برکناری مجری پرطرفدار هم ادامه پیدا کرد تا اینکه ظرف چند روز گذشته دوباره تصمیم گرفت درباره فردوسی‌پور اظهارنظر کند. طبق انتظار صحبت‌های چهره منتسب به جریان افراطی درون نظام این‌بار نیز به‌گونه‌ای بود که واکنش افکار عمومی و فعالان فضای مجازی را به دنبال داشت.

« از میزان تخصص ایشان آگاه بودیم اما کار ایشان از مدار خارج شده بود و دیگران هم نگاه می‌کردند و می‌گفتند زمانی که یک نفر به‌خاطر محبوبیتش می‌تواند از مدار خارج شود و کسی هم به او چیزی نگوید، پس ما هم می‌توانیم همین کارها را انجام دهیم و این‌گونه صداوسیما از هم می‌پاشید.»

اگرچه فروغی منظور خود از کلیدواژه «مدار» را روشن نمی‌کند، اما سابقه مدیران نظام کیش شخصیت اسلامی،‌ بخصوص کارنامه چهار دهه‌ای عملکرد چهره‌های منتخب رهبر ایران در راس این سازمان عریض‌ و طویل واجد این نکته است که کلیدواژه مورد نظر، هربار به خواست و سلیقه مدیران تا حدی تغییر کرده اما آنچه هرگز تغییری نداشته، حذف نیروهای حرفه‌ای و کار بلد بوده است.

یک روز بعد از این اظهارات، غلامرضا کاتب عضو ناظر مجلس دهم در شورای نظارت بر صداوسیما با اشاره به آنچه فروغی مطرح کرد گفته است «هیچ مورد و شکایتی از آقای فردوسی‌پور به شورای نظارت بر صداوسیما نشده بود. خود آقای فردوسی‌پور بعد از اینکه عزل شد به شورای نظارت بر صداوسیما شکایت کرده بود، اما هیچ شکایتی علیه برنامه نود و عادل فردوسی‌پور از سوی مردم، ارگان‌ها و شخصیت‌های سیاسی نشده بود.» واکنشی که تا حدی به شائبه‌ صدور دستور حذف فردوسی‌پور توسط ارگانی بالاتر از مجلس و هر نهاد سیاسی دیگری قوت می‌بخشد.

روش حذفی صداوسیما در برخورد با افکار متفافت البته برکسی پوشیده نیست اما همزمانی‌ بیان دوباره مواضعی از این دست با سالگرد درگذشت علی حاتمی، کارگردان خوشنام سینمای ایران، یادآور تکرار چندین‌باره یک زخم تاریخی است. زخمی بر روح هنرمندانی مانند حاتمی که در «مدار» ایدئولوژی افراطی مدیران صداوسیما قرار نگرفتند و به همین دلیل مثل او که یکی از مهمترین ساخته‌هایش یعنی سریال «هزاردستان» را خط به خط و سکانس به سکانس زیر تیغ سانسور دید، حذف  یا سانسور شدند. 

محمد هاشمی رفسنجانی که از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۲ ریاست صداوسیمای جمهوری اسلامی را برعهده داشته، اردیبهشت ۱۳۹۹درگفتگویی با روزنامه اعتماد خاطره‌ای نقل می‌کند که به خوبی بیانگر است. «به نظر من وقتي اهداف از يك مركزيت برخوردار نباشد و شاهد يكپارچگي در رويكردها نباشيم هر كس به راهي مي‌رود. اگر امكانات در اختيار ديگراني قرار بگيرد آنها از امكانات در جهت ذهنيت و پيشينه خودشان استفاده مي‌كنند. مثالي مي‌زنم؛ زمان شاه سريالي به ‌نام «جاده ابريشم» به قلم آقاي علي حاتمي از نويسندگان و كارگردان توانا نوشته شد. در همين اثنا انقلاب به وقوع پيوست و كارگردان فرصت ساخت پيدا نكرد، بعد از انقلاب وقتي من رياست صداوسيما را برعهده داشتم آقاي حاتمي به سازمان آمد و درخواست مجوز ساخت داد. سناريو را به شوراي طرح و برنامه سپردم، آنها هم بعد از مطالعه گفتند اين سناريو رضا شاه را به عنوان جاده ابريشم تمدن ايران جديد قرار داده و حاصل كار چنين نگاهي است. بعد با آقاي حاتمي قراري گذاشتم و با ساخت مخالفت كردم؛ گفتم امروز ديگر انقلاب شده اگر مايل باشيد، مي‌توانيد سناريو را تغيير دهيد و بسازيد. ايشان هم پاسخ داد، سناريو را زمان شاه نوشته‌ام، زمان شما مي‌سازم و در دولت بعد پخش مي‌كنم. منظورش اين بود كه حالا تا سريال ساخته شود احتمالا جمهوري اسلامي سرنگون مي‌شود و جايش دولت ديگري مي‌آيد. مدتي گذشت و برخلاف نظر ايشان نظام جمهوري اسلامي باقي ماند و با اقتدار بيشتر هم ادامه داد و كسي نتوانست سرنگونش كند. آقاي حاتمي دوباره مراجعه كرد و گفت زحمت كشيده‌ام، مي‌خواهم بسازم. در نهايت با پذيرش تغييرات مد نظر، سريال «جاده ابريشم» تبديل شد به سريال «هزاردستان» كه فجايع حكومت‌هاي قاجار و پهلوي را نشان مي‌داد.»

 هاشمی صحبت‌های خود را با جمله‌ای درست مشابه آنچه علی فروغی درباره فردوسی‌پور بیان کرد پایان می‌دهد. «وقتي نظارت وجود داشته باشد اين طور خروجي مي‌دهد ولي وقتي كار رها باشد، افراد فكر مي‌كنند هر كار دلشان بخواهد، مي‌توانند انجام دهند.»

داریوش ارجمند مهر سال ۱۳۹۸ در گفتگویی که به مجادله با بهروز افخمی انجامید، پشت پرده حذف ناصر تقوایی از پروژه «کوچک جنگلی» را اینطور توضیح داد «گفتند ما که می‌خوایم ۵۰ میلیون خرج این سریال کنیم ترجیح می‌دیم که یکی از بچه‌های خودمون، بچه‌های حزب‌الله، این کار رو بکنه» بهروز افخمی که در آن زمان از مدیران گروه فیلم و سریال تلویزیون بود، پس از حذف تقوایی این مجموعه را کارگردانی کرد. مشهور است که در جلسات رایزنی حل اختلاف بین تلویزیون و کارگردان، هرجا که تقوایی قصد صحبت داشته، افخمی و هم‌کیشانش برای بهم ریختن جو جلسه "صلوات" می‌فرستادند.

تقوایی در مصاحبه‌ای گفته بود: «افخمی و رفقایش تاریخ نخوانده بودند و می‌خواستند یک میرزای صرفا متشرع علم کنند».

سیمای نظام اسلامی از این نمونه‌ها بسیار دارد؛ محمد هاشمی رفسنجانی و علی فروغی تنها دو روی یک سکه‌اند به فاصله چهل سال. امروز بر اکثریت جامعه ایران روشن است که انتظار شایسته‌سالاری با ادامه استقرار رژیم کیش شخصیت سازگاری ندارد، از «مدار»که  خارج باشید "بچه‌های حزب‌الله" به اشاره‌‌ای حذفتان می‌کنند. شمار چهره‌های علمی، هنری، ورزشی و فرهنگی به حاشیه رانده شده در داخل کشور و هزاران نیروی فکری مهاجرت داده شده! را مرور کنید تا بار دیگر ببینیم چند میلیون ایرانی فرهیخته در خیل خارجان از «مدار» قرار می‌گیرند.

 

      نمیباشد  این یادداشت تنها نظر شخصی نگارنده است و بیان کننده نظر همبستگی جمهوری خواهان

اشتراک در شبکه های اجتماعی