مدیریت فقهی و واکسن غربی و فقیه جاهل
کاووس شرزین
علی خامنهای در سخنرانی جدیدش اعلام کرد که دولت ایران حق خرید واکسنهای آمریکایی و انگلیسی کرونا را ندارد. این منع از سوی خامنهای در حالی صورت گرفت که دولت روحانی در پی خرید واکسن فایزر بود.
منع مذکور همچنین در حالی صورت گرفت که سازمان بهداشت جهانی مجوز استفاده اضطراری از واکسن فایزر را تایید کرده است. پیش از آن نیز سازمان غدا و داروی آمریکا، افدیای، مجوز اضطراری برای تزریق این واکسن را تایید کرده بود. این سازمان همچنین مجوز استفاده از واکسن کرونای شرکت مدرنا را نیز صادر کرده است. علاوه بر آمریکا، بریتانیا نیز مجوز استفاده از واکنس کرونای آکسفورد-استرازنکا را صادر کرده است.
با توجه به سطح علمی بالاتر کشورهای پیشرفته غربی در قیاس با سایر کشورهای دنیا، قاعدتا انتظار میرود واکسنی که از سوی نهادهای علمی آمریکا و بریتانیا تایید شده، کاراتر از واکسن تولید شده در کشورهای غیر غربی باشد و یا دست کم کاراییاش کمتر از واکسنهای غیر غربی نباشد.
اما فارغ از این انتظارات، تایید یک واکسن به معنای موثر بودن و بیخطر بودن آن است و این کار علیالقاعده در صلاحیت نهادهای علمی است. وقتی نهادهای علمی کشورهای پیشرفتهتر دنیا کارایی یک یا چند واکسن را تایید کردهاند و سازمان جهانی بهداشت نیز مجوز استفاده از این واکسنها را صادر کرده باشد، طبیعتا عقل سلیم حکم میکند سایر کشورهای دنیا نیز از چنین واکسنهایی استفاده کنند تا از شر مرگ و میر ناشی از کرونا رها شوند.
اما رهبر جمهوری اسلامی صرفا به این دلیل که به آمریکا و انگلیس "بدبین" است، با خرید واکسن کرونا مخالفت کرده است. مخالفت خامنهای با خرید واکسنهای تولید شده در غرب در حالی صورت گرفته که دولت ایران در پی خرید این واکسنها بود. تلاش دولت برای خرید این واکسنها معنایی ندارد جز موافقت فنی و تخصصی نهادهای علمی دولت با خرید این واکسنها.
بنابراین معلوم نیست خامنهای بر پایه کدام دلیل علمی، با خرید واکسنهای آمریکایی و انگلیسی مخالفت کرده است. خامنهای البته به آمار بالای مرگ و میر کرونا در آمریکا اشاره کرد و همین را دال بر ناکارآمدی واکسن فایزر گرفت؛ اما او ظاهرا در مقام جدل است و توجهی به این نکته ندارد که واکسیناسیون مردم در برابر کرونا در کشور 328 میلیون نفری اخیرا شروع شده است و مرگ و میر این ایام را نمیتوان به حساب ناکارآمدی واکسنهای تولید شده در آمریکا گذاشت. ضمنا تا کنون بیش از یکونیم میلیون نفر در بریتانیا در برابر کرونا واکسینه شدهاند. در اسرائیل نیز بیش از ده درصد مردم واکسینه شدهاند. بنابراین قرار نیست ما ایرانیها موش آزمایشگاهی غربیها باشیم. آنها پیش از ما واکسیناسیون را شروع کردهاند.
مخالفت خامنهای با خرید واکسن آمریکایی و انگلیسی کرونا، نشانه فقدان "مدیریت علمی" در جمهوری اسلامی ایران است. حتی اگر واکسنهای مذکور ناکارآمد باشند، اعلام این موضوع ابتدا بر عهده نهادهای علمی مربوطه در آمریکا و بریتانیاست. پس از آن، سازمان جهانی بهداشت باید ناکارآمدی این واکسنها را اعلام کند. نهایتا، نهادهای علمی دخیل در تصمیمگیریهای دولت ایران، باید اعلام کنند که تحقیقات و بررسیهایشان نشان داده است واکسن فایزر و یا واکسن آکسفورد بیاثر یا خطرناکند.
اما در حالی که هیچ یک از این نهادهای علمی خارجی و داخلی چنین مدعایی را مطرح نکردهاند، یک فقیه صرفا به دلیل بدبینی خودش به جهان غرب، 80 میلیون ایرانی را از امکان استفاده از واکسنهای تولید شده در پیشرفتهترین کشورهای دنیا محروم میکند.
بسط ید فقیه حاکم در بستن دست دولت برای خرید این واکسنها، نشانه غلبه تام و تمام "مدیریت فقهی" بر "مدیریت علمی" در جمهوری اسلامی ایران است.
فضای سیاسی حاکم بر این نیز به گونهای است که احتمالا هیچ یک از پزشکان حاضر در ساختارهای رسمی جمهوری اسلامی حاضر نمیشوند چیزی در نقد سخنان خامنهای بگویند. اینکه یک فقیه نادان و جاهل چیزی بگوید و جامعه پزشکی در برابرش ساکت بمانند، از یکسو نشاندهنده مدیریت فقهی و فقدان مدیریت علمی در ایران است، از سوی دیگر استالینیسم حاکم بر "رژیم خامنهای" را نشان میدهد.
خامنهای چند سال قبل در دیدار با برخی از چهرههای دانشگاهی، گفته بود من استالین نیستم که چیزی بگویم و از شما بخواهم در تایید آن نظریهپردازی کنید. اما واقعیت این است که علی خامنهای سالهاست که چنین رویهای دارد. او الان در نفی واکسنهای آمریکایی و انگلیسی کرونا سخنی گفته و از فردا رسانههای تندروی ایران با زید و عمرو به عنوان "چهرههایی علمی" مصاحبه میکنند و آنها نیز مشتی خزعبل سر هم میکنند در تایید فرمایشات حکیمانه مقام معظم رهبری.
ایزوتسو، قرآنشناس برجسته ژاپنی، به این نکته ظریف اشاره کرده است که در قرآن "نادان" و "جاهل" یکی نیستند. در قرآن نادان کسی است که واقعا نمیداند اما جاهل کسی که میداند اما همچنان بر باطل پامیفشارد.
خامنهای به عنوان یک آخوند، قاعدتا آشنایی چندانی با علم جدید ندارد و از او انتظار نمیرود چیزی درباره موثر و بیخطر بودن یک واکسن بداند. تا این جای کار البته مشکلی نیست. واکسنشناسی از دایره معلومات اکثر شهروندان و حتی اکثر ساینتیستها بیرون و امری کاملا تخصصی است. اما وقتی معتبرترین نهادهای علمی و تخصصی دنیا یک یا چند واکسن را تایید میکنند و یک فقیه همچنان با استفاده از آن واکسنها مخالف است، این مخالفت معنایی جز عبور از نادانی به جهالت ندارد.
اداره جوامع پیچیده و تخصصیشدۀ دنیای مدرن، کار فقها نیست و مدیریت فقهی عمدتا در بستر "نادانی" شکل میگیرد و پیش میرود. اما اگر فقیه حاکم سلیمالنفس و گریزان ز نادانی باشد، میتواند پس از مشورت با کارشناسان، ولو با تاخیر، به رای و موضع صواب برسد. ولی اگر ایدئولوژی غربستیزی هم به فقه سنتی اضافه شود، سنتگرایی ایدئولوژیک شکل میگیرد و فقیه حاکم به ورطۀ "جهالت" سقوط میکند. چنین سقوطی، عین از دست رفتن کارآمدی حکومت و حکمرانی خوب است؛ وضعیتی که در دوران حاکمیت 42 سالۀ فقها بر ایران، اظهر من المشس بوده و عیانیست که حاجت به بیان ندارد.
مطلب فوق نظر نگارنده بوده و الزاما بیانگر دیدگاه هجا نمی باشد