پیشدرآمدی بر انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰
کمتر از ۱۰ هفته به سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری باقی ماندهاست. انتخابات این دوره ویژگیهای خاصی دارد که مهمترین آن سرد بودن فضای مقدماتی انتخابات است.
در ادوار انتخاباتهای ریاست جمهوری سابقه نداشته است که در فاصله زمانی کمتر از سه ماه به روز انتخابات تا این اندازه افکار عمومی نسبت به انتخابات بیاعتنا باشد. همچنین جناحهای سیاسی نیز فعالیتهای اندکی داشته باشند. هنوز فضای انتخاباتی شکل نگرفته و نوعی عدم قطعیت بر اتمسفر انتخاباتی حاکم است؛ بعید است تا شروع زمان ثبتنام کاندیداها در ٢١ اردیبهشت نامزدهای اصلی مشخص شوند.
محدوده رقابتها نیز که پیشبینی میشود به صورت نسبی بستهتر از انتخاباتهای قبلی باشد، بعد از تصمیمات شورای نگهبان مشخص میشود که در چارچوب خطوط ترسیمی نهاد ولایت فقیه عمل میکند.
ویژگی مهم دیگر این انتخابات وجود سطح پررنگی از رقابت خارج از صندوقهای رأی بین مدافعان تحریم و شرکت در انتخابات است. برگزاری انتخابات در شرایط همهگیری کووید-١٩ و ملاحظات آن دیگر خصیصه مهم است که بعید است کشور در آن زمان از وضعیت وخیم بحران زیستی خارج شود.
انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری همزمان با ششمین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا و انتخاباتهای میان دورهای مجلس و خبرگان رهبری در یک هزار و ٣٧٢ شهر و چهل هزار و ۶۲۰ روستا و تیره عشایری در ٢٨ خرداد برگزار میشود.
بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت ایرانی و غیرمهاجر ١٨ سال به بالای کشور در سال ۱۴۰۰ تقریباً ۶۱ میلیون و ۷۶۸ هزار نفر هست. با کسر آمار درگذشتگان در نیمه دوم سال ۹۵ و کل سالهای ۹۶ تا ٩٩ و تخمین فصل اول سال ۱۴۰۰ جمعیت واجد حق رأی تقریباً ۶۰ میلیون نفر میشود.
در خارج از کشور اگرچه آمار دقیقی از ایرانیان مهاجر و ایرانیتبارهای ساکن وجود ندارد اما دستکم میتوان گفت جمعیت بالقوه رأیدهنده پنج میلیون نفر است که به لحاظ تاریخی درصد خیلی کمی از آنها در انتخاباتهای ریاست جمهوری شرکت کردهاند.
نمودار زیر تفکیک استانی جمعیت رأیدهندگان بالقوه در انتخابات ۱۴۰۰ را بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۹۵ و آمار درگذشتگان کشور از سوی سازمان ثبت احوال در پنج سال گذشته نشان میدهد:
استانهای تهران، خراسان رضوی، فارس و اصفهان به ترتیب بیشترین و استانهای ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان جنوبی، خراسان شمالی و چهار محال و بختیاری کمترین جمعیت واجد حق رأی را دارند.
نمودار زیر در چارچوب ارزیابی محتاطانه شمار کسانی در خارج از کشور را نشان میدهد که امکان رأی دادن در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را دارند.
بیشترین جمعیت واجد شرایط رأی دادن در کشورهای آمریکا، امارات متحده عربی و ترکیه هستند.
سرانجام نمودار زیر توزیع جغرافیایی رای بر اساس مناطق سکونت را نمایان میسازد. همانگونه که مشاهده میشود سهم شهرهای بزرگ از روستاها در سبد آراء فزونی گرفته است اما کماکان شهرهای کوچک و متوسط نقش مسلط را دارند.
اما در این دوره به دلایلی که در ادامه شرح داده میشود فرصت برای شکلگیری بزرگترین تحریم و امتناع از رأی در ادوار انتخاباتهای ریاست جمهوری وجود دارد:
- ساختار اقتدارگرای جمهوری اسلامی و بالادستی نهاد ولایت فقیه که پذیرای انتخابات آزاد و مشارکت سیاسی همگانی نیست و تأثیراتش در عقیمسازی نهادهای انتخابی بیشتر شده است. این تصور در جامعه بیشتر جا افتاده است که جمهوری اسلامی یک نظام اقتدارگرای انتخاباتی است که از شبهانتخابات به عنوان پوششی برای اختفای ماهیت تمامیتخواه و غیردمکراتیک بهرهبرداری میکند.
- عملکرد ضعیف دولت «اعتدال» و فریبکاری گسترده حسن روحانی و خلف وعدههای فراوان او به شدت تأثیرات ناامیدکننده داشته و باعث نارضایتی بخش مهمی از رأیدهندگان شده است. این دولت نتوانست نه چشمانداز روشنی برای ایجاد تغییرات سیاسی پایدار ولو به صورت کمدامنه ایجاد کند و نه در حوزههای اقتصادی و توسعهای کشور عملکرد قابل قبولی از خود به یادگار بگذارد. رویکرد تغییرات گام به گام عملاً به درجا زدن و پسروی منتهی شد. شرایط کشور به خصوص در حوزه سیاسی و مناسبات جامعه مدنی در مجموع بدتر از سالیان قبل از تشکیل دولت اعتدال در سال ٩٢ است.
- تضعیف نهادی و پایهای قوه مجریه در سایه قدرت گرفتن نهادهای زیر نظر ولی فقیه مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و افزایش اختیارات مجمع تشخیص مصلحت به عنوان مجلس سنای انتصابی قوه مجریه را بیشتر تنزل داده و از ویژگیهای یک دولت متعارف و تبلوردهنده اراده ملت دور ساخته است.
- سختگیری نظام در کاهش دامنه رقابتی انتخابات که نیروهای بیشتری از اصلاحطلبان به احتمال زیاد رد صلاحیت خواهند شد و علائم نشان میدهد نظارت استصوابی شورای نگهبان سختگیرانهتر اعمال خواهد شد.
- نارضایتی عمیق، جو فزاینده خشم و انزجار و ظهور اعتراضات مستمر در شهرهای کوچک که به صورت سنتی در انتخاباتها حضور پررنگی داشته و رقابتهای محلی را سازمان میدادند. این بار این بخش از نیروها تمایلی به شرکت در فرایندهای انتخاباتی جمهوری اسلامی ندارند.
- اعتراض برخی از بدنه اصلاحطلبان به تصمیمات و پدرخواندگی رهبران و نسل اول اصلاحطلبان و مقاومت آنها در برابر پذیرش مشارکت مؤثر نسل جوان در تصمیمگیریها و مسئولیتهای اصلی باعث شده تا اصلاحطلبان توان سابق را نداشته باشند. همچنین نسل جوان و بدنه اصلاحطلبان رادیکالتر از رهبران بوده و مخالف استفاده از کاندیداهای اجارهای هستند.
- اختلاف بین اعتدالیها و اصلاحطلبها و تعمیق شکاف بین کارگزاران و حزب اتحاد ملت انسجام در داخل اصلاحطلبان را بر هم زده و تغییر ساختار تصمیمگیری و تشکیل «نهاد اجماعساز» جدید نشانگر بحران در درون این مجموعه است. انتخاب بهزاد نبوی در رأس نهاد اجماعساز اصلاحطلبان (ناسا) و تشکیل قالب سازمانی جدید «جبهه اصلاحطلبان ایران» گویای ماندگاری وجه بحرانی مناسبات داخلی اصلاحطلبان است.
- سرکوب خونین و فوقالعاده خشن اعتراضات آبان ۹۸ جامعه را در شوک فرو برده و عملاً به پایان مشروعیت جمهوری اسلامی در ذهنیت بخش زیادی از جامعه منتهی شده و امکان بازسازی را منتفی ساخته است. اکنون تقاضا برای تغییر کلیت نظام بیش از پیش افزایش یافته، و غلیان خشم و مخالفت در جامعه باعث شده تا دوری از صندوقهای رأی به عنوان عملی در راستای همراهی با جانباختگان و ادامه مسیر اعتراضات پنداشته شود.
- افزایش برخوردهای خونین در استانهای قومیتنشین و تشدید فضای پلیسی در استانهای کردستان و سیستانوبلوچستان و کشتار کولبرها و سوختبرها خشم و انزجار از حکومت و بیمیلی آنها به مشارکت در انتخابات را افزایش داده است.
- نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا و شکست ترامپ انگیزه بخشی از جامعه را که نگران قدرت گرفتن جمهوری اسلامی در دوره ریاست جمهوری جو بایدن هستند، برای تقابل با حکومت بیشتر کرده است.
- فضای سیاسی در جامعه در سالیان اخیر بازتابدهنده تمایل فزاینده به خروج از سازوکار درونی نظام بوده و این مسئله تأثیر منفی در میزان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری دارد که سیاسیترین انتخابات در جمهوری اسلامی است.
- تمایل نیروهای جامعه مدنی به مقاومت و ایستادگی. وجه مشترک برنامهها و حرکتهای اعتراضی نهادهای صنفی، اقشار اجتماعی و جنبشهای اجتماعی در جامعه شعار «متحد مقاومت میکنیم» بوده است. این رویکرد در اعتراضات کارگری، دانشجویی، بازنشستگان و … مشاهده شده است. به نظر میرسد جنبشهای اجتماعی در ایران تا اطلاع ثانوی تصمیم به مقاومت گرفتهاند. تحریم و امتناع از رأی میتواند بخشی از این مقاومت را نمایان سازد.
- نبود کاندیداهای جذاب و دارای توانایی برای دوقطبیسازی فضای انتخاباتی دیگر عامل است که رغبت و تمایل برای رأی دادن را کاهش میدهد.
البته هنوز مرحله نهایی و اصلی انتخابات شکل نگرفته اما با توجه به موارد پیش گفته احتمال تکرار برخورد منفی اکثریت جامعه با انتخابات مجلس یازدهم در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد. البته همزمانی انتخابات شوراها و سابقه تاریخی بالاتر بودن نرخ مشارکت در انتخاباتهای ریاستجمهوری همراه با تلاش بیشتر نهاد ولایتفقیه برای کشاندن مردم پای صندوقهای رأی و مشارکت حداکثری اصلاحطلبان ممکن است معادلات را عوض کند اما تأثیر این عوامل هیچیک قطعی نیستند.
انتخابات ۱۴۰۰ از زاویه شدت دوری گزیدن مردم از صندوقهای رأی میتواند شگفتیساز شود.
نقل از رادیو فردا
اشتراک در شبکه های اجتماعی