کمتر از ۲۵ روز به انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی مانده و احتمال اجتناب اکثریت مردم از شرکت در این انتخابات چنان جدی است که مقامات حکومت ایران از هم اکنون مشغول توجیه مشارکت پایین احتمالی مردم در این انتخاباتاند. مهدی فتاپور، از رهبران سازمان فداییان خلق ایران در سالهای اولیه بعد از انقلاب بهمن ٥٧ و عضو کنونی اتجاد جمهوریخواهان ایران، در این گفتوگو با اشاره به این که رابطۀ جمهوریخواهان با انتخابات در جمهوری اسلامی، رابطهای تاکتیکی است، انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را همانند انتخابات مجلس در اسفند ۱۳۹۸ ارزیابی میکند که با مشارکت حداقلی مردم توام بود. وی اگرچه معتقد است این روند در تحولات سیاسی آتی ایران موثر خواهد بود، اما ناامیدی مردم از سیستم حاکم بر ایران را حاوی خطر فروپاشی کشور هم میبیند.
*****
آقای فتاپور، معمولا در آستانۀ برگزاری هر انتخاباتی در ایران، این بحث داغ میشود که آیا باید رای داد یا نه؟ به نظر شما، اساسا رای دادن یا رای ندادن اهمیت استراتژیک دارد یا مسالهای است که میتوان با آن برخورد تاکتیکی داشت؟
نیروهای اپوزیسیون و به طور مشخص نیروهای چپ و جمهوریخواه هیچگاه امکان مشارکت در انتخابات و رای دادن به نمایندگان خود را نداشتهاند. آنچه در ایران صورت میگیرد هر چند با مفهوم انتخابات فاصله زیادی دارد و در واقع همواره انتخابی بوده است بین نیروهای درون حکومت ولی به دلایل مختلف حائز اهمیت بوده و در بسیاری از موارد بخش مهمی از مردم در آن شرکت کرده و به این یا آن کاندیدا رای دادهاند.
رابطۀ جمهوریخواهان با انتخابات همواره یک مسالۀ مشخص و تاکتیکی بوده است. هر چند کاندیداها همواره نیروهای درون و پیرامون حکومت بودهاند، بررسی این امر که آیا انتخاب یکی از آنها میتواند در حد معینی تغییر مثبتی در زندگی مردم یا در باز شدن فضای سیاسی داشته باشد و یا این که آیا با حمایت از یکی از کاندیداها که بخشی از خواستههای مردم را در شعارها و برنامۀ خود منعکس کرده، امکان یک تحرک یا جنبش اجتماعی که بتواند در روندهای حاکم بر کشور تاثیر بگذارد وجود دارد، اهمیت داشته و دارد. متاسفانه در انتخابات کنونی چنین مولفههایی موجود نیست.
از سال ۱۳۷۶رای بخش بزرگی از رایدهندگان مخالفت با صاحبان قدرت بوده است
تحریم انتخابات ریاست جمهوری ١٤٠٠ چه ظرفیتی در تغییر موازنه قوا به نفع نیروهای خواهان تغییرهای بزرگ وساختاری سیاسی دارد؟
انتخابات در یک شرایط متعارف سنجش قضاوت مردم در رابطه با برنامه و سیاستهایی است که کاندیداهای مختلف ارائه میدهند. بیان قضاوت مردم در قبال سیاست جریانی است که قدرت را در دست داشته. در ایران با وجود تمام محدودیتها در سطح معینی این قضاوت همواره بیان شده. از سال ۱۳۷۶ تا به حال همۀ کاندیداهای ریاست جمهور که موفق شدهاند، از موضع انتقادی و با چهرۀ نیروی تغییر پا به صحنه انتخابات گذاردهاند. رای بخش بزرگی از رایدهندگان بیان اعتراض و مخالفت با نیروهای اصلی صاحب قدرت بوده است. زمانی که از نظر رایدهندگان، نتیجۀ انتخابات نمیتواند بر روندهای حاکم بر کشور تاثیر بگذارد، از حضور در برابر صندوق رای خودداری میکنند. قطع رابطه با انتخابات و یا به عبارتی قطع امید از اقدامات حکومت نشانۀ رابطۀ جدیدی است، بین قدرت حاکم و کسانی که آگاهانه در انتخابات شرکت میکنند و آنگاه که این اعتراض به یک حرکت وسیع تودهای منجر میشود، قطعا بر روندهای آتی کشور موثر خواهد بود.
پیام سیاسی تحریم انتخابات قطع امید از نیروهای حاکم است
پیام سیاسی تحریم انتخابات به چه معنا خواهد بود؟ تاثیر آن بر عرصۀ سیاسی و عملکرد نظام در سیاست خارجی و داخلی چیست؟
پیام سیاسی تحریم انتخابات هر گاه ابعاد وسیع و تودهای بیابد، قطع امید از عملکرد نیروهای حاکم و اعتراض به عملکردهای آنان است. چنین اعتراضی مستقیما و بلاواسطه بر سیاستهای حاکم بر کشور موثر نخواهد بود ولی مسئولان کشور آگاهند که شرکت در انتخابات نشانۀ بازماندهای از رابطه و امید به بهبود شرایط توسط نیروهای اجتماعی است و تجربیات جهانی نشان داده زمانی که این آخرین بازماندههای اعتماد زیر سوال میرود، کشور به مسیری پا میگذارد که در برابر بحرانها آسیبپذیر بوده و میتواند با فروپاشی مواجه شود.
فضای سیاسی کنونی ایران دال بر این است که درصد مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری پایین خواهد بود. به نظرتان ممکن است نظام در هفتههای آتی برگ برندهای رو کند و فضای فعلی را به کلی تغییر دهد؟ این برگ برنده چه میتواند باشد؟
رژیم سیاستی در پیش گرفته که فاقد امکان تاثیرگذاری بر فضای سرد کنونی حاکم بر کشور است. قرائن نشان میدهد که شورای نگهبان قصد دارد همان روشی را که در انتخابات مجلس پیش برد در این انتخابات نیز به کار گیرد. کاندیداهایی که امروز مطرحند و میتوانند توسط شورای نگهبان پذیرفته شوند فاقد شرایطی هستند که بتوانند بر فضای سرد انتخابات تاثیرگذار باشند. به هر حال در ایران بخشی از مردم در انتخابات شرکت میکنند. آنچه در ارزیابی از حد شرکتکنندگان حائز اهمیت است، درصد شرکتکنندگانی است که مسائل اجتماعی را تعقیب میکنند و آگاهانه راجع به انتخابات تصمیم میگیرند و تمایل این بخش بیش از همه در شهرهای بزرگ و تحصیلکردگان جامعه منعکس است.
نه گفتن به انتخابات موجود اقدامی است در این راستای دستیابی به انتخابات آزاد
آیا گذار مسالمتآمیز با دعوت به تحریم انتخابات جمعشدنی است؟ با توجه به اینکه رژیم هر گونه تجمع و تظاهرات اعتراضی مهمی را به شدت سرکوب میکند، اگر مردم ایران گزینۀ "رای اعتراضی" را هم کنار بگذارند، چه راههایی برای گذار مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی باقی میماند؟
انتخابات در ایران، همانگونه که گفته شد، فاقد خصوصیات یک انتخاب واقعی است. از آنجا که همین انتخابات موجود امکان مناسبی برای فعال شدن فضای سیاسی و طرح خواستهها و برنامۀ جریانها و شخصیتهای مختلف فراهم میسازد، مشارکت در این پروسه میتواند در جهت ارتباطگیری با بخشهای وسیعتری از مخاطبین تاثیرگذار باشد. حضور در برابر صندوقهای رای و رای دادن به این یا آن کاندیدا یک تاکتیک است و زمانی که این حضور نتواند تاثیر مثبت بر جای گذارد عدم حضور نیز یک اقدام است. دستیابی به انتخابات آزاد که نیاز گذار مسالمتآمیز است یک پروسه است که مقاومت مدنی یکی از ابزارهای آن است. نه گفتن به انتخابات موجود اقدامی است در این راستا.
انتخابات میتواند مشکلاتی در رهبر شدن رئیسی ایجاد کند
در سال ۹۶ ابراهیم رئیسی شکست خورد ولی هنوز شانس بالایی برای جانشینی آیتالله خامنهای دارد. با توجه به اینکه مرگ آقای خامنهای ممکن است نزدیک باشد، این انتخابات ریاست جمهوری را از حیث تاثیر غیر مستقیم بر انتخاب رهبر بعدی، واجد اهمیت میدانید؟
گفته میشود که پست ریاست جمهور میتواند گامی برای آقای رئیسی باشد و راه رهبر شدن ایشان را تسهیل کند. ولی این پست در عین حال میتواند یک نقطۀ خطر برای ایشان باشد. برای احراز چنین پستی ایشان باید بتواند آرا بخش بزرگی از شرکتکنندگان را به سمت خود جلب کند. هر چند نیروهای سازمانیافته جریان حاکم در ایران امروز پشتیبان ایشانند ولی تجربه نشان داده که صحنۀ انتخابات در ایران میتواند دستخوش تغییر شده و ایشان در مسیر پیروزی آسان در انتخابات با مشکل مواجه شوند.
در پست ریاست جمهور نیز ایشان باید عمل کند و اقدامات ایشان مستقیما در معرض قضاوت قرار میگیرد و مدعیان دیگر پست رهبری بر هر خطای ایشان انگشت خواهند گذاشت. اعلام نامزدی ایشان هر چند میتواند هدف هموار کردن راه برای پست رهبری را منظور داشته باشد و در این جهت نیز عمل کند ولی میتواند به عکس آن نیز بدل شود و مشکلات بیشتری برای ایشان پدید آورد.