اهم اخبار
news-details

انتخابات ۱۴۰۰ و رای‌دهندگان شرمنده


در دو دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری در ایاالات متحدۀ آمریکا، فضای سیاسی این کشور پدیدۀ عجیب "رای‌دهندگان شرمنده" را تجربه کرد؛ کسانی که خواستار ریاست جمهوری دونالد ترامپ بودند ولی خواسته‌شان را علنی نمی‌کردند.

لمپنیسم فرهنگی ترامپ، یکی از دلایل پنهان‌کاری این افراد بود؛ چراکه بسیاری از این آمریکایی‌ها به دلایل اقتصادی می‌خواستند به ترامپ رای بدهند، ولی به موجه نبودن شخصیت و ادبیات ترامپ نیز واقف بودند. یا شماری از آن‌ها نیز با نژادپرستی ترامپ همدلی داشتند ولی می‌دانستند که نژادپرستی در جهان کنونی آن قدر بی‌آبرو شده که قابل دفاع و توجیه نیست؛ هم از این رو این جماعت بدون اینکه از رای دادن به ترامپ دفاع کنند، به او رای دادند.

رای‌دهندگان شرمنده، البته در سال ۲۰۱۶ پرشمارتر بودند. پس از چهار سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ، بسیاری از شرمنده‌ها، شرمشان ریخت و در سال ۲۰۲۰ با صراحت می‌گفتند به ترامپ رای می‌دهند و دیگران را نیز به این کار تشویق می‌کردند.

حالا این روزها در فضای سیاسی جامعۀ ایران نیز رای‌دهندگان شرمنده‌ای وجود دارند که می‌خواهند به عبدالناصر همتی رای بدهند ولی تصمیم‌شان را به دیگران اطلاع نمی‌دهند و خجالت می‌کشیدند که به سود همتی تبلیغ کنند.

در سال‌های ۷۶ تا ۹۶، هر وقت که ایرانیان ناراضی از وضع موجود تصمیم می‌گرفتند در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کنند، از اعلام موضع خودشان شرمنده نبودند. در سال‌های ۷۶ و ۸۰ و ۸۴ و ۸۸ هر کسی سعی می‌کرد دیگران را مجاب کند که به خاتمی یا معین و هاشمی و کروبی و یا به موسوی رای دهند. در سال‌های ۸۰ و ۹۲ بسیاری از مردم، به دلیل شکست اصلاحات در دولت اول خاتمی و سرکوب جنبش سبز پس از انتخابات سال ۸۸، مردد بودند که به خاتمی یا روحانی رای بدهند. ولی نهایتا وقتی که تصمیم گرفتند در انتخابات شرکت کنند، بابت تصمیم‌شان شرمنده نبودند و از آن دفاع می‌کردند و دیگران را به کنشی مشابه دعوت می‌کردند. در سال ۹۶ نیز اکثریت مردم ناراضی از جمهوری اسلامی، با قاطعیت رای دادند.

تصمیمات مردم طی همۀ این سال‌ها چه درست بوده باشد چه نادرست، با شرمندگی و سرافکندگی عملی نمی‌شد. ولی این بار عده‌ای از مردم به دلایل گوناگون می‌خواهند به عبدالناصر همتی رای بدهند اما اعراض از انتخابات در جامعۀ ایران به قدری پررنگ است که این عده، تصمیم گرفته‌اند رای‌دادنشان یک "کنش سیاسی شخصی" باشد. یعنی دنبال متقاعد کردن دیگران برای رای دادن به همتی نیستند؛ فقط امیدوارند کسانی که مثل خودشان هستند، پرشمار باشند.

از سال ۷۶ تا به امروز دیگر این واقعیت مسجل شده است که رای دادن در جمهوری اسلامی حداکثر می‌تواند این نظام را دچار بحران کند. رای مردم به خاتمی در سال ۷۶، قطعا فوایدی داشت که مهم‌ترینش رشد فرهنگ سیاسی دموکراتیک بود. رای به موسوی در سال ۸۸ نیز جمهوری اسلامی را با بزرگترین بحران سیاسی در طول حیاتش مواجه کرد. اما این تحولات نه موجب گذار به دموکراسی شدند و نه به سقوط رژیم منتهی شدند. در دوران روحانی نیز خامنه‌ای نشان داد که راه مهار کردن کامل نهادهای انتخابی را به خوبی یاد گرفته است. هم از این رو دولت روحانی و مجلس دهم کار مهمی از پیش نبردند.

مجموع این ملاحظات، که اکنون سهم زیادی در "نگرش سیاسی ملت ایران" پیدا کرده‌اند، کار را به جایی رسانده که کمتر کسی رغبتی به رای دادن دارد. اگر قرار است مردم معترض به خیابان‌ها بیایند و سرکوب شوند و رئیس جمهور هم به ریش آن‌ها بخندد، چه فرقی دارد که رئیس جمهور روحانی باشد یا رئیسی؟ رئیسی باشد یا همتی؟

وقایع دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ نشان داد که اگر کار به جاهای باریک بکشد، بحران همبستگی هیأت حاکمه حل و فصل می‌شود و رهبر و رئیس جمهور و اکثر اصلاح‌طلبان خواستار سرکوب مردم معترض می‌شوند. انسجام و اتحادی که مقامات موثر نظام در برابر اعتراضات آبان ۹۸ نشان دادند، در حالی صورت گرفت که مردم ایران در سال ۹۶ به حسن روحانی رای داده بودند نه ابراهیم رئیسی.

سرکوب و بیرحمانۀ مردم در آبان ۹۸ و پوزخند روحانی به معترضین و تاکیدش بر اینکه "معترضین عددی نیستند"، و سپس دروغگویی کل مقامات رده‌بالای نظام در ماجرای سقوط هواپیما، این نکته را آشکار کرده است که رای دادن به اعتدالیون، آن هم در دورانی که کفگیر اصلاح‌طلبان به ته دیگ خورده است، شکاف‌های درونی نظام را چندان تشدید نمی‌کند که چرخ خودروی حکومت از جا در برود و ماشین بی‌کیفیت و ناکارآمد جمهوری اسلامی در اثر تنش‌های درونی سرنگون شود.

حتی در دولت اول خاتمی، که شکاف‌های درونی نظام بسیار پررنگ بود و همین موجب فشار خاتمی به نظام برای استعفای وزیر اطلاعات پس از قتل‌های زنجیره‌ای شد، بحران همبستگی هیات حاکمه به نتیجۀ مطلوب نیروهای اجتماعی دموکراسی‌خواه منتهی نشد. اما وقایع دی ۹۶ و آبان ۹۸ در دولت دوم روحانی، برخلاف قتل‌های زنجیره‌ای و حمله به کوی دانشگاه در دولت اول خاتمی، شکاف‌های درونی نظام را تا حد زیادی ترمیم کرد.

این ترمیم البته ناشی از ماهیت دولت روحانی هم بود. دولت روحانی برای تحقق اصلاحات دموکراتیک روی کار نیامده بود و کارکردش حداکثر می‌توانست افزایش کارآمدی نظام و بهبود وضع اقتصادی جامعه باشد. از این حیث تفاوتی بین دولت روحانی و دولت احتمالی عبدالناصر همتی وجود ندارد جز اینکه همه می‌دانند دولت همتی قطعا از دولت روحانی هم ضعیف‌تر خواهد بود.

در شرایطی که کسی امیدی ندارد که همتی دولتی کارآمد تشکیل دهد، در شرایطی که روحانی به عنوان خلف همتی در سرکوب آبان ۹۸ کاملا در کنار خامنه‌ای ایستاد، در شرایطی که همتی در آبان ۹۸ حتی به اندازۀ علی مطهری و محمود صادقی هم اعتراض نکرد و با سکوت مطلقش ترجیح داد وحدت دولت و حکومت در سرکوب معترضان را مخدوش نکند، و نیز در شرایطی که همتی به عنوان رئیس کل بانک مرکزی در سه سال اخیر، یکی از متهمین اصلی افزایش نرخ ارز و بی‌ارزش شدن پول ملی است، طبیعی است که بسیاری از کسانی که می‌خواهند به همتی رای بدهند، رای‌دهندگان شرمنده‌ای باشند که حاضر نیستند بگویند به همتی رای می‌دهند.

البته همتی برخلاف ترامپ، به احتمال بسیار زیاد، انبوهی از رای‌دهندگان شرمنده را در پشت سر خودش ندارد. در کوچه و خیابان‌های تهران اگر از مردم عادی سوال کنید، اکثرشان می‌گویند در انتخابات رای نخواهند داد. ممکن است برخی از این مردم عادی، جزو رای‌دهندگان شرمنده باشند و به همتی رای بدهند. اما هیچ بعید نیست که برخی از این شرمندگان حتی به ابراهیم رئیسی رای بدهند. یعنی در حالی که می‌دانند دفاع از رای دادن پس از وقایع آبان ۹۸ مقبول اکثر مردم نیست، امیدوارند رئیس جمهور بعدی تا حدی از مشکلات اقتصادی کشور بکاهد، اما رئیسی را در این زمینه تواناتر از همتی می‌دانند.

محمد خاتمی هم در آخرین موضع‌گیری‌اش دربارۀ انتخابات، چنان حرف زده که معنایی جز حمایت از همتی ندارد. اما حتی خاتمی هم جزو رای‌دهندگان شرمنده است و حاضر نیست صریح و محکم بگوید به همتی رای بدهید.

به همان دلیلی که خاتمی حاضر نیست صریحا از همتی حمایت کند، بسیاری از کسانی هم که در سال ۹۶ به روحانی رای دادند، به همتی رای نمی‌دهند. خاتمی نگران است مردم را به رای دادن به همتی دعوت کند ولی دعوتش با استقبال اکثریت مردم مواجه نشود، افراد مذکور هم نگرانند به همتی رای بدهند ولی اقدامشان با همراهی اکثریت مردم مواجه نشود.

این عده نگرانند به همتی رای بدهند ولی رئیسی پیروز انتخابات شود و بعدا افسوس بخورند چرا به جای "نه" گفتن به کاندیدای نظام، وارد بازی‌ای شدند که به پیروزی کامل نظام منتهی شد؛ بازی‌ای که به ریاست جمهوری رئیسی و افزایش قابل توجه مشارکت مردم در انتخابات انجامید.

وقتی خاتمی با شرمندگی و تلویح از همتی حمایت می‌کند، عجیب نیست که عده‌ای هم با شرمندگی به همتی رای بدهند و احتمالا عدۀ بیشتری هم به او رای ندهند مبادا رأیشان بسوزد و رئیسی رئیس‌جمهور شود.

اما به نظر می‌رسد افراد فوق، اقلیت کسانی را تشکیل می‌دهند که در سال ۹۶ یا رای ندادند یا به روحانی رای دادند. اکثریت شهروندان با دیدن وقایع خونبار دی ۹۶ و آبان ۹۸، آشکارا این نکته را دریافته‌اند که اجزای نظام اگر بقای نظام را در خطر ببینند، اختلافات را کنار می‌گذارند و در سرکوب مردم متحد خواهند شد.

 

اشتراک در شبکه های اجتماعی