اعتصاب کارگران در بسیاری از شهرها و مناطق ایران، حرکتی اعتراضی است که اگر فراگیر شود و تداوم یابد، نظام جمهوری اسلامی بیش از پیش با تنگنا مواجه خواهد شد. اگرچه عموم مردم و رسانهها از مشکلات چشمگیر و متعدد کارگران در ایران باخبرند و با طبقه کارگر همدلی دارند، اما ظاهرا اعتصاب کارگران جذابیت خبری چندانی برای بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی ندارد. از همینرو در اعتصابات اخیر کارگران ایرانی، چنان که باید در رسانههای داخل و خارج کشور پوشش داده نشده است. جمهوری ایرانی برای رفع این کاستی، میکوشد این پدیده اجتماعی مهم را حتیالمقدور بازتاب دهد. متن زیر گفتوگویی است با یکی از کارگران رسمی پتروشیمی در منطقه عسلویه درباره اعتصاب کارگران این منطقه. مصاحبهشونده که ترجیح داده ناشناس بماند، توضیح میدهد که کارگران اعتصابکننده متعلق به شرکتهای پیمانکاریاند و حدود هشتاد درصد آنها کار را رها کرده و عسلویه را ترک کردهاند. یعنی چیزی حدود ۵ تا ۶ هزار کارگر. اما کارگران رسمی عسلویه همچنان سر کارند چراکه حکومت میداند اگر حقوق و مزایای آنها قطع شود، اعتصابشان کار کشور را فلج میکند.
درباره وضعیت اعتصاب کارگران در عسلویه، کمی توضیح میدهید؟
در مورد اعتصاب کارگران منطقه عسلویه باید بگویم فقط کارگرانی که به صورت پیمانکاری کار میکنند و در اختیار شرکتهای پیمانکاریاند، اعتصاب کردهاند؛ نه شرکتهایی که وابسته به خود نفت هستند و دارند تولید میکنند و نیز شرکتهای پتروشیمی. کارگران پیمانکاری الان حدود ده روز است که اعتصاب کردهاند و کلاً رفتهاند. حدود هشتاد درصدشان کار را تعطیل کردهاند و بیست درصدشان هستند و فعالند. به نظرم تنها اشتباه این کارگران این بوده که منطقه را ترک کردهاند. آنها نباید از محل کار میرفتند. باید هر روز میآمدند در شرکت، ولی کار نمیکردند. متاسفانه وسایلشان را تحویل دادهاند و رفتهاند. نمیدانم این کار باعث میشود که آنها به اهدافشان برسند یا نه؟ چون هدف آنها افزایش حقوق و گرفتن "بیست روز کار، ده روز مرخصی" بود. حالا باید دید با ترک محل کار به خواستهشان میرسند؟ امیدوارم که برسند، چون حقشان است.
کارگرانی که رفتهاند، تقریبا چند نفر میشوند؟ هدفشان افزایش حقوقشان بوده یا دریافت به موقع حقوق ماهانه هم جزو مطالباتشان بوده؟ تاثیر عملی ترک کار از سوی این هشتاد درصد چه بوده؟
حجم پرسنلی که رفتهاند و منطقه را تخلیه کردهاند، از ابتدا به علت تحریمها کار چندانی نبود و کارگر زیادی هم نبود. شاید کلاً در منطقه عسلویه و کنگان ۶ تا ۸ هزار کارگر پیمانکاری بودند. هشتاد درصد این افراد الان کار را رها کرده و رفتهاند. در اثر تحریم و نبود سرمایه، کار خیلی کند پیش میرفت. درخواست این کارگران افزایش حقوق تا سقف ۱۲ میلیون تومان و همان "بیست روز، ده روز" بود. یعنی بیست روز کار کنند و ده روز بروند خانه. اکثر شرکتها حقوق این کارگران پیمانکاری را به موقع پرداخت میکردند. درخواست اینها افزایش حقوقشان بود. الان که این کارگران کار را ول کردهاند و رفتهاند، دقیق معلوم نیست چه کسی دنبال تحقق مطالبات این کارگران است. شاید لابیگریای شود و شرکتهای پیمانکاری با کارفرماها مذاکره کنند. مثلا همین امروز رئیس کمیسیون انرژی مجلس، حسنوند، خارک بوده و گفته ما داریم قضیه را پیگیری میکنیم تا بتوانیم حقوق این کارگران را افزایش دهیم. یعنی مجلس به وزارت کار اجازه چنین کاری بدهد. ولی من از دو سه جا شنیدهام که این داستان ظاهرا زیر سر خود دولت است. یعنی دولت به کارگران پیمانکاری این منطقه پیام داده است که شما کار را بخوابانید تا ما بتوانیم از مجلس مجوز قانونی برای حل مشکلات شما در این یک ماه آینده بگیریم و بعد کل این مسائل را بیندازیم گردن دولت بعدی. به هر حال دولت الان کسری بودجه دارد و نمیتواند به راحتی حقوق کارگران پیمانکاری را افزایش دهد. قانون کار هم به دولت چنین اجازهای نمیدهد. این یک بعد قضیه است. بعد دیگر قضیه این است که این اعتصابات به کجا میرسد؟ کارگر بیچاره که درآمدی به غیر از کار کردن در این جا ندارد. حدس من این است که کارگران یکی دو ماه کار را رها میکنند و در خانه مینشینند، وقتی هم که پولشان تمام شد، برمیگردند دنبال کارشان. حالا سوال این است که اعتصاب کارگران پیمانکاری عسلویه منجر به لطمه خوردن کار شرکتها میشود؟ بله، اما در کوتاهمدت. شاید کارها تاخیری دو سه ماهه داشته باشند و بعد دوباره آغاز شوند. مثلا الان همه پیمانکاران ما رفتهاند. الان کار حوزه ما دو ماه عقب افتاده است. مشغول ساخت هتل و پیگیری طرح توسعه بودیم، ولی فقط بیست درصد از کارگران پیمانکاری این حوزه باقی ماندهاند. بنابراین پیشرفت کارها با تاخیر مواجه میشود ولی قضیه این است که در درازمدت به ضرر کارگر است؛ چون کارگر جیبش خالی میشود و ناچار است دوباره بیاید با همان حقوق کم و نبود امکانات و کمبود خوابگاهها و غذای بد کار کند. جامعه کارگری ما واقعا جهان سومی است. یعنی هر چه زور و اجحاف است، متوجه کارگران میشود.
کل افرادی که در عسلویه کار میکنند چند نفرند؟
ما در عسلویه سه بخش نیرو داریم که دارند کار میکنند. بخش بهرهبردار، که متعلق به نفت و گاز است. این بخش مشغول تولید و بهرهبرداری است. بخش پتروشیمیها هم مشغول کار است. بخش سوم، شرکتهای پیمانکارند که برای همکاری با پتروشیمیها میآیند و کار را پیمانی برمیدارند و انجام میدهند. الان این بخش درگیر اعتصاب است. افراد این بخش بیشتر از ۶ تا ۸ هزار نفر نیستند؛ برای اینکه کار رونق ندارد. فصل تابستان است، کار کم است، سرمایه و پول هم نیست. هر شرکتی که کار میکند، به اندازه کار اندکش سرمایهای تزریق میکند و کار را ادامه میدهد. یعنی الان مثل زمان خاتمی نیست که شرکتهای توتال و شل در عسلویه بودند با کلی نیرو. آن دوره دیگر تمام شد و رفت. خدا بیامرزدش! حجم کار الان کم است. ۶ تا ۸ هزار کارگر پیمانی داریم که هفتاد تا هشتاد درصدشان در اعتصاب به سر میبرند. این تعداد اعتصابکننده، رقم زیادی را تشکیل نمیدهند. در تجمعاتشان هم، اگر دیده باشید، شمار زیادی حضور ندارند. به هر حال در عسلویه این سه تیپ نیرو وجود دارد که تیپ ۱ و ۲ دارند کار میکنند و تیپ ۳ هم پیمانکارانند که اکثرا اعتصاب کرده و رفتهاند. در عسلویه ۲۴ فاز داریم که دو فازش فعال نیست. این ۲۲ فاز در بیشترین حالت شامل ۲۲ هزار نفر میشوند. اگر آن ۶ تا ۸ هزار نفر را منها کنیم، اکثر کارگران عسلویه همچنان سر کارند؛ چراکه حقوقشان خوب است و سر موقع هم پولشان را دریافت میکنند. به همین دلیل تولید در عسلویه و کل این منطقه هنوز دچار مشکل نشده است. اگر روزی این کارگران هم اعتصاب کنند، مطمئن باشید که گاز تهران هم قطع میشود.
درباره تقسیمبندی کارگران عسلویه هم کمی توضیح میدهید؟
اینجا سطح کاری افراد نسبت به تحصیلاتشان متفاوت است. من در پتروشیمی هستم و قرارداد مستقیم دارم. در کنار من بچههای خدمات و تعمیرات و مهندسی هم هستند. همچنین این جا کارگر ساده و تکنسین و مهندس داریم که هر یک کاری را به عهده دارند. در شرکتهای پیمانکاری هم کارگر و تکنسین و مهندس داریم که اکثرشان الان در اعتصاباند. یعنی هم مهندسین اعتصاب کردهاند، هم کارگران ساده، هم جوشکار و مونتاژکار و تکزن و سنگزن. عمده کارگرانی که در این منطقه کار میکنند، بچههای ایذه و مسجدسلیمان و شهرکرد و شهرهایی از این دست هستند. عده معدودی اهل تهران و اصفهان و شهرهای بزرگ کشور هستند.