اعتراف جمهوری اسلامی به شلیک به هواپیمای مسافربری خط هوایی اوکراین که منجر به جان باختن ۱۷۶ نفر شد، آتشی بزرگ به خرمن غم و اندوه مردم ایران افکند و ابعاد وحشتناک این تراژدی بزرگ را گستردهتر ساخت. خطای فاحش و غیرقابل پذیرش سامانهی پدافند هوایی تا جایی که حتی عاجز از تشخیص تفاوت بین هواپیمای مسافربری با «موشک کروز» بوده است، فاجعهی بزرگی را رقم زد که نتیجه شوم آن از دست رفتن جان جمعی از نخبگان علمی و سرمایههای انسانی کشور است.
اما آنچه درد و رنج این فاجعه را مضاعف میسازد تلاش عامدانه برای انکار حقیقت و ترویج تئوری توطئه، با متهم نمودن دولت آمریکا از سوی حکومت در روزهای اولیه بود که در نهایت تسلیم فشار افکار عمومی و اطلاعات منتشره دولتهای خارجی و مستندات غیرقابل انکار شد. مقامات مسئول نه تنها علیرغم اطلاع از شلیک موشک توسط پدافند دفاعی درغرب تهران به سکوت و انکار رسمی پرداختند بلکه جو سنگینی بر فضای رسانهای کشور تحمیل نمودند تا با دروغپردازی، روایت رسمی را بازنشر دهند. روزنامهنگاران جسوری که به وظیفهی حرفهای و انسانی خود در داخل و کشور عمل کردند، آماج تهدیدات گسترده و علنی حکومت و توهین و ترور شخصیت از سوی دنبالههای نظام در فضای مجازی و عرصه سیاسی قرار گرفتند. حتی در بیانیهی ستاد کل نیروهای مسلح، مجددا ادعاهای غلطی چون انحراف هواپیما از مسیر اولیه طرح شده است که سازمان هواپیمائی کشور با توجه به اطلاعات «رادار تقرب» فرودگاه مهرآباد آن را رد کرده است! همچنین کماکان ردپای تئوری توطئه در بیانیه فوق پررنگ بوده و رسانههای شبه امنیتی به وحشت افتادهاند که مبادا این رسوایی بزرگ، باعث تضعیف سپاه پاسداران و بهخصوص جایگاه آن در عرصه سیاستگذاری واجرای سیاست خارجی ستیزهجوی نظام شود.
اکنون تمهیدات دیگری بکار گرفته شده است تا با طرح ادعای غیرقابل باور بیاطلاعی خامنهای و حسن روحانی و تکرار شیوههای همیشگی نظام، بار تقصیرات بر دوش نیروها و عوامل رده پایین گذاشته شود! اما این حنا دیگر رنگی ندارد. شورای امنیت ملی کشور باید پاسخگو باشد که چرا در شرایطی که تصمیم به حملهی موشکی به پایگاه نظامی عین الاسد درعراق اتخاذ شده و احتمال قابل توجهی درارتباط با واکنش متقابل آمریکا وجود داشته است، دستور توقف پرواز هواپیماهای مسافربری بر فراز آسمان کشور بعد از شلیک موشکها را صادر نکرده است!؟ علت اصلی مشکل در بیاعتنایی، بیمسئولیتی و سوءمدیریت شورای امنیت ملی نسبت به رعایت امنیت هوایی و پروتکلهای مربوطه برای مسافران و حفاظت از جان و زندگی تمامی انسانها از جمله شهروندان ایرانی است.
در وهله بعد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئولیت این فاجعه بزرگ را بر عهده دارد؛ بار دیگر شکاف زیاد بین ادعاهای این نهاد افراطی با تواناییهای واقعی نظامی و امنیتیاش معلوم شد که تنها در حوزه سرکوب خونین جنبشهای اجتماعی و نیروهای جامعه مدنی ایران مهارت ویژه دارد. خامنهای به عنوان فرمانده کل قوا باید پاسخگو باشد که نیروهای زیر دستش تا چه میزان نسبت به حفظ جان و امنیت انسانها بیاعتنا هستند! همچنین وی در روز فاجعه از اعلام پیام تسلیت و همدردی با خانوادههای جانباختگان خودداری نمود و تنها پس از روشن شدن ناتوانی نظام در سرپوش گذاشتن بر این فاجعه و ایجاد انحراف در مسیر تحقیقات، به میدان آمد و بدون عذرخواهی، تسلیت گفت!
دیگر علت پایهای این فاجعه، ضعف مفرط سامانهی پدافند هوایی و دفاع موشکی است که پیشتر از سوی کارشناسان ونشریات تخصصی نسبت به آن هشدارهای زیادی داده شده بود که مثل همیشه از سوی مسئولان ارشد نادیده گرفته شد تا با تکیه به شعارهای تبلیغاتی و رجزخوانیهای معمول، مردم و میهن را آسیب پذیر سازد.
مردم ایران از بخت بالایی برخوردار بودند که دولت آمریکا دست به اقدام متقابل نزد و گرنه معلوم نبود تا چه میزان شهروندان ایرانی با خطای محاسبه و اقدامات نظامی دست اندرکاران پرمدعا و عالمان بیعمل نظام ولایی قربانی میشدند!
جمهوری اسلامی علاوه بر سیاست مخرب آمریکا ستیزی، در عمل توان این کار را هم نداشته و در پوشش مبارزه با امپریالیسم، بیشتر نیروهای داخلی و جریانهای آزادیخواه و خواهان توسعه در کشور را قلع و قمع نمودهاست.
همبستگی جمهوریخواهان ایران با محکومیت شدید جنایت رخ داده و ابراز همدردی با خانوادههای داغدار این مصیبت بزرگ، خواهان شناسایی آمران و مسئولان اصلی این فاجعه دهشتناک و نیز طراحان و دستاندرکاران کتمان حقیقت و دروغگویی است. اتفاق رخ داده خطای انسانی نیست بلکه خطای سیستماتیک در ساختار مدیریت امنیت هوایی و پرواز است که سازوکار بازدارنده و مکانیسم کنترلی برای چنین مواقع حساسی، طراحی نشده بود!
آنچه بیش از تراژدی این فاجعه دردآور است، دروغگویی بیشرمانه و فریبکاری مسئولان و دستگاه رسمی اطلاعرسانی جمهوری اسلامی بود که تا سه روز سعی در کتمان حقیقتی داشتند که از همان ابتدا تردیدهای جدی در مورد آن وجود داشت و آن القای شبهه نقص فنی به عنوان علت سقوط هواپیمای مذکور بود.
با توجه به این وضعیت امیدی به نظام جمهوری اسلامی برای کشف حقیقت و اجرای عدالت نیست و سرنوشت این پرونده نیز مشابه پروندههای دیگر ملی خواهد شد که یا در بایگانی سیستم فشل قضایی خاک میخورند و یا به صورت مهندسی شده در دادگاههای فرمایشی حل و فصل شدهاند!
ازاینرو به درستی مردم و دانشجویان معترض، به صورتی خودجوش در مقابل سردر دانشگاههای پلی تکنیک و شریف و سایر دانشگاههای کشور، پیکان حملات را به سمت نهاد ولایتفقیه و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان بازوی نظامی - ایدئولوژیک آن معطوف ساختند. تا زمانی که موجودیت این دو نهاد مخرب و بسط دهندهی سیستماتیک اختناق، فساد، تبعیض و افراطیگری بر کشور تداوم داشته باشد، ایران و ایرانی روی آسایش، سعادت و امنیت را نخواهد دید.
در این راستا همبستگی جمهوریخواهان ایران همچنان بر ضرورت تغییر فوری و بنیادین ساختار قدرت سیاسی تاکید کرده و اعلام میکند که زمامداران جمهوری اسلامی بیش از گذشته صلاحیت حکمرانی بر مردم و کشور ایران را از دست دادهاند. زمان برای تغییرات بزرگ فرارسیده است که در پوشش صبر راهبردی، مقاومت متحد و استمرار دراعتراضات خیابانی سازمان یافته میتوان پیروزی ملت، طلوع صبح رهایی و غلبه روشنایی بر تاریکی را به نظاره نشست.
هیئت سیاسی و اجرائی همبستگی جمهوریخواهان ایران
۲۱ دیماه ۱۳۹۸ برابر با 11 ژانویه 2020