اهم اخبار
news-details

استقرار نظام جمهوری سکولاردمکرات نقطه اتمام و اکمال انقلاب مشروطه است


 

بیانیه «همبستگی جمهوری‌خواهان ایران» به مناسبت سالروز انقلاب مشروطه:

استقرار نظام جمهوری سکولاردمکرات نقطه اتمام و اکمال انقلاب مشروطه است

 

 

صد و هفده سال پیش در چنین روز خجسته‌‌ای بنای رفیع و شکوهمند «مشروطه» در ایران پایه گذاشته شد. سرانجام بعد از هفت ماه مبارزات خشونت‌پرهیز و فراگیر اجتماعی و سیاسی، مظفرالدین شاه قاجار در بستر بیماری فرمان مشروطه را امضا کرده و به خواست دوران‌ساز مردم تمکین کرد. پیروزی انقلاب مشروطه فصل نوینی در تاریخ کهن ایران گشود که ترسیم‌ کننده مرز بین ایران قدیم و جدید است. 

فرارسیدن سالروز انقلاب مشروطه بمثابه سند افتخار و بالندگی ایرانیان فرصتی برای تجلیل و قدردانی از مبارزات پرشور اقشار مختلف اجتماعی است که در پیوند با یکدیگر و ایجاد هم‌افزایی توانستند نهادها و مفاهیم مدرن و مبتنی بر آزادی و عدالت را وارد نظام حکمرانی سیاسی کشور کنند. حامیان و حاملان انقلاب شکوهمند مشروطه متنوع و ازگرایش‌های مختلف سیاسی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی، اتنیکی و جنیستی بودند. ایرانیان جزو نخستین ملل غیرغربی بودند که در مسیر تشکیل دولت مدرن و متکی به قانون اساسی در چارچوب استقرار دمکراسی و حکومت قانون گام برداشتند. 

با پیروزی انقلاب مشروطه، مشروعیت حکومت از آسمان به زمین آمد و ملت نه بر اساس تعریف مذهب-بنیاد قدیم بلکه بر پایه مفهوم جدید تعریف شد که همه ساکنان قلمرو جغرافیایی ایران با همه تنوع و تفاوت‌های شان بر اساس موازینی چون "محدود کردن قدرت پادشاه"، "برابری سیاسی"، "یکسان بودن در برابر قانون"،"پاسخگو کردن مقامات مسئول"، "حکومت انتخابی"، "حاکمیت عدالت"، "برچیده شدن بساط زورگویی و فساد" و "نفی نظام سلسله مراتبی و خان‌خانی مبتنی بر اریستوکراسی در سلطنت مطلقه" را در بر می‌گرفت.  آن رویداد دوران ساز بشارت دهنده شکلگیری مفهوم شهروند و پایان یافتن مناسبات ارباب-رعیتی بود.

قداست‎زدایی از نهادهای حاکمیتی و عمومی و حرکت به سمت دنیاگرایی در امر حکمرانی با نهضت مشروطه در سپهر سیاسی ایران جاری شد. در این میان همراهی برخی از مراجع و فقهای برجسته وقت در ایجاد سازگاری بین اسلام و مشروطه نیز اثرگذار بود اگرچه تضعیف و استحاله مشروطه و جلوگیری از حاکمیت کامل آن نیز از سوی برخی از دین‌مداران با طرح ناسازواره «مشروطه مشروعه» بعد از ناکامی از تلاش‌های اولیه جهت جلوگیری از تاسیس آن شروع شد. 

تشکیل پارلمان، ظهور مفهوم قانون، نفی اراده شخصی حاکم در حکمرانی، تدوین قانون اساسی به عنوان میثاق بین ملت و حکومت و تاسیس نهاد انتخابات دستاوردها و فراورده‌های انقلاب مشروطه بودند.  برای نخستین بار دستکم بر روی کاغذ ابتنای دولت در ایران بر پایه سازه سیاسی "دولت-ملت" با گسست از مفاهیم و نهادهای کهن سیاسی قرار گرفت. دیگر پادشاه، جایگاه قدرقدرت و «قبله عالم» خود را از دست داد؛ با محدود شدن اختیاراتش دیگر مسئولیتی در همه امور زمامداری نداشت و قرار شد سلطنت کند نه حکومت. 

اگرچه پادشاه حالت نمادین کامل نداشت و حتی بعدها با تصویب متمم قانون اساسی در زمان سلطنت محمد علی شاه قاجار، سلطان از اختیاراتی چون «عزل و نصب وزرا و تصمیمات عمده مملکتی از قبیل اجازه تشکیل مجلس، ریاست عالیه قوه مقننه و اجراییه، مرجعیت انشای قوانین، اعلام جنگ و صلح و فرماندهی قوای نظامی» برخوردار شد اما روح انقلاب مشروطه منافی چنین وضعیتی بود که ریشه در مخالفت و سنگ‌اندازی نخبگان قدرت سنتی سنگر گرفته در دربار سلطنتی، تلاش‌های انحرافی با تهی کردن مشروطه از معنای خود و تبدیل به پوششی فریبنده برای استمرار حکمرانی استبدادی، مقاومت نهادها و مفاهیم کهن سیاسی مروج استبداد و قیم‌مآبی سیاسی، فشار برخی از روحانیت و سیاست‌های قدرت‌های جهانی داشت. البته مناسبات واقعی قدرت چندان مجالی برای استفاده از آن اختیارات نداد که بعد از شکست استبداد صغیر کاهش پیدا کردند.

مردم ایران در سایه تلاش‌های خستگی‌ناپذیر و همبستگی ملی در صدر نهضت مشروطه و مبارزه با «استبداد صغیر» توافقی را پایه گذاردند که دیگر «امر، امر سلطان» نباشد، «داد» آنی نباشد که «خان می‌خواهد» و «مجلس مظهر افکار عامه و احتیاجات اهالی مملکت باشد». مقرر گردید که دولت سازی برپایه مفاهیم مدرن و مبتنی بر رعایت کثرت‌گرایی، توزیع عادلانه و متوازن قدرت، حاکمیت قانون، توافق اجتماعی و رضایت مردم انجام شود و حالت از پایین به بالا داشته باشد.

دیرینگی نهضت صدر مشروطه باطل‌کننده دیدگاه‌هایی است که جامعه ایران را فاقد ظرفیت برای استقرار دمکراسی و تاسیس نظام سیاسی مبتنی بر قرارداداجتماعی، حقوق شهروندی، برابری و اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌دانند و به شیوه‌های مختلف از اقتدارگرایی در نظام حکمرانی و توسعه آمرانه حمایت می‌کنند.

جامعه ایران در سایه تلاش‌های انجام شده نسل‌های مختلف توانسته موفقیت‌ها و دستاوردهایی داشته باشد اگرچه هنوز ناقص بوده و نتوانسته از مدار بسته بازسازی مناسبات استبدادی خارج شود. این اتفاق جدا از تلاش‌های مخالفان مشروطه و جویندگان قدرت مطلقه و منافع ناشی از انحصارات سیاسی و اقتصادی  و اتفاقات ویرانگری چون جنگ جهانی اول و مداخلات استعماری دولت‌های وقت روسیه تزاری و بریتانیا محصول خطای راهبردی برخی از مشروطه‌خواهان بعد از شکست استبداد صغیر است که با زیر پاگذاشتن بنیاد اصلی «مشروطه» و پایمال کردن خون شهدای آن مروج مفاهیم متضادی چون «استبداد منور»، «پنجه آهنین»، «دیکتاتوری صالح»، «مرد بزرگ»، «حکومت زورمند» و «قائد قاهر» شدند. این فضا ظهور «رضا میرپنج» با حمایت دولت وقت بریتانیا را تسهیل و هموار کرد که از دروازه «کودتای ۱۲۹۹» وارد عرصه سیاسی ایران شد. او قدم به قدم تا قبضه کنترل تمام نیروهای نظامی و انتظامی وقت ایران، تغییر نظام سلطنتی قاجار و تاسیس یک نظام اقتدارگرایی سیاسی جدید به نام «پادشاهی پهلوی» جلو رفت. 

کاری که رضا شاه و حامیانش با استحاله مفهومی مشروطه، انهدام مبانی آن، تعطیلی قانون وتنزل آن به اراده شخصی حاکم مطلقه و فرمایشی کردن انتخابات و مجلس انجام دادند کمتر از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه قاجار نبود. رضا شاه و محمد رضا شاه پهلوی شاهان اقتدار گرایی بودند که در پوشش نام مشروطه مناسبات سلطنت مطلقه مبتنی بر تبعیض، استبداد، فساد و سانسور را تثبیت و تحکیم کردند. 

جمهوری‌اسلامی از ابتدا به دشمنی آشکار با انقلاب مشروطه و دستاوردهای آن روی آورد اما تاثیرات انقلاب مشروطه آنقدر گسترده بود که نتوانست اصل نهاد انتخابات، پارلمان و قانون را الغاء کند؛ بنابراین رویکرد استحاله و تهی کردن آنها از معنا و سلب حق حکمرانی از مردم ایران را در پیش گرفت.

حکومت مشروطه تنها در دوره زمامداری ۱۶ ساله احمد شاه قاجار و سلطنت محمد رضا شاه پهلوی در سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ پیش از سقوط دولت ملی دکتر محمد مصدق به طور نسبی با شاخص‌هایی چون  آزادی‌های سیاسی، انتخابات‌های رقابتی، دولت های دارای اختیار در حوزه مسئولیت، آزادی‌های مطبوعاتی و فعالیت موثر مجلس برقرار بود. سرکوب بنیادهای مشروطه و بازسازی نامشروطه در مدت زمان به مراتب بیشتری در یک صد و هفده سال گذشته باعث شده تا کماکان نهضت مشروطه و آرمان‌های آن چراغ راه مبارزات کنونی مردم ایران و بستر زیرین تکاپوها باشد. 

«همبستگی جمهوری‌خواهان ایران» معتقد است که آینده روشن ایران از مسیر بازگشت به اصول انقلاب مشروطه و روال‌های سیاسی و اجتماعی شکل‌گرفته پیش از حکومت‌های پهلوی و جمهوری‌اسلامی و بازسازی آن در چارچوب نیازها و تحولات زمانه می‌گذرد. اکنون بایستگی دارد تا بر اساس مقتضیات موجود و آسیب‌شناسی معضلات فعلی و سابق یک نوزایی ملی با تعریفی جدید از دولت-ملت شکل بگیرد که همبستگی ملی را ارتقا داده و باعث بهبود زندگی معیشتی، شکوفایی فرهنگی، رفاه اجتماعی و کرامت انسانی آحاد ملت ایران شود. در این تعریف جدید همه گرایش‌های مختلف هویتی مردم ایران احساس تعلق کرده و در چارچوب حقوق شهروندی تضمین‌شده از زیست در آزادی و عدالت بهره‌مند شوند.

به باور ما شیوه رهبری جمعی و چند ضلعی در جنبش صدر مشروطه و شکست استبداد صغیر همچنان الگویی مناسب برای شرایط کنونی ایران است. انقلاب مشروطه رهبر فردی و کاریزماتیک نداشت، همه مشروطه‌خواهان به سهم تلاش خود مشارکت داشتند و فرد و گروهی سودای برتری‌طلبی نداشت. زنان نیز نقش فعالی در شکل‌گیری و پیروزی نهضت مشروطه ایفا کرده و در تمامی مراحل آن حضوری فعال داشتند.الهام گرفتن از آن الگوی تاریخی و بازسازی فعالیت‌های تشکیلاتی و جمعی آن دوره در قالب شبکه‌های اجتماعی مجازی و واقعی در بخش‌های مختلف خواهان تغییرات بنیادین سیاسی و گذار به دمکراسی در داخل ایران در شرایط کنونی راهگشا است.

 «همبستگی جمهوری‌خواهان ایران» با توجه به فراز ونشیب‌های بیش از یک قرن تکاپوهای سیاسی، اجتماعی در تاریخ معاصرو تقدم زمانی جمهوری بر مشروطه در ورود مفاهیم مدرن سیاسی به ایران، سامان سیاسی "جمهوری سکولار دمکرات (عرفی)" را مقصد مناسب‌تری  برای برقراری و تثبیت آرمان‌های نهضت مشروطه می‌پندارد. اکنون بعد از تجارب کسب شده و راه طی شده در تاریخ معاصر و ضرورت بازدارندگی در برابر تهاجم نهادهای کهن سیاسی در ایران از جمله سلطنت و روحانیت به بنیان دمکراسی شایسته است تا تداوم مشروطه را در قالب جمهوری دنبال کرد. مفاهیم و آرمان‌های مشروطه فراتر از جنبه شکلی «مشروطه پادشاهی» است. مسیر طی شده در قرن گذشته گوشزد می‌کند که جمهوری امتداد منطقی و تاریخی انقلاب مشروطه است.  اکنون جمهوری‌خواهان سکولاردمکرات وفادارترین بخش نیروهای سیاسی ایران به اهداف انقلاب مشروطه و مدافعان میراث آن در شکل درست و غیرتحریف‌یافته هستند. 

جمهوری با زدن مهر ابطال به تمامی اشکال پیشامدرن حکمرانی و تاکید بر نبود نهاد و مقام مادام العمر در ساخت قدرت، زمینه را برای گردش ادواری قدرت، فرصت‌های برابر سیاسی و اقتصادی و شکوفاشدن استعدادها و ظرفیت‌های مختلف مردمی در پویشی مشارکتی هموار می‌کند. ازاینرو «جمهوری سکولاردمکرات» ظرفیت‌های بیشتر و بهتری را در خدمت تحقق خواست جمهور ملت، حاکمیت قانون در معنای مصلحت همگانی و سعادت مردم و میهن قرار می‌دهد.

زنده باد انقلاب مشروطه، برقرار باد جمهوری 

هیئت سیاسی-اجرائی همبستگی جمهوری‌خواهان ایران

۱۳  امرداد ۱۴۰۲ برابر با ۴ آگوست ۲۰۲۳

اشتراک در شبکه های اجتماعی