بیانیه «همبستگی جمهوریخواهان ایران» پیرامون رشد سرطانی صنعت هستهای و اتلاف سرمایههای ملی:
به گروگان گرفتن توسعه کشور و سفره مردم توسط غنیسازی اورانیوم پایان دهید
جمهوری اسلامی ایران با توسعه ناموزون صنعت هستهای در چارجوب سیاست خارجی ستیزهجو و فرصتسوز، آسیبهای سنگین و جبرانناپذیری به اقتصاد ایران زده است. با گذشت بیش از دو دهه هنوز مقامات نظام با افسانهسازی از ایجاد قابلیتهای هستهای در حال فریب افکار عمومی هستند و می کوشند تاپیوستن ایران به کشورهای دارای چرخه کامل تولید سوخت هستهای را به عنوان موفقیت بزرگ به جامعه بفروشند! خامنهای در حالی از فتحالفتوح اتمی بمثابه «صنعت مادر» سخنسرایی میکند که زیرساختهای اتمی ایجاد شده به بهای هزارها میلیارد دلار هزینههای مادی و فرصت برای کشور تمام شده و صنایع مادر کشور را بحرانی کرده است. در واقع توسعه، سرمایهگذاری، نوسازی زیرساختها و اقتصاد ملی توسط غنیسازی اورانیوم به عنوان بخشی از ماجراجویی هستهای به گروگان گرفته شده است.
جمهوری اسلامی از ابتدا با اهداف امنیتی و نظامی پروژه بر زمین مانده هستهای از زمان حکومت پهلوی را فعال کرد و در ادامه با اصرار بر این پروژه و نمایش نزدیکی به ساخت بمب اتمی بدون عبور از آستانههای خطرناک به قیمت تحمیل تحریمهای سنگین و از دست رفتن فرصتهای رشد و توسعه، خسارتهای هنگفتی را به حال و آینده ایران وارد کرد. آنچه تا امروز دستاوردهای این پروژه بسیار گران قیمت برای کشور داشته، فعالیت یک نیروگاه اتمی با ظرفیت هزار مگاوات و تولید داخلی شماری از رادیوداروها، ساخت یک بیمارستان هستهای، حلالهای صنعتی و شماری تحقیقات صنعتی، پزشکی بوده است. بزرگترین آنها نیروگاه اتمی بوشهر بوده که هزینه ساخت و بهرهبرداری از آن در عمل قریب به بیست میلیارد دلار (ده برابر نرخ معمول و متعارف) برای کشور تمام شده است. در حالیکه هزینه راهاندازی یک نیروگاه هزارمگاواتی سیکل ترکیبی حداکثر دو میلیارد دلار است! در بیشترین تخمین صرفهجویی ناشی از عدم استفاده از نفت و گاز برای کشور در کل دوران فعالیت نیروگاه اتمی بوشهر هشت میلیارد دلار بوده است! اما اصرار بر غنیسازی اورانیوم که تولیدات آن در نیروگاه بوشهر هم استفاده نمیشود و قیمت تمام شده استخراج، پردازش، تولید کیک زرد، غنیسازی و تولید نهایی سوخته هستهای به دلایل عیار پایین اورانیوم خام،وجود ناخالصی بالا و سایز محدود غنیسازی نیز از متوسط قیمت جهانی بیشتر است، باعث شده تا نه تنها توسعه صنعتی، عمرانی و انرژی دچار چالشهای بزرگ بشود، بلکه بحران زیستمحیطی به دلایل مختلف از جمله افزوده شدن زبالههای اتمی تشدید شده و زیرساختهای کشور دچار فرسایش و استهلاک زیاد شوند. وضعیت آنقدر بحرانی شده که نرخ تشکیل سالانه سرمایه در دهه گذشته یا منفی بوده و یا افزایش اندکی داشته است!
عامل اصلی در تداوم تحریمهای کمرشکن و مضر به حال کشور و مردم که باعث گشته سفره معیشت مردم در روندی فزاینده کوچک شود، اصرار بر سلاحسازی و امنیتی کردن غنیسازی اورانیوم از سوی جمهوری اسلامی است. اکنون نیز آنچه باعث بنبست در دور جدید مذاکرات دولتهای ایران و آمریکا شده، موضوعات تولید سوخته هستهای و قرار گرفتن جمهوری اسلامی در آستانه ساخت بمب اتمی و کاهش نقطه گریز هستهای به محدوده یک هفتهای است.
اگرچه خروج یکجانبه ترامپ از برجام در سال ٢٠١٨ در این وضعیت موثر بوده اما در چارچوب معیارهای منافع ملی و رفاه اجتماعی در صورتی که در دو راهی حفظ غنیسازی در محدوده مصارف غیرنظامی و برداشته شدن تحریمها راه خروجی وجود نداشته باشد، اصرار بر غنیسازی اورانیوم به هر قیمت، رویکردی منفی و مشکلساز است. پیامدهای مخرب آن فقط ممانعت از توسعه متوازن و همهجانبه و درمان بحران معیشت مردم و رونق کسب و کار نیست، بلکه میتواند تنشهای نظامی را به سطح کنترلناپذیر ارتقاء بدهد.
در این شرایط «همبستگی جمهوریخواهان ایران (هجا)» با توجه به اولویت توسعه کشور، بازدارندگی در برابر جنگ و درگیریهای نظامی، امنیت ملی و معیشت مردم معتقد است که تعلیق داوطلبانه غنیسازی اورانیوم و پذیرش کنوانسیون الحاقی، راهکار درست و مفید برای کشور است. در این خصوص آژانس بینالمللی انرژی اتمی به جای آمریکا باید طرف مذاکره باشد تا بعد از اعتماد سازی، امکان استفاده ایران از قابلیت تولید سوخت هستهای در آینده در داخل کشور به صورت انفرادی و یا در شکل کنسرسیوم با محوریت ایران فراهم شود. جمهوری اسلامی تا کنون از پاسخ دادن درست به تحقیقات پادمانی آژانس طفره رفته و همکاری موثر و قابل قبول در چارچوب ضوابط بینالمللی نداشته است. این وضعیت ابهامات در مورد ماهیت برنامه هستهای آن را در جامعه جهانی افزایش داده و در واقع پایه اصلی مشکل است.
درست است که دولت آمریکا و هر دولت خارجی دیگر صلاحیت دیکته کردن سیاستهای هستهای را ندارد و هر کشوری که عضو انپیتی است میتواند برنامه هستهای صلحآمیز داشته باشد اما استفاده از هر حقی باید با توجه به ارزیابی فنی و اقتصادی و موازنه فایده – هزینه در چارچوب هرم اولویتهای توسعهای کشور باشد.
ازاینرو راه درست، اعتماد سازی با آژانس و حل اختلافات به صورت واقعی و پایدار و کنار گذاشتن اهداف امنیتی است تا امکان استفاده بهینه از زیرساختهای اتمی ایجاد شده و تولید سوخت هستهای به نحوی مناسب فراهم شود. در این مسیر که شکلی از آن در دولت دوم خاتمی و در چارچوب توافق «سعدآباد» اجرا شد، هم سرمایهگذاریهای انجام شده موحود و هم نیروگاهها و دیگر تاسیسات اتمی جدید در حال ساخت به نتیجه میرسد و هم دیگر بخشهای توسعهای و اقتصادی کشور متضرر نشده و میتوانند فعالیت عادی و رو به رشد داشته باشند.
«هجا» بر این باور است که زمامداران جمهوریاسلامی صرفا به واسطه منافع ملی از پیگیری برنامه غنیسازی اورانیوم عقبنشینی نخواهد کرد. ما هیچ توهمی نسبت به پندپذیری جمهوری اسلامی نداریم، با این حال، معتقدیم که فشار مستمر و سازمانیافته از سوی افکار عمومی، نهادهای مدنی و نیروهای سیاسی اپوزیسیون و منتقد میتواند بر محاسبات معطوف به بقاء نظام اثرگذاشته و معادلات کنونی را تغییر دهد. چنین فشاری میتواند زمینهساز رفع موانع اصلی بر سر دستیابی به یک توافق جدید در حوزه اتمی و در پی آن کاهش و یا لغو تحریمهای اقتصادی شود.
به باور ما باید با صدای رسا و بدون لکنت با ماجراجویی هستهای مخالفت کرد و اجازه نداد بیش از این زیرساختهای توسعهای کشور و سفره معیشت مردم، گروگان غنیسازی اورانیوم و رویکردهای امنیتی و نظامی نهفته در آن شود.
هیئت سیاسی – اجرائی همبستگی جمهوری خواهان ایران
١٦ خرداد ١٤٠٤ برابر با ٦ جون ٢٠٢٥