بیانیه همبستگی جمهوریخواهان ایران در حمایت از جنبش اعتراضی مردم الجزایر و سودان:
تسخیر خیابان، آغاز پایان دیکتاتوری و مقدمهی گذار بیخشونت به دموکراسی است؛
اعتراضات مسالمتآمیز چند ماهه مردم الجزایر و سودان سرانجام به نتیجه رسید و دو دیکتاتور حاکم بر این کشورها از قدرت کنار گذاشته شدند. البته این موفقیتها ابتدای راه دشوار گذار به دموکراسی و حاکمیت ملی در این کشورها است. مردم الجزایر و بهخصوص جوانان، معلمان، دانشجویان، قضات واساتید دانشگاه با راهپیماییهای گسترده و مستمر در اعتراض به تدوام ریاست جمهوری بوتفلیقه در نهایت موفق شدند به ریاست جمهوری جبارانهی ٢٠ سالهی وی پایان دهند. در حال حاضرخواستهی مردم بسیار فراتر رفته و اعتراضاتی که با منشا اقتصادی آغاز گردید، اکنون هدف تغییرات بزرگ سیاسی و جایگزینی نظام سیاسی را دنبال مینماید. درحال حاضر معترضان پذیرای دولت موقت رئیس سنای الجزایر نشده و بهدرستی بر شکلگیری دولت انتقالی با مشارکت اپوزیسیون تاکید میورزند.
در سودان نیز اعتراض به وضعیت بد اقتصادی وافزایش هزینههای زندگی، مسیر را برای شکلگیری جنبش سیاسی رادیکال مساعد ساخت و درپی اعتراضات پیوسته چند ماهه با محوریت جوانان و نیروهای جامعهی مدنی، عمر البشیر دیکتاتور خشن سودان که متهم به جنایت جنگی، نسلکشی و جنایت برعلیه بشریت است با مداخله نظامیان از ریاست جمهوری برکنار و بازداشت گردید. با تداوم اعتراضات سازمانیافته، شورای نظامی سودان مجبور به عقبنشینی از تصمیم اولیهی حکومت نظامی دو ساله گشته و برخی از خواستههای معترضان به رهبری «انجمن متخصصان سودان» مبنی بر "تشکیل دولت موقت غیرنظامی با رهبری منتخب مخالفان"، "تعیین روسای جدید برای ارتش و نیروی پلیس"، "گزینش مسئولان تازه برای سرویس ملی اطلاعات و امنیت سودان (NISS)"، "تشکیل کمیتهای برای مبارزه با فساد و انجام تحقیقات دربارۀ حزب حاکم پیشین"،" لغو تمام محدودیتهای رسانهای و سانسورها"، "آزادی تمام نیروهای پلیس و نیروهای امنیتی که به دلیل حمایت از معترضان بازداشت شدهاند"، "بازبینی ماموریتهای دیپلماتیک و اخراج سفیر سودان در ایالات متحده آمریکا و سوئیس "را پذیرفت.
اما هم در سودان و هم در الجزایر که ارتش نهاد قدرتمندی است، این هراس وجود دارد که تجربه مصر در بهار عربی تکرار شده و در نهایت یک دیکتاتور نظامی جایگزین دیکتاتورهای سابق شود. از این زاویه درگیریهای خشونتبار بین ارتش الجزایر که در حفظ وضعیت موجود منافعی دارد، با معترضان در خیابان ها نگران کننده است.
اما نکته مهم و مثبت تا اینجای ماجرا همراهی ارتشهای الجزایر و سودان در کنار نهادن دیکتاتورهای حاکم بوده که برای چند دهه ملت و کشور خود را به سمت تباهی و گسترش فقر، فساد، اختناق و نابرابری سوق داده بودند.
شوربختانه در ایران نهاد اصلی نظامی یعنی سپاه پاسداران که خصلت ایدئولوژیک دارد، تا کنون رویهی متضادی داشته و به صورت تمام قد از نهاد ولایت فقیه و دیکتاتوری دینی ایران حمایت نمودهاست و در حالی که عمر زمامداری استبدادی خامنهای بیش از بوتلفیقه و عمرالبشیر است اما وی در سایهی سیطرهی فضای پلیسی متکی بر نقشآفرینی فعالانهی سپاه، در حوزههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی توانسته است موقعیت خود در قدرت را حفظ نموده و تهدیدها را مهارنماید.
سپاه پاسداران در واقع محافظ نهاد ولایت فقیه بوده و محدودهی فعالیتهای خود را در فراسوی ایران و ایرانی، بر شیعیان بنیادگرا و معتقد به پارادایم "بیداری اسلامی" تعریف نموده و شبکهای از گروههای نظامی شیعهی تندرو را در خاورمیانه شکل داده است و با تجمیع قدرت، ثروت و سلاح مانع اصلی توسعه، برابری، رعایت حقوقشهروندی و کرامتانسانی در کشور است. این نهاد نظامی- ایدئولوژیک، از بدو تشکیل خود تا کنون از زاویهی ساختاری پشتیبان واپسگرایی فرهنگی و نظام سیاسی مبنتی بر تبعیض، ستیزهجوئی در سیاست خارجی، انحصارات اقتصادی، حامیپروری و سرکوب نهادینه شده و برنامهریزی شدهی جامعهیمدنی و اپوزیسیون سیاسی و اقلیتهای مذهبی وعقیدتی بوده است. در تمامی اعتراضات بزرگ سیاسی در دهههای اخیر، سپاه با اتکا به بازوی اجتماعیاش یعنی بسیج به برخورد خشن و خونین با معترضان روی آوردهاست. همچنین حفاظت اطلاعات سپاه از نهادهای اصلی امنیتی است که به برخورد و آزار فعالان سیاسی و مدنی میپردازد.
حمایت بخش غالب اصلاحطلبان و برخی از نیروهای سیاسی مدعی اپوزیسیون و کسانی که داعیهدار روشنفکری هستند از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با توجه به سابقه مردمستیزانه وساختار شبه مافیایی این تشکیلات، از اتفاقات تلخ و درعین حال روشنگرانهای بود که باعث گردید ماهیت واقعی این نیروها بیش از پیش مشخص گردد. نکته مهم اینجاست که اصلاحطلبان دولت محور در بزنگاههای سیاسی، سمتگیری اصلی خود را آشکار مینمایند و با دنبالهروی و تقویت کانون اصلی فساد و قدرت، به جامعه اجازه نمیدهند تا در این تضارب، تضادهای اصلی سیاسی را آشکارتر نمایند و فضا به سمت تعیین تکلیف نهایی سوق یابد.
ذکر این نکته لازم است که این رویکردها نتیجه سیاستهای راس فرماندهی سپاه بوده و تفکیک بین بدنهی نیروهای سپاه و ارگان فرماندهی آن و در نظر گرفتن تنوع درونی در بدنه سپاه امری ضروری است. بخشهایی از نیروهای سپاه بروندادهایی مثبت به نفع جامعه داشتهاند و از این زاویه جای امیدواری وجود دارد که در بزنگاه مورد نظر، آشکارا در کنار مردم قرار گیرند. دیگر سرمایهی کشور در شرایط حساس و خطیر کنونی ارتش است که این ظرفیت را دارد که در هنگام دوران گذار، به نفع مردم مداخله نموده و اجازه سرکوب خونین و گسترده را ندهد.
اتفاقات سودان و الجزایر نشان داد، نارضایتیهای گسترده اقتصادی در شرایطی که نهادهای حاکمیتی موجود کارآمدیشان را از دست دادهاند و نظام سیاسی نیز اصلاحپذیر نیست، این امکان را مهیا می سازد که تسخیر خیابانها، زمینه ساز ابرجنبشی سیاسی شده و رهبران خود را در حین حرکتهای اعتراضی بیابد و برآورد.
همبستگی جمهوریخواهان ایران با تبریک به مردم الجزایر و سودان و پشتیبانی از مطالبات و خواستههای دموکراسیخواهانه آنها، بر ضرورت درسآموزی از تجارب آنان در تسهیل و تسریع گذار به دموکراسی در ایران تاکید می نماید. پایان دادن به استبداد دینی در ایران و استقرار دموکراسی پایدار، نیازمند عزم جدی و اعتراضات خیابانی هدفمند و مستمر است تا با فرسودهساختن ساختار سرکوب، ارادهی ملت برای تشکیل حاکمیت ملی و متوقف شدن سیر قهقرایی کنونی متجلی گردد.
هیئت سیاسی- اجرائی همبستگی جمهوریخواهان ایران
٢٧ فروردین ١٣٩٨